اقتصاددانان - زندگی و زمانه جان استیوارت میل-بخش پایانی
میخواست کتابی مثل ثروت ملل بنویسد
والت ویتمن روستو درباره جان استیوارت میل نگاه دقیقی دارد و آرزوی بزرگ او را برای اینکه بتواند کتابی مثل ثروت ملل آدام اسمیت بنویسد که منشا تحول فکری و اجرایی شود میداند. استیوارت میل به این آرزو اما شاید نرسیده باشد، اما کتاب «اقتصاد سیاسی» وی نیز با اقبال عمومی مواجه شد و بیش از یک قرن کتاب مرجع بود. آخرین بخش از زندگی و زمانه جان استیوارت میل در زیر آمده است.
راهآهن لنکشایر
والت ویتمن روستو درباره جان استیوارت میل نگاه دقیقی دارد و آرزوی بزرگ او را برای اینکه بتواند کتابی مثل ثروت ملل آدام اسمیت بنویسد که منشا تحول فکری و اجرایی شود میداند. استیوارت میل به این آرزو اما شاید نرسیده باشد، اما کتاب «اقتصاد سیاسی» وی نیز با اقبال عمومی مواجه شد و بیش از یک قرن کتاب مرجع بود. آخرین بخش از زندگی و زمانه جان استیوارت میل در زیر آمده است. قبل از آنکه برگردیم به جایگاه رشد اقتصادی در افکار میل که از آن در کتاب اصول اقتصاد سیاسی یاد کرده است، بهتر است چند جملهای درباره خود کتاب توضیح بدهیم. این کتاب در کمتر از هجدهماه در فاصله زمانی
۴۷-۱۸۴۵ توسط میل نوشته شد. در هنگام نوشتن این کتاب حدودا هزار صفحهای، وی بخش بزرگی از کتابش را در «دفتر نمایندگی هندوستان» نوشت و به طور کلی کلیه کارهای جانبی خود مانند نوشتن مقالات و سرمقالات برای مجلات و روزنامهها را به کنار گذاشت. دو حادثه در آن زمان در کتاب بازتاب دارند این دو حادثه عبارتند از: رونق بزرگ راهآهن بریتانیا همراه با «دیوانگی و تب سفتهبازی در سال ۱۸۴۵» که در هنگام نوشتن این کتاب ابتدا به اوج رسید و سپس در جهت مخالف حرکت کرد، علاوهبر این سالهای ۱۸۴۷-۱۸۴۵ مقارن بود با قحطی سیبزمینی در ایرلند. به هر حال در فاصله زمانی اکتبر ۱۸۴۶ تا ژانویه ۱۸۴۷، میل آن قدر فرصت داشت که بتواند ۴۳ سرمقاله درباره مسائل و مشکلات ایرلند در روزنامه مورنینگ کرونیکل بنویسد. تحت فشار جانفرسای دومین سال پیاپی برداشت بد سیبزمینی در ایرلند و برداشت ناکافی گندم در بریتانیا و نیز وضعیت مشابه در قاره اروپا، قیمت گندم در بریتانیا از ۴۶ شلینگ برای هر سه بوشل در ماه اوت ۱۸۴۶ به ۹۳ شلینگ برای هر سه بوشل در ماه ژوئن ۱۸۴۷ افزایش یافت.
هر چند وی عمیقا از این نوع حوادث و دیگر رخدادهای زمان خویش متاثر میشد، ولیکن در عین حال هدف میل افق و دورنمای گستردهتر و ژرفتری را در بر میگرفت. وی درصدد بود که در زمان خود کتابی بنویسد که جایگزینی برای کتاب ثروت ملل آدام اسمیت باشد، به عبارت دیگر همان نقشی را در کتابش در آن زمان داشته باشد که کتاب اسمیت در زمان خود داشت، این در حالی بود که در حدود هفتاد سال از انتشار کتاب اسمیت میگذشت.
«... اهداف و برداشتهای کلی میل به اسمیت شباهت داشت، ولیکن با پیشرفت و گسترش دامنه علوم و بهبود شیوههای تفکر انطباق داشت هنوز هیچ تلاشی از سوی وی صورت نگرفته بود که شیوه عملی برخورد با موضوعات مورد نظرش را با ارتقای دانش از زمان اتخاذ تئوری موردنظر ترکیب کند یا پدیدههای اقتصادی جامعه را در رابطه با موضعی که آنها اتخاذ میکنند و نمایانگر بهترین ایدههای اجتماعی در زمان حاضر میباشند، آشکار سازد.
کتاب اصول اقتصاد سیاسی میل بلافاصله با استقبال عمومی روبهرو شد و به مدت بیش از نیم قرن به صورت کتاب مرجع علمی درآمد. جدا از صحت قضاوت میل در مورد وجود شکافهای متعدد در ادبیات اقتصاد سیاسی، دلیل اصلی موفقیت و محبوبیت کتاب، از اهمیتی که نویسنده در بحث آشکار و منطقی درباره موضوعات مطرح دنبال میکند، سرچشمه میگیرد. جیمز میل به طور منظم و گامبهگام به فرزندش آموخته بود که در نوشتن شیوه اختصارنویسی را اختیار کند و هر آنچه که قبلا خوانده است، بیان کند. زمانی که میل تنها پانزده سال سن داشت، بعد از بازگشتن از فرانسه، پدرش وی را بر آن داشت خلاصهای از کتابش تحت عنوان عناصر اقتصادی سیاسی بنویسد تا به این وسیله نویسنده بتواند ماهیت مباحثات خود در این کتاب را اصلاح کند. کتاب اصول اقتصاد سیاسی جهان استیوارت میل همواره به دلیل روشن و واضح بودن شیوه تکوین ساختارش یک اثر جاودانی باقی خواهد ماند.»
به هر حال آنچه که موجب موفقیت کتاب وی شد آن است که کتاب را خوب نوشته است. میل کتاب اصول اقتصاد سیاسی خود را زمانی که تنها چهل سال سن داشت، ارائه کرد. این در حالی است که وی به مدت یک ربع قرن در نشریات مختلف مقاله مینوشت و نیز از دیرباز به عنوان کارمند کمپانی هند شرقی شرح وظایف اعضای مختلف این کمپانی را تهیه و تنظیم میکرد.
هنوز یک نکته شکفته نشده در مورد کتاب کلاسیک جان استیوارت میل باقی است که باید در مورد آن توضیح داد. من معتقدم که خواندن این کتاب نه تنها جذابیت و سرزندگی مداوم خود را برای آن گروه از افرادی که مایل به خواندن هستند، حفظ کرده است، بلکه میتواند نشاندهنده تحجر و گمراهی فکری برخی از اندیشمندان معاصر و بعد از میل نیز باشد. برای مثال همانطور که استانلی جونس درباره میل مینویسد: «... به هر حال این عقیده شایع بود که لزوما تفکر میل غیرمنطقی است.» از طرف دیگر، جوزف شومپیتر با توجه به مطالب زیر به ویژگی خاص کتاب اصول اقتصاد سیاسی نزدیکتر میشود: «در مورد آنچه که به نظر بسیاری، تناقضگوییهای متعدد میآید یا آنچه که این ذهنیت را ایجاد کرده که قبلا همین مطالب با حرارت بیشتری توسط مارکس ارائه شده است یا اینکه میل هرگز چیزی نگفته است، بدون آنکه در جای دیگر خلاف آن را نگفته باشد باید اذعان شود، بخشی از آن به دلیل شیوه تفکر متکی بر قضاوت بیطرفانه نسبت به وقایع مختلف در میل است که وی را بر آن داشته تا تمام جوانب یک مساله را بررسی کند. دلیل دیگر ویژگی قابلستایش وی در یافتن حقایق جدید و قبول اشتباهات گذشته است. وی مردی بود با اصول عقیدتی و شخصیتی قوی.
ارسال نظر