تحولات کتاب- ۴
ورود روزنامه به عنوان رقیب کتاب
متن حاضر که توسط کارشناسان یونسکو در اواخر دهه ۱۹۶۰ تهیه و در کشورهای گوناگون از جمله ایران به زبانهای مختلف ترجمه شد، در ادامه بررسی خود از تحولات انتشار کتاب به زمانی میرسد که امکان چاپ روزنامه در شمارگان بالا فراهم و به رقیب کتاب تبدیل شد... امروزه همه میدانیم که راه آزادی از مسیر پیروزیهای فرهنگی میگذرد. در دوره امپراطوری دوم ژول هتزل ناشر جمهوریخواه و ژان ماسه موسس اتحادیه آموزش، شرکت واحدی را به کمک تشکیل میدهند تا کتاب پرانتشار را به صورت حربهای در خدمت مردم درآورند.
اما در انگلستان که زودتر از هر جای دیگر آثار اجتنابناپذیر صنعتی شدن در نظام سرمایهداری توسعه مییابد، برای اولین بار علائم دگرگونی تازهای که همان پنجمین تحول کتاب باشند پدیدار میگردد. در همانوقت که کتابهای تازه را به قیمتی که تا جنگ دوم جهانی ثابت ماند یعنی ده شلینگ و شش پنس (نصف گنی پول رایج برای امتعه لوکس) میفروختند، تجدید چاپ کتابهای جالب و مهم از سال ۱۸۸۵ به بهای ارزانتری مشاهده میشود که ارزش آنها از شش پنی تجاوز نمیکند و تعداد نسخههای هرکدام به دهها هزار میرسد. درست در اواخر این قرن، رمانها و دیوان اشعار به قیمت یک پنی به فروش میرسید و از سال ۱۸۹۶ به بعد حتی ناشری پیدا میشود که متون خلاصه نشده گولداسمیت و پو و اسکات و دیکنس و دوماه و سو و مریمه را هم به قیمت یک پنی به فروش میرساند.
با این حال دست زدن به چنین اقداماتی هنوز خیلی زود بود. در اجتماعی فاقد هرگونه تحرک داخلی «تودههای مردم» علاقهمند به اینگونه مطالعات هنوز اقلیتهای کوچک مرفهی را تشکیل میدادند. گرچه عملا به علت رشد سریع مراکز شهری کشور انگلستان از این لحاظ پیشرفتهتر از سایر ممالک بود ولی اکثریت افراد متمدن کشورهای دیگر هنوز برای مطالعه به کیوسکها و کتابفروشان دورهگرد برای تهیه کتابهای کلاسیک قدیمی، رمانهای عاشقانه، داستانها و حکایات عامیانه، طنزها، سالنامهها و غیره روی میآورند. در بعضی از نقاط جهان این وضع تا جنگ اول جهانی و حتی تا نیمه دوم قرن بیستم ادامه داشت.
وسایل ارتباط جمعی
با این حال حتی قبل از آغاز قرن اخیر قدیمیترین وسایل ارتباط جمعی یعنی روزنامه ظهور کرده بود و تا حدودی در سراسر جهان همان نقش کتابفروشان دورهگرد را ایفا میکرد: انتشار روزنامه با تیراژ زیاد که خود از مطبوعات ارزانقیمت سالهای ۱۸۳۰ ناشی گردیده بود قبل از سال ۱۹۰۰ تعداد نسخههای آن از یک میلیون تجاوز میکرد. نیمقرن پس از آن مطبوعات بریتانیای کبیر کلیه حدنصابهای انتشار را با روزانه ششصد شماره برای هر هزار نفر شکسته بود یعنی با چنان نسبتی که تاکنون نظیر آن دیده نشده است. به فاصله خیلی زیاد پشتسر بریتانیا کشورهای اسکاندیناوی، استرالیا و لوگزامبورک با تعداد ۴۰۰ نسخه برای هر هزار نفر و زلاند جدید، ایالات متحده آمریکا و بلژیک با تعداد سیصد نسخه و سپس در ردیف یکصد و دویست نسخه اسامی بیست کشور دیگر را که از لحاظ اقتصادی و فنی در زمره کشورهای پیشرفته محسوب میشدند میتوان نام برد که عملا باقیمانده مقدار کاغذی را که برای مصرف روزنامه در سراسر جهان پخش میشد بین خود تقسیم میکردند.در حوالی سال ۱۹۵۵ این میزان به نقطه اوج خود میرسد. از آن به بعد اگرچه روزنامه با سرعت کمتری در کشورهایی که عقبماندگی فرهنگی دارند و درصدد جبران آن میباشند گسترش مییابد لیکن در سایر کشورها این توسعه به طور آشکار تقلیل مییابد. علت این افول پیدا شدن رقبای جدی از قبیل سینما، رادیو و تلویزیون برای کتاب میباشد. این وسایل جدید ارتباطی میان مردم در واقع دارای امکاناتی میباشند که روزنامه فاقد آنها است. آنها نهتنها توانایی پخش خبر را دارند بلکه میتوانند کیفیت احساسات هنری را نیز بیان کنند. روزنامه در قرن نوزدهم سعی بسیار داشت تا شاید کتاب را نیز بتواند وارد نقش ادبی خود کند ولی رمان پاورقی هرگز نزد اهل ادب ارزش چندانی نیافت چه حتی اثر نوع بسیار خوب آن به طور غیرقابل مقایسهای از یک فیلم، یا یک برنامه رادیویی یا یک نمایش تلویزیونی کمتر است.از پایان جنگ اول جهانی به این طرف بدون هیچ وقفهای جز ۵ سال جنگ دوم وسایل ارتباط جمعی یعنی وسایل سمعی و بصری مرتبا به طور روز افزون اخبار و برنامههای هنری را (که در واقع سطح هریک از آنها متغیر است) در جوامعی که تا آن زمان به کلی از نظر فرهنگی محروم مانده بودند پخش میکند. مرز آن تلویزیون است که با نفوذ در میان خانوادهها موفق میشود عالیترین جنبههای هنری را در جایی که بیسوادی، جهل و فقر به کتاب اجازه نداده بود تا راهی برای خود باز کند، وارد نماید.
ارسال نظر