تحولات کتاب- ۱۰
زبان، کتاب و ترجمه در سال ۱۹۶۵
در مقابل یک چنین عدمتعادلی این سوال پیش میآید که درجه انقیاد کشورهای ترجمهکننده در قبال قدرتهای بزرگ کشورهای تولیدکننده چه اندازه میباشد؟در جدولی که روز سهشنبه منتشر شد نشان داده شد که از لحاظ ارزش مطلق جریانهای اصلی و حاکم ترجمه کدامند. همچنین جا دارد که آنها را از لحاظ ارزش نسبی مورد مطالعه قرار داد، به این معنی که به چه نسبت از ترجمههای هر کشور از فلان یا بهمان زبان برگردانده شده است؟ این همان چیزی است که سعی شده است در جدول زیر نشان داده شود.کشورها بر حسب زبانی که نفوذ بیشتری دارد، طبقهبندی شدهاند. ستونهای بعدی نشاندهنده نفوذ ثانوی است (زمانی که تسلط نفوذ ثانوی از میزان ده درصد کل ترجمهها تجاوز کند.)روشن است که زبان انگلیسی بانفوذترین زبان جهان است، زیرا ۳۸ کشور از ۵۰ کشور موردنظر آن را انتخاب کردهاند. استیلای زبان فرانسه تنها در شش کشور است که از آن میان پنج کشور انگلیسی زبان را باید نام برد.در این کشورها زبان انگلیسی نمیتواند مبنای ترجمه قرار گیرد و از لحاظ ترجمه با زبان فرانسه در مقام رقابت برآید. زبان روسی فقط در پنج کشور تسلط و نفوذ دارد که چهار تای آنها جزو کشورهای بلوک سوسیالیست هستند، تسلط و نفوذ زبان اسپانیولی فقط در کشور پرتغال است و زبان آلمانی به عنوان دومین زبان صاحبنفوذ است.با این حال موقعیت زبان فرانسه مستحکم است، زیرا متداولترین ترکیب همان زبان انگلیسی به عنوان زبان اول و زبان فرانسه، به عنوان زبان دوم است. این مورد درباره ۱۸ کشور از ۵۰ کشور صدق میکند (۳۶ درصد) در میان کشورهای مزبور وضع آلمان و اتریش تا آنجا که مربوط به ترجمههای زبان آلمانی میشود، خیلی شبیه وضع ایتالیا و ایالاتمتحده از لحاظ ترجمههایی از اصل انگلیسی است، زیرا در کشورهای اروپای مرکزی که آلمانی زبان ملی آنها است، این زبان نمیتواند به عنوان زبان اصلی ترجمه با دیگر زبانها به رقابت برخیزد. در کشورهای خاورمیانه و خاور دور نفوذ قدیمی زبان فرانسه غالبا به چشم میخورد، در میان مشتریان زبان روسی کشورهای سوسیالیست، رژیم صهیونیستی، اروگوئه و بیرمانی دیده میشود.در مورد ۹ کشوری که زبان آلمانی را به عنوان دومین زبان انتخاب کردهاند، اکثرا کشورهای توسعهیافتهای هستند که زبان ملی آنها فرانسه یا انگلیسی است و به منطقه نفوذ آلمان (شمال اروپا) تعلق دارند.
ارسال نظر