حزب ایران و نفت

سیاوش یاری

قوام السلطنه

ائتلاف حزب میهن و حزب توده در واقع زمینه‌ای برای پیشرفت‌ همان نظر یعنی سیاست دولت وقت (قوام‌السلطنه) و برای کاری بود که نتیجه نهایی‌اش تخلیه قوای روس از ایران باشد. اما زیرک‌زاده علل ائتلاف را اشغال ایران به دست بیگانگان و گرایش زیاد به انگلستان از جانب سیاستمداران ایرانی می‌داند. به نظر وی عدم توجه به شوروی و سیاست یک‌جانبه ایران که متضمن جانبداری از همسایه جنوبی بود، ایران را در موقعیت خطرناکی قرار داده بود که عواقب نامطلوبی برای ایران در پی داشت و ممکن بود موجب بهانه‌دادن به همسایه شمالی شده و عکس‌العمل نامطلوب آنها را به دنبال داشته باشد.

شاپور بختیار که در سال ۱۳۲۸.ش و پس از الغای ائتلاف به حزب ایران پیوست، از ائتلاف به‌عنوان یک جریان غم‌انگیز یاد می‌کند که به تحریک غلامعلی فریور و به علت ضعف و ناآگاهی کریم سنجابی و اللهیار صالح صورت گرفت. او معتقد است که این ائتلاف لطمه بزرگی به حزب ایران زد و شعار ملی‌گرایی آن را تضعیف ساخت و می‌گوید که درخصوص علل وقوع این ائتلاف نباید نفوذ برخی از رهبران حزب ایران را نادیده گرفت که به سیاست‌های حزب توده متمایل بودند و در‌واقع جناح چپ حزب ایران را تشکیل می‌دادند. علاوه‌بر این، ممکن است این ائتلاف به منظور به‌دست آوردن برخی مقامات سیاسی در دولت قوام نیز بوده باشد، کمااینکه در کابینه ائتلافی قوام، حزب توده و حزب ایران صاحب چند پست وزارت شدند. به هر صورت، این ائتلاف به هر دلیل که بود، محصول یک تصادف یا یک اشتباه ساده سیاسی نبوده است.

زیرک‌زاده که خود از مخالفان ائتلاف بود، می‌گوید: «گرچه ائتلاف اصلا به معنای الحاق ما به حزب توده نبود، ولی در مردم ایران که به امور حزبی آشنایی نداشتند سوءتفاهم ایجاد کرد و آنان این اقدام ما را یک نوع شکستن عهد تلقی کردند؛ چراکه یکی از پایه‌های اصلی حزب ایران دوری از سیاست‌های روس و انگلیس بود. این سوءتفاهم بسیاری از قوای ما را صرف کرد و عاقبت برطرف هم نگردید.»

اما مهم‌ترین پیامدهای این ائتلاف برای حزب ایران را چنین می‌توان برشمرد: ۱ـ حزب توده از ناآگاهی مردم درباره مفهوم ائتلاف و الحاق، به‌خصوص در شهرستان‌ها، سوءاستفاده کرد؛ چنان‌که فردای ائتلاف در برخی شهرستان‌ها مردم تابلوهای حزب ایران را برچیدند. ۲ـ یکی از موارد ائتلاف، به رسمیت‌شناختن شورای متحده کارگران منتسب به حزب توده بود. این حزب یگانه نماینده و متشکل‌کننده کارگران شناخته می‌شد. به این ترتیب حزب ایران هم کارگران را از دست داد و هم حق داشتن تشکیلات کارگری را از خود سلب کرد. ۳ـ به پایگاه حزب ایران در میان سیاستمداران، روشنفکران و به طور کلی در اذهان عمومی جامعه لطمه جدی وارد آمد. این ائتلاف حیثیت سیاسی حزب ایران را به‌شدت لکه‌دار ساخت و سخنان و تلاش‌های سران و اعضای حزب ایران نتوانست عواقب زیان‌بار آن را کاهش دهد. ۴ـ در پی این ائتلاف، در دیدگاه حزب ایران درخصوص آذربایجان و فرقه دموکرات تحول اساسی به‌وجود آمد. به این معنی که سران حزب ایران شروع به طرفداری از اقدامات این فرقه نموده و آنان را نمونه و سرمشق وطن‌پرستی و دلاوری خواندند. ۵ ـ در میان خود اعضای حزب ایران اختلاف ایجاد شد و همچنین حزب و مسوولان مجبور شدند میزان زیادی از وقت و تلاش خود را وقف جوابگویی و توجیه اقدام انجام شده و استدلال در خصوص حسن نیت بانیان این امر صرف کنند. ۶ ـ اخراج بعضی از اعضای حزب ایران و کناره‌گیری برخی دیگر نیز از پیامدهای این ائتلاف بود. از جمله افرادی که اخراج شدند می‌توان به شمس‌الدین جزایری، ارسلان خلعتبری، علیرضا صاحب، فرج‌الله باغی، جعفر شهیدی، شریف‌امامی و ... اشاره کرد. به هر صورت، نتایج زیانبار این ائتلاف و عدم توانایی سران حزب در توجیه این اقدام یا به قول زیرک‌زاده مرتفع‌شدن عوامل اتحاد، موجب الغای ائتلاف در یازدهم دی‌ماه ۱۳۲۵. ش گردید.

پس از پایان غائله آذربایجان، حزب ایران از تمام توان خود در مجلس و دولت برای انجام اقداماتی، چه در داخل و چه در صحنه‌های بین‌المللی، جهت ملی‌کردن صنعت نفت بهره گرفت. می‌توان گفت حزب ایران در این زمینه نقش خود را به‌خوبی ایفا نمود. از گزارش‌های سازمان‌های مختلف ـ به‌خصوص شهربانی ـ چنین برمی‌آید که در این دوره شاخه‌های حزب ایران در شهرستان‌ها فعالیت بیشتری از خود نشان داده‌اند و اقدامات و تحریک‌های آنان باعث ایجاد مشکلات و دردسرهایی برای ارگان‌های حکومتی گردیده است.

خدمات مهندسان و اعضای مرکزی حزب ایران در رابطه با مشخص کردن ضرر و زیان فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس و نیز قراردادهای پیشنهادی نفتی که در فاصله سال‌های ۱۳۲۹-۱۳۲۶. ش به دولت ارائه شد، گام مهم و کمک ارزنده‌ای در راه اعتلای نهضت ملی‌شدن نفت ایران بود. حتی زیرک‌زاده در خاطرات خود ادعا می‌کند: «شعار ملی‌کردن صنعت نفت توسط حزب ایران مطرح گردید... » و در ادامه، اقدامات حزب ایران جهت تحقق این شعار را چنین برمی‌شمارد:

۱ـ تهیه مطالب مبنی بر مخدوش‌بودن قرارداد الحاقی و افشای تعدیات شرکت سابق و قرائت این مطالب توسط حسین مکی در مجلس شانزدهم ۲ـ انتشار نشریه‌هایی درباره ملی‌کردن صنعت نفت ۳ـ اعلام شعار ملی‌کردن صنعت نفت در سراسر ایران ۴ـ ایراد سخنرانی‌های متعدد و انتشار مقالات مفید و موثر راجع به نفت در روزنامه‌های ارگان حزب

۵ ـ تلاش‌های اللهیار صالح در مجلس شانزدهم.