نتیجه نبرد میان طرفداران تزار و طرفداران بلشویک‌ها در روسیه آن روز برای همه کشورها از جمله ایران اهمیت فوق‌العاده‌ای داشت. نویسنده متن حاضر برای بررسی پیامدهای این نبرد، ناگزیر شده است که منازعات درونی روسیه را به تفصیل شرح دهد که بخش‌هایی از این منازعات را می‌خوانید... این مطلب برگرفته از سایت «دیپلماسی ایرانی» است.

بعد از چندین مورد تلاش برای وحدت و آشتی و تغییر عقیده بسیاری از افراد موثر دو جناح، این اختلاف در آستانه انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ به اوج خود رسید و منشویک‌ها با دولت موقت کرنسکی که مخالف صلح بود، همراهی کردند و حال آنکه بلشویک‌ها به‌دنبال سرنگونی آن بودند و هر نوع همکاری با دولت موقت را ممنوع کرده بودند.

بعد از پیروزی انقلاب، منشویک‌ها در شرایط سختی قرار گرفتند و در جنگ داخلی روسیه گروهی از آنان به روس‌های سفید و گروهی دیگر به سرخ‌ها پیوستند و بالاخره حزب و تفکر منشویک‌ها در ۱۹۲۱ در شوروی غیر‌قانونی اعلام شد و پاره‌ای از رهبران آنها از روسیه مهاجرت کردند و بعضی‌ها هم خط عوض کردند و به بلشویک‌ها پیوستند.

در ابتدای کار، هنگامی که حکومت تزارها سقوط کرد و رهبران بلشویک‌ها در داخل خاک روسیه، یعنی کامنوف، استالین و مورانوف از تبعید سیبری به پتروگراد برگشتند (مارس ۱۹۱۷) و رهبری حزب کمونیست بلشویک را به‌عهده گرفتند به این فکر افتادند که اتحاد و وفاق و آشتی مجدد بلشویک‌ها و منشویک‌ها را در سطح ملی عملی سازند.

ولی زمانی که در سوم آوریل ۱۹۱۷ لنین و معاون او گریگوری زینوویف با قطار معروف، از محل تبعید خود در سوئیس با گذشتن از خاک آلمان و سوئد به روسیه بازگشتند و در اواخر همان ماه کنترل حزب را به‌دست گرفتند، موضع بسیار رادیکال ضد جنگ اتخاذ کردند و خواستار انقلاب فوری شدند این وفاق و وحدت مجدد غیر‌ممکن شد.

در ابتدای انقلاب، کار اختلاف بلشویک‌ها و منشویک‌ها بالا گرفت. اعضای قدیمی حزب سوسیال دموکراتیک کارگران روسیه که از کشورهای اروپایی و آمریکا به روسیه باز می‌گشتند از همان ابتدا تحت‌فشار قرار می‌گرفتند تا موضع خود را روشن کنند که طرفدار کدام طرف هستند.

از جمله این افراد که توانستند تا مدتى مقاومت کنند، لئون تروتسکی و آدولف یوفه بودند. تروتسکی قبل از انقلاب اکتبر، یک انقلابی اوکراینى بود و در دوران تبعید ساکن نیویورک بود و برای اقلیت روسی زبان نیویورک روزنامه‌ای چاپ می‌کرد.

تروتسکی و تعداد زیادی دیگر از انقلابیون تازه وارد به روسیه تا مدتى به هیچ یک از جناح‌های اکثریت و اقلیت نپیوستند، بلکه به گروه ضد جنگ پترو گراد به نام مژرایونتسی «Mezhraiontsy» پیوستند. این گروه نیز در اوت سال (۱۹۱۷) در بلشویک‌ها ادغام شدند.

یک گروه کوچک ولی با نفوذ دیگر از سوسیال دموکرات‌های مرتبط با ماکسیم گورکی و روزنامه او به‌نام «زندگی نوین» نیز تا به آخر از پیوستن به هر یک از دو جناح امتناع کردند و همچنان مستقل ماندند.

رهبر منشویک‌ها در داخل روسیه اراکلی تزرتلی

«Tsereteli Irakli» اهل گرجستان بود. گرجستان اساسا یکی از پایگاه‌های اصلی منشویک‌ها و افکار چپ انقلابی بود. استالین گرجی هم علی‌الاصول اگر چه بلشویک بود، ولی در ابتدا نظرتندی در مورد حذف منشویک‌ها نداشت.

پس از تاسیس جمهوری دموکراتیک گرجستان این کشور یکی از سنگر‌های اصلی منشویک‌ها بود. در انتخابات پارلمانی که در فوریه ۱۹۱۹ برگزار شد، منشویک‌ها ۸۱ درصد آرا را به‌دست آوردند و رهبر آنها «نوئه ژوردانیا» به نخست‌وزیری رسید، ولی پس از اشغال جمهوری دموکراتیک گرجستان توسط بلشویک‌ها در۱۹۲۱ گرجی‌های منشویک به همراه رهبرشان ژوردانیا به فرانسه گریختند و یک قصر کوچک قدیمی در «Leuville-sur-Orge» را خریدند و در همانجا دولت در تبعید گرجستان را بنیاد نهادند. در سال ۱۹۳۰ رامیشویلی «Ramishvili» رهبر منشویک‌های گرجی توسط سرویس مخفی بلشویک‌ها ترور شد و فعالیت‌های آنان به‌موازات قدرت رو به تزاید شوروی و استالین فروکش کرد.

روس‌های سفید

بعد از سقوط حکومت موقت کرنسکی در ۷ نوامبر ۱۹۱۷ کنگره سراسری سوویت‌ها (شوراها) قدرت را به شورای خلق کمیسرها تفویض کرد و ولادیمیر لنین به ریاست آن انتخاب شد و از جمله تروتسکی کمیسر امور خارجی و ژوزف استالین به‌عنوان کمیسر ملیت‌ها تعیین شدند.

آلکساندر کرنسکی که توانسته بود فرار کند، نیروهای وفادار در جبهه شمال تحت‌فرماندهی ژنرال کراسنوف را که یک قزاق بود و در پولکووا از بلشویک‌ها شکست خورده بود تجدید سازمان داد.ژنرال کورنیلوف در ژانویه ۱۹۱۸ ارتش داوطلبی مرکب از سه هزار تشکیل داد و بعد‌ها تعدادی از افراد که با بلشویک‌ها مخالف بودند به آنان پیوستند که این سربازها به سفید‌ها معروف شدند. از جمله کسانی که به ارتش سفید پیوستند تعدادی از دانشجویان دانشکده افسری بودند که طرفدار ادامه جنگ با آلمان‌ها بودند.

همچنین تعدادی از منشویک‌ها و سوسیالیست‌های انقلابی که با رفتار انحصارطلبانه و دیکتاتوری بلشویک‌ها پس از به قدرت رسیدن مخالف بودند نیز به ارتش سفید ملحق شدند. بسیاری از متعصبان کلیسای ارتدوکس روسیه، کارخانه‌داران و مالکانی که اموال و اراضی آنان مصادره شده بود و بازماندگان سلطنت‌طلبان نیز از جمله ملحق‌شوندگان به سفید‌ها بودند.

روس‌های سفید در ابتدای کار موفقیت‌هایی در اوکراین به‌دست آوردند؛ زیرا که اوکراینی‌ها عموما با بلشویک‌ها موافق نبودند. مقاومت جدی اولیه از جانب «Nestro Machno» بود که رهبر گروهی مسلح از آنارشیست‌ها بود، ولی بالاخره ارتش سرخ به فرماندهی ولادیمیر آنتونوف آنها را شکست دادند و در فوریه ۱۹۱۸ کنترل اوکراین را به‌دست گرفتند.