نگاه - عوامل موثر بر روابط قاجاریه و عثمانی -۳
ایران و عثمانی در بازی روس و انگلیس
ایران و عثمانی دو کشور بزرگ مسلمان بودند که متاسفانه در وضعیت نزول و افول خود و برای ادامه حکومتهایی که بر آنها سلطه میراندند، به نوعی در بازیهای طراحی شده توسط روس و انگلیس علیه یکدیگر فعالیت میکردند...
زهرا علیزاده بیرجندی
ایران و عثمانی دو کشور بزرگ مسلمان بودند که متاسفانه در وضعیت نزول و افول خود و برای ادامه حکومتهایی که بر آنها سلطه میراندند، به نوعی در بازیهای طراحی شده توسط روس و انگلیس علیه یکدیگر فعالیت میکردند... بهطور مثال وقتی روسیه میخواست با عثمانی مبارزه کند با ایران پیمان دوستی میبست و...
طوایف کرد گاه سبب هرج و مرج و اغتشاش در نواحی سرحدی میشدند. کردهای ایرانی با کردهای عثمانی همه در جنگ بودند و مسافرانی را که از سرزمینشان عبور میکردند، به قتل میرساندند و اموالشان را غارت میکردند. دولت عثمانی نیز همواره با کردهای کشورش مشکلات اساسی داشـت. در سده نوزدهم، با آغاز دوران ضعف عثمانیها، شورشهای متعدد کردها را بر ضد دولت عثمانی شاهد هستیم. مهمترین این شورشها عبارت بود از: قیام عبدالرحمان پاشا (۱۸۰۶ــ۱۸۹۰.م)، قیام میرمحمود (۱۸۳۳ــ۱۸۳۶)، قیام بـدرخان (۱۸۳۹ــ۱۸۴۷.م)، قیام یزدان شر (۱۸۵۰ــ۱۸۷۷.م)، قیام شیخعبدالله (۱۸۷۷ــ۱۸۸۲.م). به دلیل مشکلاتی که دو دولت در مورد کردها داشتند، ماده هشتم قرارداد ارزروم به حل مساله کردها اختصاص یافت. در این ماده به عشایر کردی که تابعیت آنها مشخص نبود، پیشنهاد شد که فقط یک بار خود محل سکونتشان را تعیین کنند تا آنگاه به اعتبار محل سکونت، تابعیتشان معین شود. برای آگاهی بیشتر از موضوعات مورد اختلاف دو کشور و بررسی در این زمینه، اسناد موجود در آرشیوهای عثمانی ارزش و اهمیت فراوانی دارند.
روسیه و انگلستان و عثمانی
علاوه بر مواردی که به آنها اشاره شد، مداخلات دولتهای روس و انگلیس نیز در روابط ایران و عثمانی تاثیرگذار بود. نمونهای از این مداخلات را میتوان در انعقاد قرارداد ارزروم، پروتکل تهران (دسامبر۱۹۱۱.م)، پروتکل استانبول (۱۹۱۳.م) و تشکیل کمیسیونهای مرزی مشاهده کرد. این دخالتها به شکل اتحاد با یکی از دولتها بر ضد دیگری صورت میگرفت. در این زمینه، میتوان به تصمیم روسها برای اتحاد با ایران بر ضد عثمانی اشاره کرد.
روسها برای رسیدن به این هدف و جلب نظر دولت ایران، وعدههایی چون معافیت از پرداخت غرامات جنگی معاهده ترکمانچای، بازگرداندن شهر قطور (که دارای موقعیت استراتـژیکی مهم بود) و اشغال بغداد، به ایران داده بودند. این دخالتها از عوامل متعددی نشات میگرفت که مهمترین آنها، منافع اعظم روس و انگلیس در شرق و ضعف دولتهای ایران و عثمانی بود. ایران از چند سده پیش از آغاز فشار مستقیم سرمایهداری غرب به سرزمینهای اسلامی، با بسیاری از کشورهای اروپایی پیوندی دوستانه داشت و این دوستی از یک سو از ناسازگاریها و رقابتهای سیاسی و اقتصادی دولتهای اروپایی با امپراتوری عثمانی و از سوی دیگر از دشمنی و اختلافات سیاسی، اقتصادی و مذهبی عثمانیها با فرمانروایان ایران سرچشمه میگرفت.
علاوه بر این، نیاز ایرانیان به جنگافزار و دانش جنگی غـرب برای رویارویی با عثمانی، عامل دیگری برای نزدیکی و در نتیجه وابستگی آنان به غرب بود. دولت عثمانی نیز همانند ایران به دلیل همین ضعفها، زمینه مداخله بیگانگان و جلب پشتیبانی آنان را به شیوههای گوناگون فراهم میساخت. تلاشهای عثمانی و تبانی آنها با دولتهای روس و انگلیس در تحمیل یادداشت توضیحی به قرارداد ارزروم که کاملا به زیان ایران بود، شاهد این مدعا است. دول استعمارگر به اقتضای منافع خویش در هر زمان سیاستی خاص در روابط ایران و عثمانی در پیش میگرفتند.
این سیاستها از تحریک و جنگافروزی تا اصرار و پافشاری در رفع اختلافات در نوسان بود. برای نمونه بعد از انعقاد قرارداد ۱۹۰۷، همچنین پس از کشف نفت در ایران، ضرورت برقراری آرامش در مرزهای ایران و عثمانی به منظور بهرهبرداریهای منظم روس و انگلیس بیش از پیش احساس شد، از اینرو دولتهای مذکور بر رفع اختلافات ایران و عثمانی بهشدت پافشاری کردند. با این توضیحات میتوان دریافت که دخالتهای خارجیان تا حد زیادی بر روابط ایران با عثمانی تاثیرگذار بوده است.
دولتمردان ایرانی و عثمانی
فلیپ الن رینولدز درباره عوامل اثرگذار در تصمیمگیری در سیاست خارجی مینویسد: «سیاست خارجی عبارت است از اقدام برونمرزی که از سوی تصمیمگیرندگان کشور به منظور دستیابی به هدفهای درازمدت و کوتاهمدت صورت میپذیرد. هر اقدامی بنا بر مقتضیات شناختهشده کشور که تصمیمگیرندگان بر پایه آن عمل میکنند با محدودیتهایی روبهرو میباشد. این محدودیتها ناشی از جغرافیا، اقتصاد، جمعیت، ساختار سیاسی، فرهنگها و سنتها و وضع نظامی استراتژیکی است. من این جو را، جو داخلی... مینامم ولی هر اقدام با توجه به اقدامهای یگانهای دیگر صحنه بینالمللی که به نوبه خود دچار محدودیتهایی هستند، نیز صورت میپذیرد، این را میتوان قلمرو بینالمللی تصمیمگیرندگان خواند. عاملهایی درون این قلمروها به کنش و واکنش دو سویه با همدیگر میپردازند و همورزی میان دو قلمرو مزبور نیز وجود دارد.»
این کنش و واکنش و ارتباط متقابل عوامل داخلی و خارجی در روابط ایران و عثمانی نیز مشاهده میشود. در این زمینه، قرارداد ارزروم مورد مناسبی برای بررسی میباشد. به قول آدمیت، ارزروم میدان برخورد سیاست و دیپلماسی روس، انگلیس، ایران و عثمانی است. این پیمان زمانی بسته شد که در نتیجه سیاستهای فتحعلیشاه و جانشینانش، قدرت ایران بهسرعت رو به کاهش گذارد. جنگهای ایران و روس و خسارات ناشی از آن، اشغال اراضی وسیعی از ایران به دست روسها و اعطای امتیاز کاپیتولاسیون به روسها و سپس به دیگر دولتهای اروپایی، درهای کشور را به روی سلطهجویان خارجی باز گذارد. جنگهای متعدد حکومت قاجاریه در افغانستان برای تحکیم مواضع ایران در این منطقه نیز زیانهای مالی و جانی فراوانی بهبارآورد. این وضعیت سبب شد ایران ضعیف گردد و زمینه دخالتهای بیگانه در جریان انعقاد قرارداد و تحمیل شرایط زیانبار به ایران فراهم شود.
ارسال نظر