تقی صوفی نیارکی

نویسنده در این بخش از نوشته‌اش به محتوای کتاب «تحفه‌العالم» شوشتری پرداخته است. وی معتقد است در این کتاب که ۲۰ سال پیش از انقلاب مشروطه چاپ شده نکات قابل توجهی درباره مفاهیم مدرن آمده است... اما نقطه ضعف کتاب به عقیده نویسنده این است که حیله‌ها و تاکتیک‌های استعماری را یا نشناخته یا سعی کرده آنها را پنهان کند. الف- تحفه العالم و دگرگونی‌های بنیادین در مغرب زمین: هرچند که کتاب تحفه العالم یک سده پیش از مشروطیت ایران به نگارش درآمده است، اما با این حال برخی مفاهیم اندیشه مشروطیت را می‌توان در آن پیدا کرد. به احتمال زیاد این کتاب، نخستین نوشته فارسی می‌باشد که در آن از مشروطیت و نهادهای سلطنت مشروطه سخن به میان آمده است.

شوشتری با توصیفی که از انگلستان و دیگر کشورهای پس از دوره نوزایش(رنسانس) شنیده بود، کوشیده است تا به برخی ویژگی‌های تجدد اشاره کند که از سه سده پیش از زمان او، دگرگونی‌های بنیادینی را در مغرب زمین در پی داشت. شوشتری، خاستگاه دگرگونی‌ها در سامان مغرب زمین را در تحول رابطه دولت و کلیسا و استقلال نهادهای آن از بند فرمانروایی دنیوی پاپ و دستگاه کلیسا در اروپا می‌داند و آن را عاملی مهم در فروپاشی دستگاه کلیسا قلمداد می‌کند.

ب- تحفه العالم گزارش آگاهی‌های عبداللطیف از جهان غرب: کتاب تحفه‌العالم اثر ماندگار از یک ایرانی آگاه به زمان خود و جهان پیرامونی می‌باشد. تحفه‌العالم درست زمانی به نگارش درآمد که از یک سو دانش و صنعت غرب و از سوی دیگر رویه استعماری اروپا پا به پای یکدیگر، اوج قدرت خود را آغاز کرده بودند.

آنچه در واپسین سال‌های سده هجدهم در آمریکا و اروپای باختری می‌گذشت توانست در چارچوب سیاست و سوداگری کمپانی هند شرقی انگلیس در سرزمین هند و در حوزه فرمانروایی بریتانیا بازتاب یابد. عبداللطیف این تحولات را با اندیشه‌ای کنجکاوانه و با بهره‌جویی از پیوند خود با بلندپایگان سیاسی و اجتماعی هند دریافت و در تحفه‌العالم منعکس کرد و به همین دلیل است که تحفه‌العالم از اهمیت تاریخی فراوانی برخوردار می‌باشد.

او از کشفیات تازه جغرافیایی در سراسر کره زمین؛ علل به وجود آمده جزایر، معادن، رودخانه‌ها، پیدایش ارض جدید(آمریکا) و برخی از ویژگی‌های آن و شهر لندن و بعضی از ویژگی‌ها و فعالیت‌های خدماتی دولت در آن، مانند فراهم کردن آب، روشن ساختن خیابان‌ها، اقدامات عمرانی دولت انگلیس در امر راه‌سازی، مدارس و دارالشفاهای افزون از شمار نیز سخن رانده است.ستیز کلیسا و حکومت، تبلیغات خرافه‌آمیز پاپ و اینکه«اکنون تمام فرنگیان پیروی حکما کنند و در امر مذهب پرده‌ای دارند»اموری است که او را به خود متوجه کرده است.

ج- آزادی بیان و مطبوعات در تحفه العالم: آزادی مطبوعات و بیان که از مباحث مهم و بنیادین تمدن جدید غرب تلقی می‌شود، نظر شوشتری را به خود جلب نمود و او در این مقوله، هرچند مختصر به آن اشاره می‌کند و به طور کلی وجود مطبوعات آزاد را باعث مصالح فراوانی می‌داند. وی درباره مطبوعات و کارآیی آنها می‌نویسد: «اخبار مملکت را هر هفته در یک جزو کاغذ... نویسند و از آن پانصد-ششصد جزو قالب زنند و به اطراف مملکت و به خانه‌های هر یک از اعاظم جزوی فرستند تا جمیع مردم از حوادث مملکت آگاه شوند ... اگر امری قبیح از یکی از بزرگان یا رییس... که بر تمامی مملکت فرمان فرماست، سر زند بنویسد و احتیاط نکند.

گویند در این کار مصالح بسیاری است... یکی از آن جمله که امور مستحدثه، درست با قید تاریخ به ضبط درآیند و ثبت گردند؛ نه مثل تواریخ سلف که در امور عظیمه، چون ولادت عیسی و رفع او به آسمان به سبب اندراس و فراموشی آنقدر اختلاف کرده‌اند که به تحریر در نیاید.» او یکی از زمینه‌های تحریف تاریخ را نبود آزادی در نگارش و بیان می‌داند و معتقد است که بعضی از تاریخ نگاران به سبب ترس از پادشاه و نبود مصونیت سیاسی تاریخ را همان‌طوری نگاشته‌اند که حاکمان می‌خواستند. تحفه‌العالم هرچند یک سده پیش از انقلاب مشروطیت ایران نگاشته شده است، اما برای نخستین بار در آن به بسیاری از مباحث جدیدی که در ادبیات حاکم آن وقت یافت نمی‌شد؛ مانند برابری، مساوات، حاکمیت در چارچوب قانون، مسلوب الاختیار بودن پادشاه، انتظام سلطنت، عدالتخانه و تعهد به عهد و پیمانی که شهروندان در قبال هم دارند، توجه شده است؛ به صورتی که باروری این اندیشه‌ها را در انقلاب مشروطه شاهد هستیم.

د- کاستی‌های تحفه العالم:

هرچند تحفه العالم از معدود نوشته‌هایی می‌باشد که توانسته است تا حدودی دگرگونی وقایع پیرامونی را به دور از تعصبات کلیشه‌ای به تصویر بکشد و مسائل مهم زمان خود را برای ایرانیان به یادگار گذارد؛ ولی این باعث نمی‌شود که از دیده انتقاد به دور ماند. از این رو به برخی از این کاستی‌ها اشاره می‌شود.

عدم انعکاس چهره استعماری غرب: آنچه در این نوشته و دیگر نوشته‌های همگون به چشم می‌خورد، عدم توجه به روش استعماری غرب می‌باشد؛ روشی که استعمارگران در مقاطع مختلف، تاکتیک‌های متفاوتی را اتخاذ می‌کردند که عبارت بود از استعمار اقتصادی و گاهی دیگر استعمار سیاسی- فرهنگی. بر این اساس، وی نه تنها به این راهبرد اشاره نمی‌کند، حتی در مواردی سعی می‌کند بر آن سرپوش گذارد. تمام توجه شوشتری به دانش و ترقی اروپا معطوف می‌باشد، در حالی‌که در همان زمان، خاورمیانه و به خصوص ایران از ستم استعمارگران به ظاهر مترقی در امان نبودند. پیشرفت علوم و تکنولوژی باعث می‌شود که اینگونه افراد نتوانند غرب را با همه ویژگی‌هایش دریابند. او غرب را مهد پیشرفت می‌داند، ولی به این نکته توجه ندارد که علت عقب‌ماندگی کشور خودش(ایران) و دیگر کشورها چه می‌تواند باشد؟