تاریخ آموزش - کتابهای درسی در ایران-۴
دولت متولی آموزش عمومی شد
در اواسط دهه ۱۳۲۰ اتفاق عجیبی در ایران رخ داد و آن عدم تمایل بخشی از بدنه دولت برای ادامه انحصار نگارش کتابهای درسی بود.
اسفندیار معتمدی
در اواسط دهه ۱۳۲۰ اتفاق عجیبی در ایران رخ داد و آن عدم تمایل بخشی از بدنه دولت برای ادامه انحصار نگارش کتابهای درسی بود. آزادی تالیف کتابهای درسی که از ۱۳۲۵ شروع و تا ۱۳۳۲ ادامه داشت منجر به انتقاد برخی روشنفکران از جمله جلال آلاحمد شد...
پس از تاسیس مدارس جدید به تدریج تالیف کتابهای درسی مدارس متوسطه آغاز شد. از افراد آگاهی که در نوشتن کتاب درسی پیش قدم بوده است، میرزا محمدعلی خان ذکاءالملک فروغی بوده که نخستین کتاب فیزیک را برای دوره دبیرستان نوشته است. در مقدمه این کتاب میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
دیباچه
بعدالحمد والصلوه. هشت نه سال قبلاین بنده در مدرسه علمیه که از مدارس متوسطه شهر طهران محسوب میشود، سمت معلمی علم فیزیک داشتم و سه دوره این علم را برای سه طبقه از طبقات متعلمین آن مدرسه تدریس نمودم. دوره اول را به مقتضای استعداد محصلین بالنسبه مفصل گفتم و دوره دوم و سوم را که کم قوهتر بودند مختصر کردم و از آنجا که کتابی دراین علم مناسب تدریس طبقات مزبوره موجود نبود مطالب را از خارج برای شاگردان تقریر مینمودم و مینوشتند.تقریراتی که برای طبقات دوم و سوم کرده بودم چون جمع و تدوین شد به صورت کتابی درآمد. در این اوقات بعضی از دوستان آن را پسندیده و چون احتیاج مدارس را به یک دوره مختصر از علم فیزیک میداشتند بنده را محرک شدند که بعضی تصاویر بر آن کتاب ملحق نموده و آن را به طبع برسانم.... ١٣٢٧ بنده شرمنده محمدعلی بن فروغی (ذکاءالملک)
کتابهای وزارتی
در سال ١٢٩٠ شمسی قانون اساسی وزارت معارف به تصویب رسید و تعلیمات عمومیو اجباری جزو وظایف دولت قرار گرفت. نظام آموزشی چهار نوع مدرسه:
مکاتب ابتدایی دهکده، مکاتب ابتدایی بلده، مدارس متوسطه و مدارس عالیه را شامل بود. بر طبقاین قانون همه دستگاههای تعلیم وتربیت دولتی و خصوصی با برنامه یکسان، زیر نظارت دولت قرار گرفت و دوره تعلیمات ابتدایی شش سال و تعلیمات متوسطه نیز شش سال مقرر شد. بر اساس این قانون دولت به تاسیس دبستانها و دبیرستانها در سراسر کشور دست زد و دارالمعلمین (دانشسرای مقدماتی) برایتربیت دبیر تاسیس شد.
در سال ١٣٠٠ شمسی قانون شورای عالی فرهنگ به تصویب رسید. مطابق این قانون کلیه امور مدارس شامل سازمان، برنامه، امتحانات، استخدام معلم، مدت زمان آموزش در سطح کشور یکسان شد و مولفان ملزم شدند که کتابهای درسی را مطابق برنامهای که از طرف وزارت معارف به آنها ابلاغ میشد تالیف نمایند. در همین برنامه بود که آموزش علوم درایران از دوره ابتدایی آغاز شد و کتابهایی نیز برای آموزش علوم نوشته شد. البته این برنامه سه چهار سال بیشتر دوام نیاورد و به دلیل کمبود کاغذ و مشکل چاپ، تدریس علوم در مدارس ابتدایی منحصر به یک درس به نام علمالاشیاء، آن هم برای کلاس پنجم دبستان منظور شد.
در سال ١٣٠٧ شمسی در زمان وزارت قراگوزلو (اعتمادالدوله) تهیه کتابهای درسی ابتدایی بر عهده وزارت معارف قرار گرفت و نخستین بار کتابهای وزارتی در سطح کشور انتشار یافت.
کتابهایی که به راهنمایی و سرپرستی وزارت فرهنگ انتشار یافت از لحاظ مفاهیم علمیو ادبی متناسب با نیاز سنی دانشآموزان و احتیاجات اجتماعی آنها بود و نسبت به کتابهای قبلی ارزانتر و از نظر چاپ هم مرغوبتر بود و مشکل تحصیل دانشآموزان از نظر کتاب برطرف شد.
به دنبال نتیجهای که از چاپ و انتشار کتابهای دبستانی حاصل شد تهیه کتابهای دبیرستانی هم مورد توجه وزارت معارف قرار گرفت و در تاریخ ٢٧ مهرماه ١٣١٧ تصویب نامهای از هیات وزیران گذشت که در آن نگارش کتب دبیرستانی را نیز بر عهده وزارت معارف قرار داد. به دنبال این تصویبنامه کمیسیونی از دبیران، دانشیاران و استادان در هر موضوع تشکیل شد تا کتابهای دبیرستان را برنامهریزی و تالیف نمایند. بر طبق آییننامه مقرر شد همه کتابهای دبیرستانی بر طبق یک اسلوب مطلوب و موافق با اصول آموزشوپرورش نگارش یابد، به طوری که علاوه بر مواد علمیو ادبی موید خصال ملی و ملکات راسخه باشد که از عهد باستان سرشته نهاد ایرانیان بوده است.
به دنبال این اقدام موثر در مدت سه سال هشتاد جلد کتاب دبیرستانی به سرمایه وزارت فرهنگ منتشر شد. این کتابها که به عنوان کتابهای وزارتی معروف بودند از نظر دقت در صحت مطالب و زیبایی چاپ و نوع کاغذ و جلدسازی نسبت به کتابهای قبلی در سطح بسیار ممتازی قرار گرفتند.
افرادی که در هر یک از گروههای درسی شرکت داشتند از موجهترین و شایستهترین افراد متخصص و صاحبنظر آن زمان بودند. حق التالیف این کتابها از راه فروش آنها تامین میشد و با وجود پرداخت حق التالیف مناسب بهای هر کتاب بسیار ارزان بود.
از ایراداتی که به کتابهای وزارتی گرفته میشد یکی استفاده از اصطلاحاتی بود که فرهنگستان ایران انتخاب و توصیه کرده بود و بسیاری از آنها در ذهن معلمان جای نگرفته بود و دیگر آنکه اغلب مفاهیم علمیو ادبی از سطح یادگیری دانشآموزان متوسطه بالاتر بود. البته تعداد دبیرستانها و دانشآموزان کشور هم خیلی زیاد نبود و وزارتخانه در سالهای نخستین به خوبی توانست نیاز دانشآموزان را برطرف سازد.
ارسال نظر