دولتهای پس از مشروطه - دولت پنجاه و هشتم
دولت اول مصدق
دوره کوتاهمدت نخستوزیری حسین علاء، برخی از مقامهای انگلیسی را به این فکر انداخت که بار دیگر سیدضیاء طباطبایی را به منصب نخستوزیری برسانند. گفته میشود در همان شبی که استعفای علاء حتمی شد، سیدضیاء با شاه مذاکره و منتظر دریافت فرمان برای تشکیل کابینه بود. از طرف دیگر جمال امامی از صاحبمنصبان مورد توجه نیز به دکتر محمد مصدق پیشنهاد نخستوزیری داد که او قبول کرد و موجب تعجب سیاسیون شد. در یک نشست غیرعلنی در مجلس درباره صدارت محمد مصدق بحث شد و ۷۹ نفر از حاضران که ۱۰۱ نفر بودند، به نخستوزیری وی رای مثبت دادند. شاه این را پذیرفت و روز ۸ اردیبهشت فرمان را صادر کرد. دکتر محمد مصدق روز ۱۱ اردیبهشتماه کابینهاش را به شاه و یک روز بعد به مجلس شورای ملی و روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۳۰ به مجلس سنا معرفی کرد.
محمد مصدق در سال ۱۲۶۱ در تهران متولد و به هنگام تصدی منصب نخستوزیری ۶۹ سال داشت. او در نوجوانی ناظر دستگاه مستوفیگری خراسان و در ۲۵ سالگی نماینده مردم اصفهان در مجلس شده بود. او در ۱۲۹۲ درجه دکترای حقوق خود را از سوئیس گرفته بود و در مجلس پنجم نیز حاضر بود. مصدق در یک خانواده برجسته طبقه بالا متولد شده و با قاجارها، خویشاوند بود. در برنامه دولت مصدق دو کار بزرگ دیده میشد: اجرای ملی کردن قانون نفت که خود در تصویب آن نقش اول را داشت و اصلاح قوانین انتخابات پارلمان و شهرداریها.
کابینه ۱۳ نفره مصدق شامل افراد زیر بود:
۱- دکتر محمد مصدق نخستوزیر
۲- سید باقر کاظمی وزیر امورخارجه
۳- سپهبد علیاصغر نقدی وزیر امورخارجه
۴- سرلشگر فضلالله زاهدی وزیر کشور
۵- محمدعلی وارسته وزیر دارایی
۶- علی هیات وزیر دادگستری
۷- دکتر کریم سنجابی وزیر فرهنگ
۸- یوسف شار وزیر پست و تلگراف
۹- جواد بوشهری وزیر راه
۱۰- شمسالدین امیرعلایی وزیر اقتصاد ملی
۱۱- ضیاءالملک فرمند قرهگزلو وزیر کشاورزی
۱۲- حسن ادهم حکیمالدوله وزیر بهداری
۱۳- ابراهیم امیر تیمور کلالی وزیر کار
موضوع نفت در این سالها به مساله اصلی سیاست داخلی و خارجی تبدیل شده بود و مذاکرات در چنین فضایی شروع شد. مصدق از انگلیسیها خواست کل قانون را بپذیرند؛ اما آنها خواستار نوع ویژهای از ملی شدن بودند که شرایط را برای نظارت آنها در فرآیند تولید حفظ کند. کار در این حوزه آنقدر گسترده شد که هری ترومن رییسجمهور آمریکا نیز پا به میدان گذاشت.
در این دوران بود که خلعید از کمپانی شرکت نفت انگلیس اتفاق افتاد و پرچم ایران بر سردر این شرکت نصب شد. روز ۳۱ اردیبهشت تظاهرات بزرگی برپا شد؛ اما مخالفان مصدق نیز بیکار نبودند و انواع دسیسهها علیه او به ویژه در مجلس برپا بود. مصدق استعفا داد و قوامالسلطنه فرمان نخستوزیری گرفت؛ اما روز ۳۰ تیرماه به دلیل اعتراض عمومی و حمایت از مصدق، دولت چند روزه قوامالسلطنه سقوط کرد.
ارسال نظر