مجادله بر سر ونزوئلا

سرخپوستان ونزوئلا در یک مراسم سنتی

آمریکا و انگلستان تاریخ پرفراز و نشیبی داشته است. این دو کشور که زاد و رشدشان در دوران اوج هر کشور به یکدیگر وابسته شده بود،‌ در حالی که به لحاظ فکری به لیبرالیسم اعتقاد داشتند،‌ تضادهای آشکار را نیز تجربه می‌کردند. در کتاب صلح لیبرالی این مناسبات تشریح شده است و موضوع محوری این بخش از نوشته منازعه دو کشور بر سر ونزوئلا است. نویسنده روزنامه «دیلی تلگراف» با خونسردی اعلام می‌کرد « ما با خرسندی کامل به دیپلماسی سر راست، ساده و اصیل لرد سالزبری و حسن نیت، صداقت گسترده، هوش و شفقت مردم آمریکا تکیه می‌کنیم».

لیبرال‌های آمریکایی مردم را به نفع صلح تهییج می‌کردند. پولیتسر رهبری جنبش صلح را به دست داشت و با ارسال تلگرام‌هایی برای انگلیسیان متنفذ نظر آنان را درباره این بحران جویا شد. صفحه اول روزنامه نیویورک ورلد در روز کریسمس تحت سرفصل «صلح و حسن نیت» حاوی گلچینی از پاسخ‌های ارائه شده بود که هراس موجود از احتمال جنگ میان انگلستان و آمریکا را به خوبی نشان می‌داد. افزون بر این، مشاهده حسن نیت انگلیسیان حسن‌نیت خود آنان را نیز برانگیخت. در ژانویه ۱۸۹۶ در روزنامه فیلادلفیاپرس چنین آمده بود « در پی یک ماه بحث، صدور اعلامیه و ابراز احساسات شخصی و عمومی، خصوصی و ملی هیچ چیز به اندازه آشکار شدن ناگهانی هراس انگلیسیان از جنگ با ایالات متحده کل مردم آمریکا را متاثر نساخته است.»

لیبرال‌های انگلستان مردم را به نفع صلح تهییج می‌کردند. نه تنها مطبوعات انگلستان، بلکه جوزف چمبرلین، وزیر امور مستعمرات هم که در آغاز با سالزبری در نشان دادن واکنش منفی به کلیولند و اولنی همنظر بود. به نوشته یکی از نویسندگان زندگی‌نامه وی «تصمیم‌گرفت برای جلوگیری از درگیری دو ملت انگلیسی زبان، هر اقدامی لازم باشد انجام دهد» چمبرلین در سخنرانی در بیرمنگام اعلام کرد: جنگ میان دو کشور هم یک کار بیهوده و هم یک جنایت است... این دو کشور بیش از هر دو کشور دیگری که روی زمین وجود دارند از نظر احساسات و منافع به هم نزدیکند. چه لذت‌بخش خواهد بود که ببینیم پرچم ایالات متحده و پرچم انگلستان برای دفاع از آرمان مشترکی که انسانیت و عدالت حکم می‌کند، در کنار هم برافراشته شوند.

دوست وی هارکورت روشن ساخت که در جلسه آینده پارلمان موضوع بحران را به طور جدی مطرح خواهد ساخت. وی چمبرلین را ترغیب کرد که به آمریکاییان هر چیزی را که می‌خواهند بدهد.

حل و فصل بحران لیبرال‌ها به ویژه در ایالات متحده کارشان دشوار بود. نه تنها کلیولند و اولنی تحت تاثیر گسترش مردم‌سالاری در انگلستان قرار نگرفته بودند، بلکه بیشتر مردم آمریکا به ویژه آمریکاییان ایرلندی‌تبار در این «برهه که شاخ گاو در خمره‌ گیر کرده بود» مخالف ارزش قائل شدن برای آن بودند. کسی نمی‌تواند ثابت کند که چه چیز مقام‌های دو کشور را واداشت تا بحران را فرو بخوابانند. تنها چیزی که می‌توان گفت این است که در دوم ژانویه ۱۸۹۶ کلیولند کمیسیونی از عناصر برجسته را به کار گماشت تا درباره مرز میان ونزوئلا و گویان انگلستان قضاوت کنند؛ تنها یکی از اعضای این کمیسیون را می‌شد مخالف انگلستان دانست. چون رییس‌جمهور می‌توانست کمیسیونی به مراتب آتشی‌مزاج‌تر را به کار گمارد. این اقدام وی را باید یک گام‌ مصالحه‌جویانه دانست.

کابینه انگلستان در ۱۱ ژانویه به خاطر انتقادات سالزبری رای به پذیرش صلاحیت کمیسیون ایالات متحده داد. هواداران حل‌و‌فصل بحران در کابینه، لیبرال‌های تحت رهبری چمبرلین هوادار آمریکا بودند. سالزبری که یک واقع‌گرای عاری از هرگونه علاقه‌مندی به مردم‌سالاری آمریکایی بود، جنگ را پذیرفته بود و هنگامی که کابینه نظر وی را رد کرد به اعتراض تا مرز استعفا پیش رفت.

حل‌و‌فصل بحران مرزی ونزوئلا آغاز دوستی ظاهرا همیشگی انگلستان و آمریکا بود. امروزه واقع‌گرایان مدعی هستند که انگلستان از آن رو در این موارد و سایر موارد در برابر آمریکاییان مماشات کرد که با توجه به تهدیدات فزاینده‌ای که از سوی آلمان و روسیه مطرح بود، دیگر نمی‌توانست به «انزوای شکوهمند» خود ادامه دهد. اینان از خود می‌پرسند که چرا انگلستان به جای آلمان با ایالات‌متحده هم‌صف شد. آلمان منافع انگلستان را در آفریقا تهدید می‌کرد، ولی ایالات‌متحده هم برای منافع انگلستان در دنیای نو تهدید به شمار می‌رفت. یک پاسخ به لیبرالیسم بازمی‌گردد: لیبرال‌های انگلیسی به ایالات‌متحده مردم‌سالار بیش از آلمان امپراتوری اعتماد داشتند. در جریان بحران ونزوئلا امپراتور آلمان تلگرام نه چندان مشهوری فرستاد و به آفریقای جنوبی به خاطر پس زدن تهاجم انگلیسی‌ها تبریک گفت. مردم انگلستان دقیقا برخلاف واکنش خونسردانه‌ای که در برابر تحریکات کلیولند و اولنی از خود نشان دادند از اقدام امپراتور آلمان به خشم آمدند. به نوشته یکی از مورخان «تایید و پذیرا شدن آمریکاییان و به سخره گرفتن آلمان‌ها توسط مردم لندن آشکارا نشان می‌دهد که احساسات مردم نسبت به این دو کشور تا چه حد متفاوت بوده است»

مماشات با ایالات‌متحده انتخاب دلبخواهی نبود. در آن زمان که انگلستان بیش از هر زمان دیگری مردم‌سالار بود دولت و مردم آن بیش از هر زمان دیگری به آمریکای مردم‌سالار اعتماد داشتند.