نظرگاه
زمینهها و دلایل اخراج شوستر
گروه تاریخ اقتصاد - ویلیام مورگان شوستر (۱۸۷۷ - ۱۹۶۰) حقوقدان و کارشناس مالی اهل ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۱۱ بنا به درخواست مجلس شورای ملی برای اصلاح مالیه به استخدام دولت ایران درآمد. نخستین برخورد شوستر با بلژیکیها بود. وی طبق قانون از «مرنارد» رییس بلژیکی کل گمرکات ایران، درخواست کرد که درآمدهای گمرکی را به حساب خزانه داری کل واریز کند؛ اما مرنارد از این کار امتناع کرد. حتی روسها طرف مرنارد را گرفته و در برابر شوستر قرار گرفتند. انگلیسیها به ظاهر سیاست بی طرفی پیش گرفتند؛ اما سرانجام شوستر، مرنارد را وادار کرد تا درآمد گمرک شمال و جنوب را به حساب خزانه واریز کند. شوستر به مستر وود، رییس بانک شاهنشاهی نوشت که هیچ گونه پرداخت به جز امضای خزانهداری کل قابل قبول نیست. در اینجا شوستر از قدرت خویش استفاده کرد. او سپس به تدوین بودجه و ایجاد «ژاندارم خزانه» دست زد که این اقدام وی بر روسها بسیار گران آمد؛ زیرا نمیخواستند در ایران، مشروطیت پیشرفت کند. شوستر در اقداماتش بر اساس قانون عمل میکرد و استثنا قائل نبود. مخبرالسطنه مینویسد: «اشتباه شوستر این بود که فکر میکرد ایران نیویورک است که هر اقدام قانونی را انجام دهد.» وی میخواست از شاهزادگان و اعیان ... مالیات بگیرد. اما این اقدام باعث دشمنی دولتمردان و قدرتمندان ایران از جمله سپهدار و علاءالدوله با وی شد. عبدالله مستوفی مینویسد:«این اصلاحات جزئی برای گذراندن روزمره زندگی بد نبود، ولی این اقدامات به منزله نقش ایوان در خانه از پای بست ویران بود.»نخستین مشکل شوستر، ابراهیم خان معتضد السلطنه (ابوالوزرا) پدر قوام السلطنه و وثوق الدوله بود. این پیرمرد کهنهکار نمیخواست دستورات شوستر را کاملا اجرا کند و هر روز در پرداخت وجه، بهانه میآورد. چندبار هم به وی تذکر داده شد. عبدالله مستوفی مینویسد: «در یکی از محاسباتی که شوستر میخواست حکم احضار وی را امضا کند، جلو دست او را گرفتم و گفتم: این پیشکار، پدر وثوق الدوله وزیر مالیه سابق و پدر قوام السلطنه است. قلمش را روی کاغذ گذاشته، در ضمن نوشتن نام خودش گفت: چون پدر این دو نفر است زودتر امضا میکنم. گفتم: من به شما میگویم، ما این دو برادر را با امضای این حکم دشمن خود کردیم. گفت: شما را من اهل اصول مسلم میدانم. چگونه راضی میشوید که این قواعدی که برای طرز وصول و اعلام وجوه به بانکها با هم اتخاذ کردهایم و از اصول مسلم پیشرفت کار است، نقض شود، گفتم: گاهی اتفاق میافتد که باید اصل مسلم را فدای وضعیت کرد. گفت: اینها ضعف نفس است که من از آن گریزانم و تا این سختیها را نکنم، نمیتوانم کار مالیه این کشور را سرو سامان بدهم. حق به جانب او بود؛ ولی من هم چندان بی حساب نمیگفتم.
یک بار دیگر وقتی صمصامالسلطنه، نزد شوستر برای «عبدالحسین فرمانفرما» واسطه شد تا او مالیات کمتری بپردازد، در دفاع از فرمانفرما گفت: «وی برای مشروطه بسیار زحمت کشید». شوستر گفت: «با مالیات دادن خود، علاقهاش را به انقلاب مشروطه نشان میدهد.»
در این زمان، بسیاری از بزرگان و اعیان و اشراف، مالیات معوقه و پرداخت نشده داشتند. با وجود آنکه برخی از آنان متمول و دارای چندین میلیون دارایی بودند؛ اما گریه کنان از مجلس شورای ملی استدعا میکردند تا آنان را از پرداخت مالیات معاف کند. وقتی این رجال با توسل به دولت و مجلس نتوانستند موفق شوند و شوستر را استوار یافتند، با سفارتخانههای استعماری روس و انگلیس همداستان شدند و بنای مخالفت با شوستر و یارانش را گذاشتند. آنان با سوءاستفاده از تعصب مردم، به بانگ بلند، آمریکاییها را به بابیگری متهم کردند و بهاین صورت، دشمنی خود را با شوستر ابراز داشتند. روزنامههای روسی نیز در این زمان شوستر را به یهودی بودن متهم کردند.
شوستر به تمام ملاکین شهری و روستایی اعلام کرد که آگاه باشند مالیاتها در سر خرمن وصول شده و قبض چاپی تحویل داده میشود.
او همچنین به کاهش تعداد ادارات گمرک به سه شعبه اقدام کرد؛ اداره وصول ، اداره کنترل و اداره پرداخت. قرار شد تمام وجوه دریافتی به حساب خزانه در بانک استقراضی و شاهنشاهی واریز شود.
شوستر که میدانست بخش قابل توجهی از اعتبارات سازمانها به مصرف اصلی نمیرسد، پس از اقدام در موارد متعدد، مجبور بود با افراد بانفوذ ایرانی بر سر بودجه سازمانهای زیر نظارتشان ساعتها چانه بزند. پس از اولتیماتوم روسها و اخراج شوستر، آن دسته از رجال سیاسی که وی را فسادناپذیر و منافع مالی خود را در معرض تهدید میدیدند، نفس راحتی کشیدند.
شوستر پس از اینکه در بهمن ۱۲۹۰ ایران را ترک کرد به آمریکا بازگشت و در کتابی بهنام «اختناق ایران» شرح مفصل این ماجرا و تجربه خود در ایران را نوشت و از اوضاع اقتصادی ایران چنین یاد کرد:
فرار ایرانیان از پرداخت مالیات، برای آنان به صورت یک عادت درآمده است و ترک این عادت آسان نخواهد بود . تا مساله مالیاتگیری دقیق در ایران حل نشود و در این مورد دقت لازم به عمل نیاید هیچ یک از مشکلات این کشور برطرف نخواهد شد. قدرت دولتها از مالیات رونق میگیرد همانطور که در بررسی تاریخ ملل، اضمحلال زمامداریها نیز با مالیات مرتبط بوده است.
ارسال نظر