نفت ایران - فساد مالی در تاریخ معاصر ایران -۳
شاه رشوهخوار
حکومت استبدادی شاه که هر روز بر شدت اختناق میافزود، راه را برای فساد مالی خاندان و اطرافیانش هموار میکرد. حسن دادگر، نویسنده متن حاضر معتقد است که محمدرضا پهلوی (پهلوی دوم) را باید در صدر مفسدان اقتصادی و رشوهخواران دانست... گوشهای از رشوهخواریهای او در این بخش توضیح داده شده است.
حسن دادگر
حکومت استبدادی شاه که هر روز بر شدت اختناق میافزود، راه را برای فساد مالی خاندان و اطرافیانش هموار میکرد. حسن دادگر، نویسنده متن حاضر معتقد است که محمدرضا پهلوی (پهلوی دوم) را باید در صدر مفسدان اقتصادی و رشوهخواران دانست... گوشهای از رشوهخواریهای او در این بخش توضیح داده شده است. بعد از روی کار آمدن محمدرضا اوضاع جامعه از نظر شیوع فساد مالی بدتر شد، چرا که فساد در آن زمان تنها به رضاخان و اطرافیان بانفوذ او محدود میشد، اما در دوران سلطنت پهلوی دوم، از شخص شاه گرفته تا خاندان و فامیل او و نیز دولتهای بر سر کار آمده و وابستگان آنها، همگی به چپاول اموال عمومی، رشوهخواری و اخاذی مشغول بودند، به طوری که این میزان گستردگی، باعث شکلگیری اعتراضات داخلی و خارجی شد و حاکمیت را با بحران مشروعیت مواجه کرد. این مساله به عنوان یک موضوع ملی مطرح بود؛ چرا که به قولی «در رژیم گذشته فسادهای زیر ۱۰۰ میلیون تومان را مباح میشمردند.» از آن جا که خود دولت نیز فاسد بود، نمیتوانست در مقابل فساد مقامات و صاحبان قدرت و نفوذکاری انجام دهد و وقتی دولتمردان ادعای مبارزه با فساد مالی را میکردند، به سراغ چند تاجر، بازاری یا کارمند دون پایه رفته و آنها را محاکمه میکردند و خود را حامی جامعهای بدون مفاسد مالی میدانستند. در سالهایی که نفت به قیمت خوبی فروش میرفت، فساد در نورچشمیها بسیار زیاد میشد و وقتی قیمت نفت پایین میآمد، بحران اقتصادی، فقر مزمن، مهاجرت روستاییان، تبعیض و شکاف طبقاتی و هزار و یک معضل دیگر در جامعه شیوع پیدا میکرد؛ این موضوع نتیجه سیاستهای غلط و سوءاستفادههای مالی کلان و نیز برداشتها و حیف و میلهای بیحساب و کتاب ثروت عمومی بود. در ادامه به تفصیل و به صورت موردی، مفاسد شخص شاه، درباریان و خاندان پهلوی و دولتهای بر سر کار آمده را مرور میکنیم.
محمدرضا پهلوی عامل اصلی فساد
شاه بهزعم خود بودجه کشور را تقریر میکرد، برداشتها و حیف و میلهای او از خزانه عمومی باورنکردنی است. یکی از این هزینههای عجیب، مخارجی بود که او برای روابط نامشروع خود میپرداخت؛ بیشتر این رشوهها جواهرات قیمتی بودند که تنها با یک اشاره از خزانه پرداخته میشدند. همچنین خرید کاخها، ملک، زمین و اتومبیل، سرمایهگذاری در خارج از کشور، سفرهای خارجی و ... همه از ثروت عمومی و خزانه مملکتی هزینه میشد.
شخص شاه در بسیاری از معاملات انجام شده با شرکتهای اسلحهسازی آمریکایی رشوه میگرفت. این شرکتها برای جلب توجه وی به منظور خرید از آنها، رشوههای کلانی میپرداختند: «خود شاه تنها در یک معامله با شرکتهای اسلحهسازی آمریکایی حدود ۵/۳ میلیارد دلار رشوه گرفته بود.» در بررسی پروندههای مربوط به فروش جنگافزار و تسلیحات به ایران موارد بسیاری در اینخصوص وجود دارد که نه تنها دولتهای به قدرت رسیده، بلکه اعضای خاندان سلطنتی و شخص شاه از شرکتهای مربوط رشوههای کلانی دریافت میکردند. با این وجود شاه بارها ادعای مبارزه با فساد را داشت و بر خشکاندن ریشه رشوهخواری و مفاسد در ایران تاکید میکرد حتی در اصل نوزدهم به اصطلاح انقلاب سفید، مبارزه با فساد مالی را گنجانده بود و گاهی اوقات اصل «از کجا آوردهای» را در مجلس یا دولت بر سر زبانها میانداخت، هر چند مردم میدانستند عامل اصلی خود او است و شرط اول مبارزه، پاکسازی دربار میباشد. خوشگذرانیها، مجالس عیش و نوش و نحوه برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله، همگی ادعای دروغین شاه را نمایان میکردند. شاه برای تبلیغات رییسجمهوری آمریکا- برای آنکه بعدها حامی او باشد- مخارج هنگفتی پرداخت میکرد که تمام این هزینهها از بودجه عمومی و خزانه پرداخت میشد.
جالب اینجا است که اگر شخص مورد نظر، رییسجمهور نمیشد، تا مدتها روابط خصمانهای وجود داشت مگر اینکه امتیازات و رشوههای خاصی از سوی شاه و دولت ایران داده میشد تا روابط به حال عادی بازگردد.
نمونهای از این مساله در سال ۱۳۵۵ اتفاق افتاد که دلارهای نفتی بسیاری از ایران برای ستاد انتخاباتی رییسجمهور آمریکا هزینه شد.
فساد مالی خاندان پهلوی
رشوهخواری، تصرف اموال و املاک عمومی، قاچاق مواد مخدر، قمار و عیاشی تنها گوشهای از ویژگیهای خاندان فاسد پهلوی دوم است. به گفته یک منبع موثق غربی، در چند سال آخر حکومت رژیم پهلوی، مبالغ هنگفتی- بالغبر دو میلیارد دلار- از درآمدهای نفتی به طور مستقیم به حساب بانکی متعلق به اعضای خانواده سلطنتی در خارج از کشور واریز میشد که این انتقالات هرگز در خزانه کشور ثبت نشد.
این خاندان با چپاول و بلعیدن ثروت زمینداران و ملاکین و متلاشی کردن نیروهای اقتصادی- اجتماعی، به درآمدهای غیرمالی خود افزودند و درآمدهای ریالی را نیز به حسابهای خود در خارج از کشور منتقل میکردند. خزانه مملکتی؛ حساب شخصی شاه، اطرافیان و خاندان پهلوی بود و پرداختها به دلایل مختلفی صورت میگرفت.
بر طبق مستندات تاریخی، خانواده پهلوی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ثروتمندترین خانواده سوداگر ایران بودند؛ شراکت هر یک از افراد این خانواده در کارخانههای ساخت ماشینآلات، مجتمعهای اتومبیلسازی، تولیدات ساختمانی و ساختمانسازی، شرکتهای معدنی و کارخانجات نساجی امری بدیهی بود. بیشتر داراییها نیز توسط «بنیاد پهلوی» مدیریت و اداره میشد؛ این بنیاد در سال ۱۳۳۷ تاسیس شد تا به ظاهر امور بشردوستانه و خیرخواهانه را سامان دهد. در اواخر دهه ۱۳۵۰ دارایی بنیاد بالغبر ۸/۲ میلیارد دلار میشد که در زمینه املاک، بازرگانی، بانکداری، ساخت اتومبیل و ... سرمایهگذاری شد، دارایی شاه در این بنیاد حدود ۱۳۵ میلیون دلار بود.
ارسال نظر