غائله آذربایجان و کنفرانس یالتا

کنفرانس یالتا

مصطفی فاتح، یکی از کارشناسان و مسوولان بلندپایه نفتی در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی بود. او همانند سایر مسوولان بلندپایه رژیم گذشته در نقل خاطراتش تلاش می‌کند چهره‌ای مثبت از خود نشان داده و مشکلات را به سیستم و قدرتمندان دوره خود نسبت دهد. وی در کتاب خود به نام «۵۰ سال نفت ایران»، البته از این موضع دوری کرده و سعی می‌کند کشمکش بر سر نفت ایران میان کشورهای بزرگ جهان را با نگاه کارشناسی توضیح دهد. آنچه می‌خوانید دیدگاه مصطفی فاتح است که در کتاب «۵۰ سال نفت ایران» درج شده است. پس از آنکه قرارداد اولی از میان رفت و دولتین آمریکا و انگلیس ملاحظه کردند که عقیده عمومی با آن مخالف است، مذاکرات خود را تجدید نموده و قرارداد دیگری در سپتامبر ۱۹۴۵ منعقد کردند که مقررات عمده آن به قرار زیر بود:

(الف)- مقادیر کافی نفت برای بازرگانی بین‌المللی و اتباع دو کشور بدون هیچ گونه تبعیضی باید فراهم گردد.

(ب)- منابع کشورهای مولد نفت به منظور پیشرفت امور اقتصادی آنها باید تامین گردد.

(ج) کلیه امتیازات و قراردادهای موجود که از طرف اتباع دو دولت تحصیل شده محترم شمرده خواهد شد و هیچ گونه دخالت مستقیم یا غیرمستقیم از طرف اتباع یک دولت در قراردادها و امتیازات اتباع دولت دیگر نخواهد شد.

(د) در باب تحصیل امتیازات در آینده اصل فرصت مساوی برای اتباع طرفین محفوظ خواهد بود.

(هـ) کشف و استخراج نفت و ساختن پالایشگاه‌ و خطوط لوله و سایر وسایل با تضییقاتی که مخالف روح قرارداد باشد، مواجه نخواهد شد.

(و) کمیسیونی مرکب از شش عضو که سه نفر را هر یک از دولتین انتخاب خواهد کرد، معین خواهد شد که فقط کارش مطالعه و بررسی امور نفت باشد و نتیجه مطالعات خود را برای توافق دادن بین سیاست نفتی دولتین تقدیم خواهد شد.

اگرچه قرارداد اولی مواجه با مخالفت شدید پادشاهان نفت آمریکا گردید، قرارداد دوم مورد تصویب آنها بود و اقداماتی هم برای تصویب آن صورت گرفت، ولی پس از چندی که قرارداد برای تصویب به مجلس سنای آمریکا تقدیم شد، معوق ماند و تقریبا دفن گردید. علت عدم تصویب این بود که اولا در آن وقت جنگ خاتمه یافته بود و دولت‌های دیگر به آن معترض بودند و ثانیا شرکت‌های نفت آمریکا و انگلیس بین خود قراردادهایی برای تحکیم و تکمیل کارتل نفت داده بودند که دیگر احتیاجی به قرارداد فوق نبود.

انگلیسی‌ها حاضر شدند به وسیله قراردادهای مخصوص مقدار زیادی نفت ایران و کویت سهم خود را به آمریکایی‌ها بفروشند و آنها را راضی سازند و شرکت‌های نفت آمریکا هم که با هر گونه دخالت دولت در کارهای خودشان مخالف بودند، صلاح را بر این دیدند که قضایا را بین خود و شرکت‌های انگلیسی به طور خصوصی حل کنند، لذا هر دو قرارداد منتفی گردید و از میان رفت.

در این جا باید متذکر شد که مذاکرات بین دولتین آمریکا و انگلستان برای عقد قرارداد راجع‌به نفت متعاقب تقاضایی بود که استالین در کنفرانس تهران درباره بحث راجع‌به نفت کرده بود و بسیاری را عقیده بر این بود که دولت‌های آمریکا و انگلستان می‌خواستند با عقد قراردادهای فوق تمام درها را به روی روسیه (شوروی) بسته و آن کشور را برای همیشه از دخالت در امور نفت خاورمیانه بازدارند.

غائله آذربایجان

در تاریخ نهم بهمن ۱۳۲۰ (۲۹ ژانویه ۱۹۴۲) پیمان اتحادی بین دولت ایران و دولت‌های روس و انگلیس منعقد شد که فصل پنجم آن چنین می‌گوید: «پس از آن که کلیه مخاصمه مابین دول متحده (روس و انگلیس) با دولت آلمان و شرکای آن به موجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد، دول متحده در مدتی که زیاده از شش ماه نباشد، قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد و اگر پیمان صلح مابین آنها بسته شد، ولو اینکه قبل از شش ماه بعد از متارکه باشد، بلافاصله قوای خود را بیرون خواهند برد. مقصود از شرکای دولت آلمان هر دولت دیگری است که اکنون یا در آینده با یکی از دول متحده بنای مخاصمه گذاشته یابگذارد.»

موقعی که کنفرانس تهران تشکیل شد و رییس‌جمهور آمریکا و نخست‌وزیران روسیه (شوروی) و انگلستان در تهران حضور داشتند اعلامیه‌ای از طرف آن سه دولت در تاریخ نهم آذر ماه ۱۳۲۲ (اول دسامبر ۱۹۴۳) منتشر گردید که قسمت آخر آن به شرح زیر است:

«دولت‌های کشورهای متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان در حفظ استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران با دولت ایران اتفاق‌نظر دارند و به مشارکت ایران با سایر ملل صلح‌دوست در برقراری صلح‌ بین‌المللی و امنیت و سعادت بعد از جنگ بر طبق اصول منشور آتلانتیک که مورد قبول هر چهار دولت است، استظهار دارند.»

جنگ با آلمان روز هجدهم اردیبهشت ۱۳۲۴ (۸ ماه مه ۱۹۴۵) خاتمه یافت و جنگ با ژاپن هم در تاریخ یازدهم شهریور ۱۳۲۴ (دوم سپتامبر ۱۹۴۵) به پایان رسید و طبق پیمان اتحاد که در بالا ذکر شد، ارتش روس و انگلیس و آمریکا باید تا تاریخ یازدهم اسفند ۱۳۲۴ (دوم ماه مارس ۱۹۴۶) ایران را به کلی تخلیه کرده باشند. ارتش‌های آمریکا و انگلیس به تعهدات خود وفا کرده و قبل از روز مقرر از ایران خارج شدند، ولی ارتش شوروی تعهد خود را در موعد مقرر انجام نداد.

شرح غائله آذربایجان به تفصیل در جراید وقت و مذاکرات مجلس دوره چهاردهم ذکر شده و تکرار آن در اینجا زائد به نظر می‌رسد، ولی نکاتی چند در باب آنچه در خارج از ایران به وقوع پیوست و در حل قضیه موثر بود قابل ملاحظه می‌باشد که متاسفانه در ایران به طور شایسته و کامل منتشر نگشته است. چون از نظر تاریخ مهم می‌باشد و ارتباطی هم با نفت دارد در زیر به ذکر آن می‌پردازیم.

کنفرانس یالتا در فوریه ۱۹۴۵ بین سران سه دولت متفق؛ یعنی رییس‌جمهور آمریکا و استالین و چرچیل منعقد و در تاریخ یازدهم همان ماه خاتمه یافت. در این کنفرانس بین سران سه دولت توافق‌هایی راجع‌ به مسائل بعد از جنگ حاصل گردید و به عقیده بسیاری اجتماع در یالتا مهم‌ترین کنفرانسی بود که در تمام مدت جنگ بین سران سه دولت منعقد شده بود، زیرا در این کنفرانس بود که شالوده سازمان ملل متحد ریخته شد و روسیه شوروی تعهد کرد که اعلان جنگ به ژاپن بدهد و سران سپاه متفقین نقشه همکاری را برای نبردهای آخری جنگ طرح کردند. پس از فوت روزولت، رییس‌جمهور اسبق آمریکا بسیاری از آمریکاییان رویه دولت خود را در آن کنفرانس انتقاد کرده و بر آن خرده گرفتند و مدعی شدند که روزولت برای تحبیب دولت شوروی گذشت‌های زیادی در آن کنفرانس به نفع روس‌ها کرده بود. پس از چند سال که اینگونه انتقادات رواج بسیار یافت و متن مذاکرات یالتا هم تا آن وقت منتشر نشده بود ادوارد استت تینوس، وزیر خارجه آمریکا در موقع انعقاد کنفرانس مزبور کتابی به نام «روزولت وروس‌ها» منتشر کرد که شامل قسمتی از مذاکرات کنفرانس یالتا بود و در این کتاب سعی کرده بود که از روزولت دفاع کرده و انتقادات مخالفین او را جواب گوید. این کتاب در سال ۱۹۵۰ منتشر گشت و معلوم شد که سران سه دولت درباره ایران هم مذاکراتی در آن کنفرانس کرده‌اند. پس از انتشار این کتاب جلد ششم کتاب خاطرات چرچیل درباره جنگ گذشته چاپ شد که آن هم مطالبی درباره کنفرانس یالتا داشت، ولی از جزئیات مذاکرات خودداری کرده بود. در سال ۱۹۵۵ وزارت خارجه آمریکا متن مذاکرات کنفرانس مزبور را منتشر کرد. آنچه در زیر نقل شده از گزارش رسمی دولت آمریکا و کتاب استت تینوس می‌باشد.

مذاکرات وزیران خارجه سه دولت در کنفرانس یالتا

مسترایدن (وزیر خارجه انگلیس) اعلامیه سه دولت را درباره ایران که پس از کنفرانس تهران منتشر شد، یادآور شده و گفت متفقین پیمانی با دولت ایران منعقد نموده‌اند که به موجب آن ایران بعضی مزایا را برای متفقین در مدت جنگ قائل شده است، ولی به نظر او در سایر مسائل دولت ایران باید مالک‌الرقاب خانه خود بوده و آزادی کامل درباره تصمیمات خود داشته باشد. دولت انگلستان اهمیت زیادی به رعایت این اصل می‌دهد و اگر غفلتی در این باره بشود محتمل است که متفقین به رقابت‌هایی در امور ایران بپردازند که موافق میل هیچکس نیست. به این مناسبت او پیشنهاد کرد که متفقین از دخالت در امور داخلی ایران خودداری نمایند. درباره نفت مسترایدن گفت که دولت انگلیس اعتراضی به احتیاج شوروی‌ها نسبت به نفت ایران ندارد و سیاست دولت او این نیست که مانع شود دولت شوروی نفت شمال ایران را به دست آورد و معترف است که کشور شوروی بازار طبیعی نفت مزبور می‌باشد. دولت انگلیس میل ندارد مانعی در راه دولت شوروی ایجاد کند که آن دولت نتواند امتیازهای نفت را تحصیل کند، مشروط بر اینکه ایرانیان هر موقعی که میل دارند حاضر به چنین مذاکراتی باشند. سپس مسترایدن گفت که به نظر او بهتر است دول متفق اعلام دارند که متفقین تا تمام ارتش آنها از ایران خارج نشده است دیگر فشاری برای تحصیل امتیازهای نفت نخواهند آورد و دولت انگلستان حاضر است که در این کنفرانس انتشار اعلامیه‌ای را مبنی بر اینکه متفقین حاضر هستند ارتش خود را قبل از موعد مقرر از ایران خارج کنند تحت مطالعه و بررسی قرار دهد. خارج کردن ارتش‌های مزبور ممکن است پس از آنکه راه رساندن مهمات به روسیه از طریق ایران قطع شد آغاز گردد و در پایان سخن خود گفت اگر توافقی درباره پیشنهاد او حاصل شود، تاثیر بسیار نیکویی در افکار عمومی دنیا خواهد داشت و واضح خواهد ساخت که متفقین درصدد اجرای مفاد اعلامیه تهران می‌باشند.

مسیو مولوتف- (وزیر خارجه شوروی) گفت که دو مساله مختلف در این قضیه مورد بحث موجود است- یکی امتیازات نفت و دیگری بیرون بردن ارتش متفقین از ایران. درباره مساله اخیر که خارج کردن ارتش متفقین باشد چنین پیشنهادی تا امروز به دولت شوروی نشده بود. به نظر او این مساله مربوط به انجام تعهدات پیمانی است که با ایران منعقد شده است و اگر احتیاجی باشد که در مندرجات پیمان تغییری داده شود قضیه باید تحت مطالعه قرار گیرد و این کار وقت لازم دارد. درباره مساله نفت مسیومولوتف اظهار داشت که ملاحظاتی چند در این باب باید بیان کند. دولت شوروی از آهی سفیر ایران در مسکو استفسار کرد که نظر دولت ایران راجع به تقاضای دولت شوروی در باب تحصیل امتیاز نفت چه خواهد بود؟ جواب آهی کاملا مساعد بود. بدین علت کافتارادزه به ایران رفت که مذاکرات را شروع نماید. در اولین مذاکره‌ای که کافتارادزه با ساعد وزیر خارجه داشت، ساعد روی خوش و مساعدی نشان داد. البته این نظر بسیار طبیعی بود، زیرا اعطای امتیاز نفت نه‌تنها به حال دولت شوروی، بلکه به حال ایران هم نافع و سودمند بود. علاوه بر این چنین امتیازی منطبق با اعلامیه تهران هم می‌شد، چون که به اقتصاد ایران کمک شایانی می‌نمود. این بود مرحله اول مذاکرات و مباحثات.