تحولات کتاب- بخش پایانی
انقلاب کتاب و شرایط محقق شدن آن
آخرین بخش از نوشته حاضر که سند رسمی یونسکواست و در سال ۱۹۶۹ چاپ و در همان سالها به فارسی ترجمه شده است، شرایط آن دوره درباره حق تالیف، حق مترجمان و روشهای ترجمه به ویژه در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی (روسیه) و برخی نکات انتشار کتاب در آمریکا را توضیح داده است.
یک کتاب قبل از همه شانس خود را در یک بازار ادبی، یک بلوک زبانی، بلوک ایدئولوژیک یا یک کشور آزمایش میکند، چنانچه با عدم موفقیت روبهرو شود دیگر موضوع ترجمه آن در میان نیست حال آنکه ممکن است در آن سوی مرزهای کشور مبداء، محیط مناسبی برای استقبال از آن وجود داشته باشد. لکن در صورت موفقیت هرچه این توفیق ناچیز باشد امکان انتخاب آن وجود دارد که به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد و کاملا بهطور اتفاقی مطالعهای سطحی برای انتخاب مجدد آن صورت میگیرد و این انتخاب به همان دلیل که برمبنای صحیحی قرار ندارد به سختی انجام میشود و هیچگونه مبنای جدی از نظر جامعهشناسی بر آن متصور نیست.
بسیار نادرند کسانی که میتوانند ارزش اثری را به یک زبان دریابند و بتوانند پیشبینی کنند ترجمه آن به زبان دیگر بر مردمی که بدان زبان تکلم میکنند چگونه تاثیر میگذارد.پس چنانچه کتاب توسط یک ناشر خارجی برای ترجمه انتخاب شود، خطر تازه یک ماجرای جدید سرنوشت ترجمه را تهدید میکند که در آن مسوولیتهای مترجم به مسوولیتهای نویسنده گاه به صورتی بسیار خطرناک افزوده میشود.در این ماجرا هر قدر خطرهای مربوط به سرمایهگذاری به دلیل دخالت عوامل اضافی افزایش یابد تمایل انجام آن کمتر است. کتاب ترجمه شده وارد یک نوع رقابت با کتابهایی که به زبان اصلی منتشر شدهاند میگردد.
مشکل است بتوانیم میزان استفاده نویسنده، ناشر اول، ناشر دوم و مترجم را تعیین نماییم. غالبا نفر آخری در این میان فدا میشود، حال آنکه نباید این طور باشد. زیرا هر ترجمه خوب خود یک «بازنویسی» است و مترجم ایدهآل میباید لااقل همان استعداد و ذوقی را که نویسنده اصلی داشته است دارا باشد.
ولی از آنجا که غالبا حق مترجمان به خوبی ادا نمیشود حتی چنانچه این اقدام از لحاظ مالی موفقیت بسیار کسب کند به هیچ وجه نمیتوان اطمینان داشت که از لحاظ ادبی نیز توفیق یابد. ترجمه یک کتاب پوشانده در لباسی که لباس اصلی آن میباشد و نه آنچنان لباسی است که خوانندگان جدید در عالم تصور به قامت آن دوختهاند در اختیار مردمی قرار میگیرد که واقعا در اصل برای آنها نوشته نشده و خواسته آنها نیست و به داشتن آن ابراز تمایل نکردهاند و به این ترتیب آن خاصیت و جنبه ارتباط میان نویسنده و خواننده را که پایه و اساس و علت وجودی هر اثر ادبی است فاقد است.
در این میان عاملی که میتواند امیدوارکننده باشد این است که کار انجام شده به خاطر فایدهای انجام یافته باشد و همان طور که کپلینگ خاطرنشان کرده است «بتواند یک حقیقت ازیاد رفته را توجیه کرده و به صورتی زیبا جلوهگر سازد یا آنکه شادمانی و شعف گذشته را بازگرداند» در اینجا به هیچ وجه نباید مزایای یک چنین «خیانت خلاقه» را فراموش کرد زیرا راز بقای بسیاری از آثار و حتی جاودانگی آنها بدان وابسته است. ولی نباید این روش را به عنوان یک قاعده اساسی در نظر گرفت و به خصوص نباید آن را پایه سیاستی برای ترجمه قرار داد.هرگاه راهحلی برای این مساله وجود داشته باشد شاید بتوان به کمک همان نشریات پرتیراژ برای عامه مردم بدان رسید. این قبیل نشریات نمیتوانند فضای انتشار محدودی را تحمل کنند. لازمه تیراژ بسیار زیاد آن است که از قالب مرزهای زبانی بگذرد و سرمایهگذاریهای کلان مربوط به آن اجازه این کار را بدان بدهد. اروپای غربی و آسیا هرکدام به سلیقه خویش میتواند برای خود در یک یا چند «بازار مشترک» ترجمه چارهای برای سردرگمی خود بیابند.
روش ترجمههای داخلی اتحاد جماهیر شوروی اگر نتواند نمونه قرار گیرد، لااقل میتواند الهام بخش آنها باشد. از هر ۱۰۰ اثر ترجمه شده به زبان روسی ۵۰ اثر از دیگر زبانهای ملتهای اتحاد جماهیر شوروی و ۵۰ اثر از زبانهای خارجی ترجمه شدهاند. از هر ۱۰۰ اثر که به زبانهای دیگر غیرروسی در اتحاد جماهیر شوروی ترجمه میشود، ۵ اثر از زبانهای داخلی، ۸۰ اثر از زبان روسی و ۱۵ اثر از یک زبان خارجی است. از هر ۱۰۰ اثر که به زبان خارجی ترجمه میشود ۹۰ اثر از روسی است، ۶ تا ۸ اثر از یک زبان غیررسمی اتحاد جماهیر شوروی و باقیمانده از یک زبان خارجی است. بیشک زبان روسی در اینجا سهم شیر (بزرگتر) را در این مبادله به خود اختصاص داده ولی این امر به دلیل برتری خردکننده از لحاظ تعداد کسانی که به زبان روسی در اتحاد جماهیر شوروی تکلم میکنند قابل توجیه است و به هر حال حجم و تنوع مبادلات از آنچه که در اینباره در سایر قسمتهای جهان مشاهده کردیم، به میزان زیادی افزونی دارد.کوششهای ساده ولی جالبی که در این زمینه به عمل آمده باعث شده است که تصور کنیم سیاستی نظیر آنچه در بالا گذشت ممکن است در مورد کشورهای اروپایی که به یک زبان غیرجهانی تلکم میکنند انجام گیرد برای این منظور کافی است از همان آغاز امر چنان تصور کنیم که برای چندین کشور یک مطلب به چاپ میرسد و به این ترتیب آثاری را که میخواهیم ترجمه کنیم طوری انتخاب کنیم که بتوانند احتیاجات کلی مردمی را که به ملیت مختلف تعلق دارند برآورده سازند. در همان اوان انتشار نویسنده با مترجمان خود همکاری و آنها را راهنمایی میکند و شاید هم خود به وسیله آنها راهنمایی میشود. اگر ابداع هنرمند یک عمل خصوصی است و در تنهایی صورت میگیرد مرحلهای از انشا و تنظیم ادبی وجود دارد که میتوان آن را دستهجمعی انجام داد.لحظاتی که اثر به وجود میآید صورتهای مختلف به خود میگیرد، به طوری که هر یک از آنها در حد خود اصالت داشته و به چندین صدا که هر یک از آنها یک صدای حقیقی است تنظیم میگردد و به این ترتیب از همان ابتدا از سد زبان گذشته و موانع مربوط به آن را پشتسر میگذارد همچنانکه پاداش نویسنده جزو حقالزحمه تمام آن دستهای که با یکدیگر همکاری داشتهاند به حساب آمده است، هزینه هر یک از انتشارات ملی در کلیه مخارج مالی منظور میگردد.در مقیاس انتشارات پوشش کاغذی همان طور که در ممالک متحده آمریکا دیده میشود افزایش هزینهها تاثیر بسیار جزئی روی قیمت فروش هر نسخه خواهد گذاشت و به هر صورت آثار ترجمه شده به میزانی از بهرهوری نزدیک خواهد گشت که در حال حاضر دسترسی بدان ممکن نیست.در تمام قسمت اخیر افعال به صورت شرطی به کار رفتهاند مطمئنا در آیندهای نامعلوم خواهیم توانست آنها را به صورت زمان حال به کار بریم. برای تحقیق آنچه که گذشت لازم است که انقلاب کتاب بتواند دلها و جانها را تسخیر کند. ضرورت دارد که از ابتدا تا انتهای حلقههای زنجیر، از نویسنده گرفته تا ناشر، کتابفروش، کتابدار و حتی خواننده این تحول و تکاملی را که قبل از آنها کتاب به خود دیده است آنها نیز به نوبه خود پذیرا شوند.
ارسال نظر