لرد کرزن می‌دانست که منافع انگلیس در جنوب شرقی آسیا تامین نمی‌شود، الا اینکه باید در ایران نفوذ داشته باشد. این تیزهوشی کرزن و نیاز انگلیس به این مساله موجب شد که این سیاستمدار درباره راه‌آهن در ایران اطلاعات و تحلیل‌های پرشماری را برای وزارت خارجه کشورش فراهم کند. به همین دلیل است که در هر استان و در هر مناسبت به مساله راه‌آهن اشاره می‌کند. حلقه‌ای در زنجیر بزرگ

کرزن در این باره می‌نویسد: «... با آنکه راه‌آهن چنانکه بعضی می‌پندارند به این زودی‌ها در ایران ساخته نخواهد شد و مطلوب هم نیست که در خیلی از نواحی آن ساخته شود، باز بسیاری از ما در انتظار روز خوشی هستیم که وسایل ارتباط بین شهرهای بزرگ و مراکز تجارتی سریع‌تر از این باشد که اکنون اسب‌های علیل و شترهای پرطاقت و قاطرهایی که جراحت بر پشت دارند فراهم می‌سازند... ما روزگاری را امیدوار هستیم که وسایل حمل‌و‌نقل از شمال به جنوب به هر صورتی که باشد شهرهای عمده مرکزی از کرمانشاه در غرب تا کرمان در شرق به وسیله نجار به هم مربوط شوند، از همان محور و جهتی که شیب عمومی جلگه‌ها و فرورفتگی‌ها بدون استثنا مساعد است؛ یعنی از شمال غربی به جنوب شرقی. از راه‌آهن اصلی که طبق نقشه طوری کشیده شود که در نهایت با خط هندوستان ارتباط یابد، راه‌آهن سیستان انحراف طبیعی و فرعی و فقط شاخه‌ای از خط اصلی به سمت شمال خواهد بود و در عین حال راه ارتباط با دریا نیز به این ترتیب تامین خواهد شد که خط آهن از چابهار یا از راه ریگان و میناب به گوادر و اگر هم بندر شرقی‌تری در بلوچستان که تحت‌الحمایه انگلستان است، مطلوب باشد تا ساحل نیک ممتاز یا کلامات ساخته شود. در واقع هر گاه خط آهن سند پیشین یا بولان تا سرحد فعلی هندوستان مورد توجه واقع شود چون بر اثر طغیان آب در معرض خرابی و از لحاظ مرز متقدم؛ سیستان قرارگاه خطرناکی بود. خط دوم شاید دستگاه جداگانه به منزله راه‌آهن مستقل بلوچستان از کرانه دریا، از میان پنج گور به سمت مرز ایران در خواهد آمد. در ضمن مقام‌هایی هم اتصال چنین خطی را با شبکه راه‌آهن هند با خطی از کراچی از طریق مکران پیشنهاد کرده‌اند. اقیانوس هند محور ارتباط این راه‌آهن خواهد شد و همان نقشی را در حدود شرقی ایفا خواهد کرد که بحر خزر در مورد خط آهن ماورای دریای خزر در شمال شرقی می‌کند...»

فایده راه‌آهن

چون درباره جاده ایران زمان حاضر یا آینده صحبت داشتم حال به مساله توسعه خط آهن ایران و موجباتی که عامل پیشرفت یا سبب تعویق آن است می‌پردازم. هر فرد ذی‌وجودی در ایران از شخص همایونی و دیگران اعتراف می‌نمایند که به اهمیت ایجاد و توسعه راه‌آهن در ایران واقف و نسبت به این کار علاقه‌مند می‌باشند، ولی ایشان در جواب هر سوال مربوط به آن پیوسته عبارتی مبهم پیش می‌کشند و می‌گویند: «این کار موانعی دارد.» صدراعظم به من اطمینان می‌داد که ایجاد خط آهن یگانه وسیله‌ای است که ایران دین خود را به مناسبت قدر و سپاسی که به واسطه استقبال و مهمان‌نوازی از شاه نسبت به اروپا دارد، ادا کند. وی می‌گفت: در موقع بازگشت اخیرش از سفر اروپا وقتی که از خطوط عالی اروپایی به جاده‌های تاثرآور مرز ایران رسید از تفاوتی که دیده بود، تقریبا به گریه افتاد. من همین نظر مساعد و اطمینان‌بخش را از والی خراسان و از ایلخانی قوچان و شاهزادگان و هر فردی که با وی سر این صحبت را باز کردم شنیده‌ام. پس چگونه است که با وجود این نظریات مساعد باز پیشرفتی در این زمینه حاصل نمی‌شود و هنوز خطوط آهن ایران به دو رشته کوتاه چند میلی که آن هم تاسیس جداگانه‌ای است و با هم ربطی ندارند، محدود مانده است.

جهت‌های احتمالی خطوط

لرد کرزن در روزگاری که هنوز خط آهن در ایران به جایی نرسیده بود و بیشتر بحث و حرف بود، ضمن اینکه به سیاست روس‌ها درباره ایران انتقاد می‌کند و تاکید می‌کند: «... من شخصا گمان نمی‌کنم کار دیپلمات‌های روسی در این دوره قرین تدبیر و صواب باشد... منافع روس در ایران فقط بر خودخواهی استوار و دولت آن مخالف پیشرفت اصلاح ایران است...» به موضوع راه و جاده پرداخته و یادآور می‌شود: «در فاصله ده سال جاده‌‌ها و عوامل طبیعی و لوازم کار راه‌آهن در سراسر کشور فراهم می‌شود ... از همه بالاتر اینکه من معتقدم دولتی که از این جریان به احتمال قوی‌ برخوردار خواهد شد، روسیه نیست، بلکه انگلستان است، زیرا با سرمایه انگلیسی است که منابع طبیعی ایران مکشوف و مورد استفاده قرار می‌گیرد و با اطلاعاتی جامع‌تر انگلستان خواهد توانست به توسعه خطوط آهن در ایران اقدام کند؟...»کرزن پس از بیان این دیدگاه سیاسی جهات احتمالی خطوط آهن در ایران که (احتمالا آنچه موردنظر خود و دولت انگلستان بوده است) را توضیح می‌دهد که به طور خلاصه به آن خطوط احتمالی اشاره می‌شود:

۱- تفلیس - تبریز - تهران - اگر بررسی خود را از گوشه شمال غربی ایران آغاز کنیم در میان ۴ خط، اولین راهی که به نظر خواهد آمد از تفلیس یا ایستگاه دیگر در شرق آن در خط تفلیس - بادکوبه از طریق ایروان، جلفا و تبریز و از آنجا به قزوین تا تهران خواهد بود که کم و بیش راه پستی فعلی بین قفقاز و پایتخت ایران است. چنانکه گفتم ایران یک بار امتیازی به روس‌ها در این خط داده است. این راه‌آهن برای صنایع روس فایده دارد و خط مستقیم میان خاک روسیه و تبریز است... چنین خطی فقط در صورتی برای اجناس انگلیسی مفید خواهد بود که از حدود تبریز جلوتر رود... ۲- بادکوبه - لنکران - رشت - تهران - در جهت شرقی پیشنهادهای دیگر که بنابر اطلاع ما مطرح شده بود یکی هم خط کناره غربی دریای خزر از بادکوبه، لنکران، آستارا تا رشت یا اینکه از رشت به پایتخت بوده و باز در مسیر شرقی‌تر خطی از مشهد به تهران است. ۳- مشهد سر - تهران - درباره خط اولی مربوط به پیشنهادهای مزبور باید افزود که روس‌ها هنگام ساختن راه‌آهن تفلیس - بادکوبه،‌ ایستگاه بسیار پاکیزه‌ای در آجی‌کابول در هفتاد میلی باکو بنا کرده‌اند که ظاهرا به امتداد آن خط به این سو بی‌نظر نبودند. هر یک از این دو نقشه فقط باب منافع روسیه است و هیچ کدام دخل و خرج نخواهد کرد. بین بنادر دریای خزر و تهران رشته‌کوه‌های البرز واقع است که مگر در سرزمینی که رفت‌و‌آمد و حمل‌و‌نقل به حد وفور باشد از لحاظ خبره‌ها مانع عظیمی برای ایجاد راه‌آهن است. امتیاز درباره خط آهن رشت تا تهران چند بار داده شد، ولی اجرا نشد. ۴- جلگه گرگان - پیش از آنکه روس‌ها منطقه ماورای دریای خزر را تصرف کرده باشند، تاسیس خط آهنی از بندر گز در جنوب شرقی دریای خزر به استرآباد و از آنجا به جلگه گرگان و به نواحی بجنورد و قوچان مورد نظر کارشناسان جنگی روسیه واقع شد تا راه دسترسی به مشهد یا هرات را برای لشگر مهاجم تامین کرده و حمل‌و‌نقل محصولات خراسان و مازندران که از روسیه می‌رسیده است را تسهیل کند. این خط سودی برای تجارت ندارد. ۵- دوشک - سرخس - مشهد - طرح این خط آهن از طرف پرنس دوندو کف کورساکف ارائه و در کمیته اختصاصی نظامی در قفقاز بررسی شد. چنین راه‌آهنی به احتمال قوی از پست مرزی سرخس خواهد گذشت و موجب تسهیل دسترسی روسیه به هرات شده و شرایط تهدید مشهد را نیز مهیا می‌کند. در بهار ۱۸۹۱ اعلام شد ژنرال «انن کف» طرفدار ساختن این راه‌آهن است. ۶- راه‌آهن سراسری - بدون تردید چنین خط آهنی دیر یا زود به وسیله راه‌های فرعی و احتمالا از مبدا بندر پوسنی - گوادر یا چابهار و با وجود جاده‌های فعلی تجارتی بندرعباس از کرانه اقیانوس هند یا خلیج‌فارس ضمیمه خواهد شد... خوش‌باورانی که آینده‌های دور را نگاه می‌کنند شاید پیش‌بینی می‌کنند بعدا این خطوط با خطی در سمت شمال به تهران و در طرف غرب به بغداد منتهی می‌شود. این فکر و خیال بسیار هم جالب توجه است و اگر اجرا شود مایه رستگاری سرزمین ایران می‌شود، اما خوش‌بینی نهالی است که اقلیم ایران تا حال چندان پرورش نداده است... .