گفتیم سودمندترین کار دولت اقدام به ساختن راه بزرگ شوسه بندر بوشهر به تهران بود. نقشه آن را نیافتیم، ولی در نامه‌های میرزاحسن‌خان و شاه به آن تصریح رفته؛ راهسازی آن در ۱۲۹۶ آغاز گردید. قسمتی از آن آماده شد، به طوری که مسافر و چاپار در آن رفت‌وآمد می‌کردند، اما نمی‌دانیم چرا دوسال بعد در ۱۲۹۸ (پس از وزارت میرزاحسین‌خان) قرار براین گرفت که بازرگانان اصفهان و شیراز با مشارکت ظل‌السلطان سرمایه بگذارند و راه را تمام بکنند. مقرر شد از خزانه دولت هم کمک مالی بشود. شاید برای این بود که دولت در کارهای عمومی ادعای افلاس کرد، ظل‌السلطان هم که همیشه اشتهای صاف داشت خواست وجه راهداری را به سود خود ضبط نماید. کار سودمند دیگر ساختن راه شوسه لاریجان به آمل است در ۱۲۹۲. نقشه آن را در ۱۲۸۷ مهندس اتریشی «آلبرت گاستیگر» کشیده بود. بنای آن نیمه‌کاره مانده، در ۱۲۸۹ به تکمیلش پرداختند و پس از سه سال تمام گشت. طول این راه هفده فرسخ بود، بر آن چند پل و سد نیز بستند.این مطلب را بیفزاییم «گاستیگرخان» که به همین عنوان چند مقاله علمی درباره ایران نوشته، مهندس کاردان و برجسته‌ای بود و بیست سالی را (۱۲۹۸-۱۲۸۷) در خدمت ایران گذراند. از کارهای خوب او ساختن راه تازه‌ای از مازندران به تهران است در ۱۲۸۱. راجع به این راه مطلبی می‌آوریم شنیدنی: «تا شش سال پیش از این شتر را در کشور مازندران و گیلان ندیده و نشناخته بودند، از آن‌رو که کوه‌های سرکلامنکلا و هزارچم و خزران و غیره برای شتران گذرناپذیر بودند. تا آنکه شش سال پیش از این به واسطه تسویه راه هزارچم و کندون، به مواظبت آلبردگاستگ مهندس آلمانی، بردن شتر ممکن شد و مانند تحفه و چیزهای بسیار شگفت‌ آن را به آن کشور بردند» معلوم است مانع طبیعی چه اندازه عامل انزوای اجتماعی برخی از ناحیه‌های مملکت بوده است.اینک چند کلمه از نقشه‌های راه‌آهن سرتاسری که در این زمان مورد مطالعه دولت قرار گرفتند، بگوییم: یکی نقشه‌ای است که «بارون دو نورمان» بلژیکی «مهندس مخصوص راه‌های مملکت ایران» کشید. او از دستیاران سپهسالار بود. طرح خود را در ۱۲۹۲ ضمن «تاریخ مخترعات راه‌آهن» عرضه داشت. در نامه جداگانه‌ای به شاه می‌نویسد «تاریخ ازمنه ماضیه به یاد می‌آورد اقتدار و تسلط و مکنت سابقه ملت ایرانیه را.» اکنون که «به نیات خیریه» دولت و ملت «به ترتیب و ترقی... روزگار جدیدی یافته‌اند»- با ترغیب اهالی مملکت «به صنعت و حرفت و رواج تجارت و وسعت‌دادن زراعت و کار کردن در معادن و جنگل‌ها... گویا ایران تازه‌ای تولید یافته و عالم جدیدی پیدا کرده است.» برای «کسب فواید ملتی و ترقی دولتی» از جمله کارها «اتصال دادن راه‌هاست به یکدیگر و بطئی راه به کمال سرعت.» نه فقط «خیریت این راه تنها برای ترقیات و مدنیت است که به اتفاق آرای ملتی ساخته و پرداخته می‌شود، بلکه وسعت‌دادن تجارت و صنعت و وجود یافتن کارخانجات است در کل مملکت.» در «این روزگار جدید» تکلیف هر یک از اهل مملکت این است که به آن بنای تازه کمک نماید. از این‌رو دفتری در ساختن راه‌آهن «به وضع اکانومی که منظور داشتن قلت خرج مصرف و ارزانی» است، نگاشته که خود «مشوق به علم و وضع ساختن» راه است و «فایده عمومیه» دارد.نقشه نورمان شامل دو رشته راه‌آهن بود. یکی رشته شمالی که از مرز آذربایجان شروع می‌شد، به تهران و مشهد و هرات می‌پیوست. دیگر رشته غربی که دنباله راه‌آهن عثمانی بود، از مرز آذربایجان به تبریز و تهران می‌رسید. رشته کوتاه دیگری هم محمره را به راه‌آهن بین‌النهرین متصل می‌گردانید. مهندس آزادمنش بلژیکی علاوه بر آنکه به اهمیت اقتصادی راه‌آهن پرداخته- در کاغذ خود به شاه به معانی بلندی اشاره‌هایی دارد. از روزگار نو،‌ تربیت و ترقی ملت، ‌نفع عمومی و مهم‌تر از همه «اتفاق‌ آرای ملتی» در احداث راه‌آهن- سخن گفته. به گمان ما آن نامه را به تلقین سپهسالار نوشته است. وجهه خاطر او در این نامه با مضمون سرمقاله روزنامه «وطن» که مبلغ افکار میرزاحسین بود، همسان است. نورمان سمت نویسندگی فرانسوی آن روزنامه را هم داشت.از طرح مزبور گذشته، مهندس زبردست اتریشی «شرزر» نقشه راه‌آهن مرکزی ایران را پیشنهاد کرد. «آلئون» فرانسوی در ۱۲۹۵ نقشه راه‌آهن رشت به تهران را کشید. همان اوان مهندس نامدار انگلیسی «سر رنالد استفانسون» که طرح راه‌آهن آناتولی را ریخت، پیشنهاد نمود که دنباله آن به ایران کشیده شود و به هندوستان بپیوندد. او همان کسی است که به زمان امیرکبیر نخستین طرح راه‌آهن سرتاسری ایران را جزو نقشه راه‌آهن غرب و شرق (از وین تا سند) عرضه کرد. حالا که دولت انگلیس در ساختن راه‌آهن آناتولی می‌کوشید- «جان بورن» نماینده استفانسون در ۱۲۹۵ به اسلامبول رفت. این فکر از نو پیدا شد که طرح آناتولی، رشته راه‌آهن ایران را نیز دربر داشته باشد، اما هیچ‌کدام از آن نقشه‌ها به‌جایی نرسید.دنباله قضیه راه‌آهن را ضمن گفتار بعدی، در مبحث وسیع سرمایه‌گذاری خارجی مطالعه خواهیم کرد- مبحثی که شامل فعالیت‌های مختلف اقتصادی صنعتی است و راه‌آهن در تناسب سیاسی مهم‌ترین اجزای آن به‌شمار می‌رفت.

امتیازنامه ژنرال فالکن هاگن

پیشنهاد ساخت راه‌آهن جلفا به تبریز زاده عقل اقتصادی و سیاسی دولت ایران نبود. جنبه‌ای بود از نقشه سیاسی روس که به وسیله ژنرال بازنشسته «آدلف فالکن هاگن» عرضه شد. سابقه‌ این پیشنهاد به سفر فرنگ شاه و میرزاحسین‌خان و دیدار با پرنس‌گور چاکف در ۱۲۹۰ قمری برمی‌گردد. در برابر اعتراض سخت گورچاکف نسبت به امتیازنامه رویتر، شاه به این مضمون گفته بود: «شما می‌دانید که در عصر حاضر امورات دولت به قدری ترقی نموده است که دولت ایران بدون راه‌‌آهن نمی‌تواند زیست نمود» و اگر آن قرارنامه برهم بخورد «لابدیم که با کمپانی دیگری قرار بگذاریم. بر شماست که در آن صورت به ما معاونت نمایید» پاسخ‌ گورچاکف این بود: «ما هم سعی می‌کنیم کمپانی معتبری به جهت شما پیدا کنیم مجلس به همین قدر ختم شد». این قضیه گذشت. ۶ماهی پس از اعلام فسخ قرارنامه رویتر، ژنرال بازنشسته روس به تهران آمد. وزیر مختار روس به نام «بگر» او را به میرزاحسین‌خان این طور معرفی کرد: «وی مایل شده است اگر دولت ایران قبول نماید و امتیاز بدهد» از کنار ارس تا تبریز راه‌آهنی بسازد. میرزاحسین‌خان پاسخ درستی داد: «قبل از اطلاع و استحضار از شرایط آن امتیاز، به هیچ‌وجه جواب از رد یا قبول نمی‌توانم داد». ژنرال علاقه داشت در امتیازنامه‌اش، دولت ضمانت کند ۵/۶درصد از سرمایه اصلی را بپردازد و گمرک تبریز را وثیقه آن کند...گفت و شنود با فالکن هاگن آغاز شد. نماینده ایران، حسنعلی‌خان گروسی وزیر فواید عامه و میرزایوسف‌خان مستشار‌الوزرا به عهده داشتند. در طرح نخست دولت علاوه بر تغییراتی که در پیشنهاد فالکن هاگن بود، شرط وثیقه دادن گمرک تبریز را نیز حذف کرد. شاه در این‌باره دستخط داد و در آن نوشت: «... طرح قرارنامه امتیاز فالکن هاگن را به دقت ملاحظه کرده و مکرر فصول آن را به نظر دقیق سنجیدیم... دولت ایران برای یک منفعت راه‌آهن نمی‌تواند خود را به مشکلات دیگر بیندازد... دولت مذاکره در این‌باره را با اکراه آغاز کرد. شاه و میرزاحسین‌خان خوب و هوشیار بودند که در وضع سیاسی زمان دادن چنان امتیازی موجب رخنه روس می‌شود. گفت‌وگو با نماینده روس پیشرفتی نداشت. شاه تاکید می‌کرد: «تا قرارداد امضا شده دولت ایران که در دست رویتر است پس گرفته نشود با کمپانی دیگر داخل مذاکره شدن منافی مصلحت دولت عالیه ایران است... وزیرمختار روسیه، میرزاحسین‌خان را به مخالفت با امتیازنامه متهم کرد، اما دولت تسلیم نشد... میرزاحسین‌خان در ۱۲۹۱ دستوری داد که «دولت ایران پیشنهاد فالکن هاگن در وثیقه‌ گذاردن گمرک تبریز را نمی‌پذیرد... شورای وزیران ایران روس پیشنهادهای ایران را نپذیرفت و دستور داد که دیگر مطلب را دنبال نکنند...