گزارش حکیمی از خواسته‌های سه قدرت بزرگ

سران سه‌قدرت بزرگ در کنفرانس یالتا

کنفرانس یالتا در حالی برگزار می‌شد که قوای متفقین هنوز در ایران بودند و بخش‌هایی از این سرزمین را در اشغال داشتند.

مسوولان وزارت امور خارجه آمریکا، انگلیس و شوروی به نیابت از رهبران خود درباره ایران بحث می‌کردند و البته در پشت همه این تبادل‌نظرها و آرا موضوع دستیابی این کشورها به نفت ایران درکانون توجه بود. مصطفی فاتح نویسنده کتاب ۵۰ سال نفت ایران، ضمن بحث مشروحی که درباره دیدگاه و خواست‌های قدرت‌های بزرگ درباره نفت انجام داده است به موضوع نفت شمال پرداخته است که می‌خوانید: در مرحله دوم وضع به کلی تغییر یافت و ایرانی‌ها مدعی شدند که موقع برای ادامه مذاکرات مناسب نیست و مجلس شورای ملی ایران تصمیمی اتخاذ کرد که تا جنگ باقی است امتیازی داده نشود. بعدها بسیاری از ایرانیان اظهار داشتند که این تصمیم عجولانه گرفته شده و از خردمندی دور بوده است. حال به چه علت مرحله سومی نباید پیش آید؟ نظر به اینکه ایرانیان یک دفعه فکر خود را عوض کردند دولت شوروی دلیلی نمی‌بیند که دوباره فکر آنها عوض نشود و به مرحله اول برنگردند. دولت شوروی جهد کرده است که ایرانیان را تشویق کند تا به مرحله اول برگردند و مذاکرات را از نو آغاز نمایند. کافتارادزه اکنون از تهران به مسکو مراجعت کرده است و رویه «دست قوی» که او به کار برد تخفیف یافته است. در حال حاضر هیچ‌گونه مذاکره‌ای در این باب جریان ندارد و مسیومولوتف اضافه کرد که به نظر او لزومی در کار نیست که نسبت به این قضیه توجه مخصوصی معطوف گردد و چون وضع حاضر حاد نمی‌باشد بهتر است که قضیه را مسکوت گذاریم تا راه‌حل آن به خودی خود به دست آید.

مستراستت تینوس- (وزیر خارجه آمریکا) متذکر شد که دولت آمریکا هیچ پیمانی در موقع جنگ با دولت ایران منعقد نکرده است. شرکت‌های آمریکایی مذاکراتی برای تحصیل امتیازات نفت با دولت ایران کرده‌اند، ولی پس از تصمیم مجلس همه آن مذاکرات قطع شده است، بنابراین وضع شرکت‌های مزبور با وضع دولت شوروی در باب امتیازات یکسان است در باب خارج کردن ارتش متفقین باید متذکر بود که ارتش آمریکا در ایران برای انجام خدمات به روسیه به ایران رفته‌اند تا مهمات و ملزومات وام و اجاره را از خلیج‌فارس به شوروی حمل نمایند. دولت آمریکا هیچ حرفی ندارد که قضیه امتیازات نفت را به بعد از جنگ محول دارد و در باب خارج کردن ارتش متفقین از پیشنهاد وزیر خارجه انگلیس کاملا پشتیبانی می‌کند.

مستر ایدن- گفت که دولت انگلستان هیچ مخالفتی با اعطای امتیازات نفت به دولت شوروی ندارد.

مستراستت تینوس - گفت که دولت آمریکا هم هیچ مخالفتی ندارد و نظر دولت انگیس را تایید می‌نماید.

مسترایدن- متذکر شد که شرکت‌های انگلیسی قبل از آنکه مذاکرات شوروی برای نفت شروع گردد با دولت ایران درباره امتیاز مذاکره می‌کردند و در نتیجه تصمیمی که دولت ایران گرفته تمام آن مذاکرات اکنون در بوته اجمال است. ایدن گفت اگر اعلامیه‌ای به طرزی که او پیشنهاد کرد منتشر گردد موجب اطمینان خاطر ایرانیان را فراهم خواهد ساخت و تجدید مذاکرات را درباره امتیازات نفت تسهیل خواهد نمود. درباره خارج کردن ارتش متفقین احتیاجی به تغییر مواد پیمان نیست، زیرا پیمان مزبور مقرر می‌دارد که ارتش متفقین نباید دیرتر از شش ماه پس از خاتمه جنگ از ایران بیرون روند و لذا عقیده بر این است همین که راه رساندن لوازم به شوروی از طریق ایران قطع شد ارتش متفقین خارج گردند.

مسیو مولوتف- اظهار داشت مصلحت در این است که در این قضیه به تبادل نظری که شده اکتفا نمود و گفت حاضر است که کافتارادزه را به کنفرانس احضار کند تا گزارشی راجع به وضع ایران بدهد.

مستر ایدن- سپس اظهار داشت که او مایل است در باب مطالبی که مسیو مولوتف اظهار داشته است فکر مطالعه کند و شاید در جلسات بعد پیشنهادهای دیگری در این باب داشته باشد.

استت تینوس در کتاب خود می‌نویسد: کنفرانس یالتا خاتمه یافت بدون اینکه راجع به ایران توافقی حاصل شود. ایدن و من ساعی بودیم که اعلامیه‌ای راجع به ایران صادر شود و مولوتف مخالفت کرد و اگرچه هر دو نفر ما توضیح دادیم که ما به قضیه ایران اهمیت زیادی می‌دهیم، مولوتف جواب داد که غیرممکن است در این موقع قدم دیگری در این باب برداشته شود.

از متن مذاکرات کنفرانس یالتا که در بالا ذکر شد معلوم است که دولتین آمریکا و انگلیس درباره وضع روابط ایران و شوروی نگرانی‌هایی داشتند و در یالتا خواسته بودند که التیامی در کار بدهند. چنانکه می‌دانیم در همین موقع بود که حزب توده عملیات خود را در ایران با نهایت شتاب توسعه می‌داد و پیشه‌وری به آذربایجان رفته و طغیانی برپا کرده بود و دولت درصدد برآمد که عده‌ای قوای تامینیه به آذربایجان بفرستد تا امنیت را برقرار نماید، ولی ارتش روس مانع از این شد که قوای مزبور از شریف‌آباد قزوین جلوتر برود.

در تاریخ ۲۷ آذرماه ۱۳۲۳ حکیمی، نخست‌وزیر نطقی در مجلس شورای ‌ملی ایراد نمود و به عنوان گزارش وقایع آذربایجان چنین گفت: «چون آقایان نمایندگان محترم انتظار داشتند که دولت اطلاعات بیشتری راجع به آذربایجان به عرض مجلس شورای ملی برساند و استحضار هم‌میهنان عزیز نیز از اوضاع این قسمت مهم کشور ما که همه به آن علاقه‌مند هستیم ضرورت دارد اجازه می‌خواهم گزارشی در این باب عرض و تصمیم دولت را نیز اعلام دارم. از چندی به این طرف در آذربایجان از طرف عده معدودی نغمه‌هایی برخاست. این اشخاص به عنوان اصلاحات دست به اقداماتی زدند که راه اصلاح را مسدود و برعکس باعث بی‌نظمی شدند (صحیح است) و اظهاراتی نمودند که برخلاف قانون اساسی و سایر قوانین مملکتی بوده (صحیح است) و ممکن نمی‌شد که دولت به این قبیل اظهارات ترتیب اثر بدهد و لهذا ابتدا در نظر گرفتیم، بلکه با وسایل مسالمت‌آمیز و نصیحت از طرف مامورین رسمی دولت این اشخاص را اگر ایرانی و علاقه‌مند به مصالح عالیه کشور باشند از این خیالات خام و ناپخته منصرف نماییم که امنیت در مملکت مختل نگردد تا دولت بتواند به اصلاحات اساسی در تمام کشور شروع نماید. متاسفانه این عده در اجرای مقاصد سوء و ناصواب خود اصرار ورزیدند و وقتی هم دولت استاندار تازه به تبریز فرستاد باز ایستادگی کردند و مشغول تعقیب نقشه‌های شوم خود به ضرر تمامیت کشور و آسایش عمومی شدند (صحیح است) تا آنجا که به قول خودشان و برخلاف صریح قانون اساسی (صحیح است) مجلس ملی تشکیل داده و حتی اخیرا عده‌ای را به نام وزیر معرفی و ادارات دولتی را تصرف نموده و تجاسر را به جایی رسانیدند که به قوای تامینیه دولتی نیز تعرض و دست‌اندازی نموده‌اند. حالا که استاندار به تهران آمده و گزارش خود را رسما به اطلاع دولت رسانید و معلوم شد این اشخاص می‌خواهند به عملیات خود رسمیت دهند، این جانب مجلس شورای ملی را از کیفیت امر مستحضر می‌دارم. دولت نظر به قلت عده قوای تامینیه در استان‌های سه و چهار و برای جلوگیری از وقایع سوء و ناامنی و تجری اشخاص نادان و مغرض و تامین آسایش و آزادی مردم تصمیم نمود پادگان‌های موجود در آن استان‌ها را تقویت نماید و قوای امدادی از مرکز روانه دارد که فرمانده لشکر آنجا قادر به استقرار نظم و آرامش و امنیت در سراسر استان‌های سه و چهار بشود، ولی به طوری که استحضار دارند دولت دوست و مجاور ما برخلاف انتظار مانع این اقدام شد و قوای اعزامی از تهران مدتی در شریف ‌آباد ماند تا اینکه اخیرا ناچار به بازگشت گردید. نیروی جزئی و غیرکافی موجود در آن استان‌ها نیز آزادی عمل نداشتند. در نتیجه مامورین دولت و عده قلیل قوای تامینیه این استان‌ها در مقابل متجاوزین و متجاسرین دست بسته و محصور شدند و هیچ اقدامی از طرف مامورین دولت میسر نگردید، زیرا نه آزادی عمل داشتند و نه امید تقویت از مرکز. از طرف دیگر متجاسرین که اسلحه هم به دست آورده بودند و همه قسم تقویت می‌شدند و اشخاص مجهول‌الهویه هم در میان آنها پیوسته زیاد می‌شد و با وجود قلت عده و عدم موافقت مردم آذربایجان با اعمال آنها توانستند همه را مرعوب کرده و به اجرای نقشه‌های خائنانه و ناروای خود آزادانه موفقیت حاصل و مجلس ملی تشکیل و وزیر معرفی نمایند. دولت مخاصمه و منازعه و خونریزی را به مناسبت حضور پادگان و پست‌های شوروی در آن استان مضر و بی‌نتیجه دانست. دستور مقابله با این جماعت را که البته با وسایل عدیده تقویت می‌شدند صلاح تشخیص نداد. اینجانب ناگزیر هستم صریحا در مقابل مجلس شورای ملی اظهار دارم که این اقدامات که در آذربایجان به‌عمل آمده از طرف هر دسته و جماعت که باشد خلاف مصلحت کشور و خلاف مصرحات قانون اساسی و سایر قوانین کشور است (صحیح است). کلیه ایرانیان پاک و بی‌غرض که هواخواه تمامیت و عظمت کشورند با این قبیل اقدامات و اظهارات خانه‌ خراب‌کن مخالفت دارند (صحیح است - صحیح است) و مبارزه می‌نمایند و نخواهند گذارد این قبیل اظهارات خائنانه و جاهلانه ریشه دوانیده کشور را پاره آتش نماید. اینجانب هم به عنوان یک فرد ایرانی و هم به نام دولت با اینکه اساسا اهل صلح و مسالمت‌ بوده و به‌هیچ قیمت راضی نیستم از بینی یک نفر هم‌وطن من قطره خونی جاری شود تصمیم جدی به‌مقاومت در مقابل این نغمه‌ها گرفته و نخواهیم گذارد یک عده قلیل مغرض نادان به عمد یا اشتباه مقاصد شوم و ناصواب خود را بر برادران آذربایجانی ما که همه وطن‌پرست و ایران‌دوست هستند و بارها امتحانات فداکاری و از خودگذشتگی را داده‌اند با زور و ترور و آدم‌کشی و تجاسر تحمیل و کشوری را دچار زحمت و مرارت نمایند (صحیح است - احسنت) بدیهی است مجلس شورای ملی و همه مردم ایران پشتیبان دولتی که چنین تصمیمی را داشته باشد هستند (صحیح است) و عملیات چنین دولتی را تقویت خواهند نمود (صحیح است) از دولت‌های دوست و متحد خودمان همچنان که رسما و علنا گفته و نوشته و خواسته‌ایم برای رفع این مشکلات که نتیجه ادامه توقف نیروی خارجی در ایران است در مقابل خسارات طاقت‌فرسا و فداکاری‌ها که از شروع جنگ تاکنون تحمل نموده‌ایم توقع و انتظار داریم هرچه زودتر نیروی خودشان را از ایران ببرند (صحیح است) و ما را آزاد بگذارند. در این فاصله هم طبق شرایط و اصولی که بین میهمان و میزبان مقرر است آزادی عمل را که حق حاکمیت ما است برای نیروی ایران و ماموران دولتی مانع نشوند و بگذارند به وظایف خود برسیم و به رفع مشکلات موفقیت حاصل نماییم (صحیح است - احسنت). اینجانب از این مقام رسمی با صدای بلند که به گوش تمام مردم جهان و مخصوصا ملل دوست و متحد ما و همه ایرانیان برسد اعلام می‌دارم نغمه‌های شوم معدودی نادان و مغرض در آذربایجان به‌هیچ وجه رسمیت ندارد (صحیح است) و باید حتما این قبیل تظاهرات بی‌اساس که به نام اصلاحات برخاسته و مانع اقدامات اساسی دولت برای تهیه موجبات آسایش و اصلاح‌ حال مردم ایران من‌جمله برادران آذربایجانی ما شده و لطمه‌های بزرگ به کشور ما وارد خواهد نمود، خاموش شود و این نغمه‌ها برخلاف تمام موازین قانون اساسی و سایر قوانین مملکتی است از جمله مخالف اصل ۱ .... در خاتمه عرایض خود لازم می‌دانم این نکته را به استحضار برسانم، چنانکه سابقا در مجلس شورای ملی اعلام داشتم به منظور توسعه و تشیید روابط دوستی و یک جهتی با دولت و ملت دوست و همسایه خودمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی چندی پیش به وسیله سفیر کبیر شاهنشاهی در مسکو پیشنهاد نمودم که به اتفاق آقای وزیر خارجه به مسکو بروم و چون این تمایل ما به رفتن مسکو با تشکیل کنفرانس وزیران خارجه سه دولت دوست و متحد در مسکو مصادف گردید به پیشنهاد خودم آن را تعقیب نمودیم و ضمنا به موجب یادداشت‌های رسمی که در تاریخ ۲۲ و ۲۳ آذر جاری ارسال شده به هر سه دولت دوست و متحد بزرگ خودمان اطلاع دادیم که تنها موضوع مهم و فوری که از سه دولت بزرگ انتظار داریم بین خودشان در کنفرانس وزیران خارجه در مسکو مطرح و تصمیم مساعد اتخاذ نمایند، تخلیه فوری و کامل تمام ایران از قوای هر سه کشور می‌باشد (صحیح است) و ضمنا تذکر دادیم هر گاه غیر از این موضوع مطلبی راجع به ایران مطرح گردد، باید نظر به استقلال و حق حاکمیت ایران و در اجرای فصل ششم پیمان سه‌جانبه و اعلامیه سران سه دولت در تهران با استشاره و رضایت دولت ایران باشد (صحیح است).

در بیانات نخست‌وزیر که در بالا نقل شد چند بار درباره کنفرانس وزیران خارجه سه دولت بزرگ ذکری شده است. این کنفرانس از ۱۶ دسامبر تا ۲۷ دسامبر ۱۹۴۵ در مسکو منعقد شد و راجع به ایران بحث‌هایی شد که آن را جیمز ف. برنز وزیر خارجه آمریکا در کتاب خود موسوم به «گفتار صریح» شرح داده و به قرار زیر است:

در اولین ملاقات با استالین که روز نوزدهم دسامبر بود من به او گفتم که ما راجع به وقایع ایران به واسطه تعهدی که رییس‌جمهور روزولت و چرچیل و خود او در سال ۱۹۴۳ در تهران داده‌اند، بسیار نگران هستم. در آن تعهد پیشوایان سه دولت تصدیق کرده‌اند که ایران در تعقیب جنگ علیه دشمن مشترک و مخصوصا در قسمت تسهیل وسایل حمل‌و‌نقل مهمات از ممالک ماوراء بحار به اتحاد جماهیر شوروی کمک کرده است و در اعلامیه تهران وعده داده شده است که هر نوع مسائل اقتصادی که در پایان مخاصمات ایران با آن مواجه باشد با مسائل اقتصادی سایر ملل متحده مورد توجه کامل قرار خواهد گرفت و نیز در اعلامیه مزبور گفته شده است که دولت‌های کشورهای متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان در حفظ استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران با دولت ایران اتفاق‌نظر دارند. وقایعی که قبل از کنفرانس حاضر در ایران به وقوع پیوسته حاکی است که تعهد مذکور ممکن است نقض گردد. دولت ایران اعتراض کرده است که وقتی می‌خواسته ۱۵۰۰ سرباز خود را به سوی آذربایجان بفرستد تا طغیانی را که از طرف منابع خارجی تشویق می‌شده خاموش نماید، عده مزبور در راه متوقف گردیده و ارتش سرخ امر داده است که معاودت نماید، لهذا دولت ایران تقاضا کرده است که ارتش‌های خارجی ایران را تخلیه نمایند. ما بلادرنگ دستور دادیم که بقیه ارتش آمریکا از ایران خارج شوند و من پیامی به دولت شوروی و دولت انگلستان فرستاده و توصیه کردم که آنها هم همین کار را بکنند. اعتراض ایران هنوز پابرجا می‌باشد و من به استالین گفتم که اگر ما تعهدات مندرجه در اعلامیه تهران را انجام ندهیم، احتمال کلی دارد که ایران شکایت خود را در جلسه ملل متحد که به‌زودی در لندن منعقد خواهد شد عرضه بدارد و آمریکا به عنوان امضاکننده اعلامیه تهران مجبور خواهد شد که با ایران مساعدت کند تا شکایت آن مطرح گردد. به نظر ما توجیه این مساله بسیار مشکل است که حضور ۱۵۰۰ سرباز ایرانی ممکن است ۳۰.۰۰۰ ارتش شوروی را چنانکه اظهار شده است به خطر اندازد.استالین در جواب من بیاناتی نمود و نام آن را «حقایق مربوطه» گذاشت. او گفت که معادن نفت ‌بادکوبه واقع در جنوب شوروی در نزدیک مرز بوده و مساله به‌خصوصی را ایجاد کرده است. این معادن را باید در مقابل احتمال هر اقدام خصمانه‌ای که از طرف ایران ابراز شود، حفظ نمود و هیچ اعتمادی هم به دولت ایران نمی‌توان داشت. ممکن است مخربینی به معادن بادکوبه اعزام شوند که معادن مزبور را آتش زنند و چون دولت شوروی به‌موجب پیمان منعقده حق دارد که ارتش خود را تا پانزده مارس در ایران نگاهدارد، بنابراین میل ندارد که قبل از آن تاریخ ایران را تخلیه کند و در آن تاریخ هم باید وضع را بررسی نمود و ملاحظه کرد که آیا ممکن است سربازان شوروی را از ایران خارج نمود یا نه؟تصمیم راجع به این موضوع موکول به رویه و رفتار دولت ایران خواهد بود و نیز متذکر شد که پیمان ۱۹۲۱ بین شوروی و ایران به دولت شوروی حق می‌دهد که هر گاه احتمال خطری از منبع خارجی متوجه روسیه شوروی شود، ارتش خود را به شمال ایران اعزام دارد.