تـحـلـیـل - خاطرات یک سیاستمدار-بخش پایانی
دلایل مخالفت با لایحه بودجه ۱۳۴۰
انتقاد از شریف امامی، نخستوزیر وقت درباره وضع کسبوکار و معیشت شهروندان ایرانی، آخرین بخش از نطق رحمتالله مقدم مرغهای در مجلس بیستم است. این مطالب به نقل از کتاب خاطرات این سیاستمدار اخذ شده است. ***
سال ۳۹ از نظر اقتصادی بدترین سالهای کشور بوده است. رکود اقتصادی - متوقف شدن قسمت عمدهای از برنامههای عمرانی - تقلیل ارزش بهای نفت که بزرگترین منبع درآمد است و بالاتر از همه ترقی قیمتها است، دولت در گزارش خود از این موضوع اساسی که قیمتها چقدر بالا رفته و وضع درآمدها چه بوده است مطلبی اظهار نکرده است. آن چیزی که باعث موفقیت دولتها یا موجب سقوط دولتها میشد همین مساله اساسی است. زندگانی مردم سختتر شده قیمت مواد غذایی ۱۴ درصد ترقی کرده است (فلسفی - صحیح است)
درآمد طبقات زحمتکش، آموزگاران، استادان دانشگاه، کارمندان دولت که حقوق ثابت دارند با ترقی قیمتها کفاف معیشت آنان را نمیدهد از دولت سوال میکنم، آیا حساب کردهاید مخارج یک خانواده چیست؟ و با آنکه الزام قانونی داشتید که حداقل دستمزد را تعیین کنید؛ چرا تاکنون تعیین نشده است، البته اطلاع دارم که حساب کردهاند و معلوم شده، ولی وقتی به رقم مورد احتیاج رسیدند محرمانه نگاهداشتند، ولی با محرمانه نگه داشتن کار درست نمیشود، زیرا این مساله با زندگانی مردم سر و کار دارد.
طغیان بیحساب قیمتها عموم خانوادهها در مضیقه گذارده است و عدمتوجه به این مساله موجب طغیان خانوادهها گردیده روز به روز قیمتها بالا میرود و ارزش واقعی درآمدها رو به نقصان است.
موضوع سیاست الصاق برچسب به کالاها یک سیاست پوشیده است که نتیجهای نخواهد داد.
جناب آقای نخستوزیر
رابطه دستمزد و هزینه معیشت است که درجه رفاه جامعه را تعیین میکند، در این باره چه اقدامی کردهاید و نتیجه چیست؟
برای تامین اجتماعی مردم و برای حمایت افراد بیمار و علیل چه اقدامی شده است؟
برای حمایت از پیرمردان و از کارافتادگان اجتماع با این بودجههای سنگینی که پیشنهاد کردهاید چه برنامهای دارید؟ واقعا تاثرآور است. بعضی وقتها بیماری مراجعه میکند، هیچ وسیله معالجه ندارد. اگر یک رعیت و یک زارع روزی از کار افتاد کیست که به او کمک بکند. در اجتماع ما که این همه پول صرف میشود برای تامین اجتماعی مردم چه عملی شده است، هر روز زارعان به ما مراجعه میکنند، خدا شاهد است من در میاندوآب امسال شاهد یک فاجعه بودم. یک زارع پسرش به سل استخوانی مبتلا شده بود، پسر از کار افتاده بود، پیرمرد هم از کار افتاده بود به من مراجعه کردند که برای آنها کاری بکنم از من چه کاری ساخته است؟ من چه کاری میتوانستم بکنم، شما نمایندگان جواب موکلین خودتان را چه میدهید؟ هر چه اعتبار برای این کار بوده خرج شده و این بیمههای اجتماعی درست شده، اتاقهای مجلل، لوسترها، عمارات عالی اینها نمونههای مشخص بیمههای اجتماعی است، ولی در عمل سازش با کارفرما، دیروز بنده در یک سلمانی اصلاح میکردم گفتم آقا بیمه اجتماعی هستی؟ گفت نه گفتم چطور شده گفت والله ده سال است، اسم نوشتهایم و سهم خودمان را دادهایم، ولی کارفرما باید سیزده درصد بدهد و چون این مبلغ هزار تومان میشود نمیدهد و ما این طور معطل ماندهایم، میگفت یکی از کارگران ما ستون فقراتش شکسته است میگفت سی سال است پای این صندلی سلمانی ایستاده اگر شما یک آهنی را سی سال یک جا نگهدارید خم میشود و این شخص ستون فقراتش شکسته هیچ کس نیست به او کمک کند حالا من چه بکنم، گفتم چارهای نیست جز اینکه بنشینیم با هم گریه کنیم.
برای جوانان که هر سال دستهدسته و در حدود سیصد هزار نفر وارد اجتماع میشوند برنامه شما چیست؟ آیا باید جوانان در آینده هم سرگردان و بلاتکلیف بمانند؟ امروز افراد دیپلمهای را سراغ دارم که در جستوجوی کار هستند و کاری برای آنها نیست، حتی دیپلمهها حاضر به قبول پیشخدمتی هستند، این نشانه بارز عدمموفقیت دولتها در رفاه اجتماعی است. چند روز پیش در مجله تهران مصور عکس یک آموزگار و خانواده او را آقایان دیدهاند. من سوال میکنم چطور ممکن است با چهارصد تومان این خانواده زندگی کند؟ وضع زندگانی مردم سخت و دولت در فکر چاره نیست دولتها نمیدانند اگر کارمندی خرج و دخلش برابری نداشت از چه راه کسری خود را تامین میکند. فساد زائیده احتیاج است. جمعیت کشور رو به ازدیاد است و در سالهای آینده احتیاج به مواد غذایی بیشتری داریم دولت باید نشان دهد که در محصولات کشاورزی سال گذشته چه تغییراتی داده شده و چقدر سطح کشت در کدام مواد بالا رفته یا نقصان یافته است و باید رقم نشان دهد اینگونه اظهارات کلی با طبع اقتصاد دنیای کنونی سازگار نیست، همینها علل و موجبات عدمرضایت طبقات مختلف است.وضع اسفآور اقتصادی کشور نتیجه تصمیمات اقتصادی حکومت اقبال بود. (دکتر الموتی - بیانصافی میکنید آقای مهندس مقدم، منفی بافی نکنید) به قسمی که وقتی دولت فعلی مصدر کار شد فقط به میزان سه روز احتیاجات ارزی دولت را در اختیار داشت. دولت ایران که در اوائل سال ۳۸ صدوپنجاه میلیون دلار ذخیره ارزی داشت با آنکه مبالغی ارز به عنوان وام گرفته بود و عوائد نفت سالانه در حدود صد میلیون لیره داشتیم در موقع سقوط دولت سابق فاقد ذخیره ارزی بود.
به طوری که شایع است در نتیجه وضع وخیم مالی دولت مجبور شد برای کسب سی میلیون دلار وام حاکمیت اقتصادی خود را تحدید کند. من نمیدانم علت عدمانتشار برنامه تثبیت اقتصادی چیست؟ باید این برنامه منتشر شود، زیرا حائز کمال اهمیت است (صحیح است). بعد از ذکر مقدمه وارد بحث در بودجه میشوم. بودجه تقدیمی گرچه عنوان بودجه برنامهای دارد، ولی نخواهد توانست هیچ گونه تحولی در اوضاع مملکت ایجاد نماید، این بودجه یک لیست حقوقی است که تبعیضهای زیاد دارد توسعه اقتصادی جز با سرمایهگذاری دولتی و خصوصی انجامپذیر نیست. در قسمت برنامههای سرمایهگذاریهای دولتی گزارش آقای آرامش تکلیف مملکت را تا حدودی روشن کرده است. نکتهای که در بودجه تقدیمی حائز اهمیت است جمله به ظاهر فریبندهای است که اثرات وخیمی به جای خواهد گذارد. ضمن تبصرههای ۴۴ و ۲۸ دولت مساله واگذاری کار مردم به مردم را پیش کشیده است. دولتی که با ایجاد مغازههای دولتی که در واقع یک اقدام سوسیالیستی است اصناف و عموم صاحبان کارهای آزاد را در تهران و شهرستانها فلج کرده است، وقتی صحبت از بهداشت و فرهنگ پیش میآید که در تمام ممالک سوسیالیستی بر عهده دولتها است واگذاری امور مردم به مردم را طرح مینماید (صحیح است) اگر دولتها به واگذاری امور مردم به مردم اعتقاد داشتند یا دخالت در انتخابات انجمنهای شهر و نظارت مغرضانه در تعیین کاندیداها مردم را از داشتن انجمنهای شهر مطابق میل خود محروم نمیساختند (صحیح است) این کمیسیون پنج نفری در شهرستانها فاجعهای است.
آقایان نمایندگان
وضع اقتصادی کشور در نتیجه عدمموفقیت برنامهها به مرحله خطرناکی رسیده است و تا به حسابها رسیدگی نشود مطرح ساختن کسب اعتبار از خارج برخلاف مصالح است، زیرا کسانی که موجب عدمموفقیت برنامهها شدهاند هنوز مصدر کار هستند و بر فرض که جناب آقای آرامش با جسارت خطاهایی را بیان داشتهاند چگونه میتوان اطمینان یافت که در آینده اگر اعتباری به دست آمد دچار همین سرنوشت نخواهد بود.نگاهی به ارقام صادرات و واردات کشور در سالهای اخیر معلوم میدارد که واردات ما همه ساله رو به ازدیاد و صادرات رو به نقصان است. واردات ما از رقم ۹.۱۲۵.۴۳۶.۰۰۰ ریال در سال ۳۴ به مبلغ ۳۳.۵۸۷.۵۰۰.۰۰۰ در سال ۳۷ فزونی یافته است و صادرات ما طی همین سالها از ۸.۰۳۳.۷۳۶.۰۰۰ ریال به ۷.۹۴۱.۹۶۴.۰۰۰ ریال تنزل یافته است و اگر در نظر بیاوریم که میزان ترقی و توسعه اقتصاد ممالک عقب مانده را نوع مبادلات آنان با ممالک صنعتی تعیین میکند معلوم خواهد گردید که فاصله ما از دول صنعتی در این چند سال بیشتر شده است.
آقایان نمایندگان محترم
بودجهای که تقدیم مجلس شورای ملی شده است به طوری که دولت اظهار داشته همان بودجه سال ۳۹ است و جز عوارضهایی که وضع گردیده و محققا در قیمتها موثر خواهد بود تغییر دیگری نخواهد داشت؛ نتیجه آن خواهد بود که اوضاع سال گذشته با همه مصائبی که برای اکثریت مردم از نظر اقتصادی فراهم بود تجدید گردد؛ مضافا به اینکه برقراری شهریه در مدارس بار زندگانی عموم طبقات را زیادتر خواهد نمود و زیاد کردن کسور بازنشستگی عملا موجب کسر حقوق کارمندان میشود.آقایان نمایندگان محترم، عدمتوجه دولتها، به منافع ملی و بیاعتنایی به افکار عمومی و عدمصداقت متصدیان امور عمرانی یاس عمومی را فراهم نموده است و این مشکلات جز با همکاری مردم میسر نخواهد بود (صحیح است) متاسفانه غفلت دولتها در اجرای قوانین یکی دیگر از علل عدماطمینان عمومی شده است. در دوره گذشته با آنکه قانون از کجا آوردهای و قانون منع مداخله مامورین در معاملات دولتی به تصویب رسید در اجرای این قوانین دولتها چه کردند (فلسفی - همه مداخله میکنند) کدام وزیر، کدام مامور عالیرتبه به پای میز محاکمه کشیده شد؟ دست کدام متنفذ از مقاطعهکاری و دلالی کوتاه گردید (فلسفی - همه مشغول هستند) به همین جهت است که یاس و بدبینی در عروق و شرائین مردم این مملکت ریشه دوانیده است و باید صادقانه چارهجویی شود.
آقایان نمایندگان محترم
نفرت و خشم طبقه جوان مملکت و اکثریت مردم نتیجه اعمال دولتها است. امروز موج خشم جوانان ایرانی از دیوارهای دانشگاه و مرزهای کشور گذشته سراسر دنیا را فرا گرفته و تنها سانسور شدید مطبوعات مانع انعکاس حقایق در داخل کشور است و این بزرگترین خطری است که ملیت و قومیت ما را مورد تهدید قرار داده است (دشتی - کی همچو چیزی است) و باید علاج شود.آقایان، نمایندگان محترم، همکار عزیزم آقای فلسفی در مورد ارقام بودجه اطلاعات لازم را به عرض خواهد رسانید. بودجهای که تقدیم مجلس شده است بودجهای نیست که بتوان به آن رای موافق داد. معنی تصویب این بودجه آن است که مانند گذشته سرنوشت مردم ملعبه هوی و هوس عدهای متنفذ زورگو قرار گیرد. معنی تصویب این بودجه آن است که همان بیعدالتیها و تبعیضهایی که موجودیت ما را تهدید میکند و همکاران محترم در این مدت کوتاه عمر مجلس به آن اشاره کردهاند، ادامه پیدا کند و حقوق مردم پایمال هوی و هوس عدهای متنفذ واقع شود.معنی تصویب این بودجه آن است که کشاورزان بدبخت بدون هیچ گونه حمایتی اسیر مشقات زندگانی روستایی باشند. معنی این بودجه آن است که دهات راه دسترسی به شهرها پیدا نکنند.معنی تصویب این بودجه آن است که افراد زحمتکش زیر بار فشار تامین زندگانی بمانند و عدهای بیهنر در شرکت نفت به عنوان مدیر یا سایر عناوین حقوقهای کلان از خزانه مملکت بگیرند و در فکر بند و بست و معامله و مقاطعه باشند. معنی تصویب این بودجه آن است که دلالان سازمان برنامه به معاملات و مقاطعهکاریهای خود ادامه دهند (صحیح است) معنی تصویب این بودجه آن است که سنگینی مالیاتها به دوش مردم فقیر بماند (صحیح است) و متمولین پولهایی را که از معامله و مقاطعه به دست میآورند صرف زندگانی پرتجمل کنند یا ثروت ملی را به خارج منتقل نمایند. معنی تصویب این بودجه آن است که عده محدودی زحمتکش سنگینی مسوولیت اداری را به دوش گیرند و کارمندان نورچشمی نالایق و بیکاره دولت در خیابانهای تهران و اروپا و آمریکا گردش کنند و حقوقهای کلان ماموریت را در کابارهها خرج کنند و حقوق کارکنان دولت را که در شهرستانها کار میکنند غصب نمایند و کارمندان شهرستانها برای جبران حقوق از دسته رفته خود حقوق کشاورز آذربایجانی و بلوچستانی را که در مبارزه با مرگ و زندگی دست و پا میزنند، غصب نمایند (صحیح است) معنی تصویب این بودجه آن است که افراد زحمتکش به آینده خود اطمینان نداشته و نگران مصائب روزهای پیری و از کار افتادگی خود باشند. به طور خلاصه معنی تصویب این بودجه آن است که وضع سابق و همان کیفیت ادامه پیدا کند و این راه سراشیبی سقوط و انحطاط است.
ارسال نظر