جان فوران، نویسنده کتاب تاریخ تحولات اجتماعی ایران که کسب‌و‌کار و معیشت ایرانیان در دوران حکومت کریم‌خان زند را بررسی کرده، می‌نویسد: کشاورزی در این دوران احیا و از فشار مالیات‌های زراعی کاسته شد. به اعتقاد این نویسنده،‌ در این دوره سلطنت کریم‌خان زند مالکیت خصوصی زمین گسترش یافت. در دوره کریم‌خان زند بخش کشاورزی نیز احیا شد و سامان گرفت، از فشار مالیات‌های زراعی کاسته شد، مالیات‌ها کاهش یافت و به‌خصوص بار مالیات‌های «فوق‌العاده» و خدمات بیگاری تا حد زیادی سبک‌تر شد. شبکه‌های آبیاری و زهکشی در فارس و جنوب احیا شد. اما سوال این است: آیا از میزان سهم اربابی و سهم بزرگ مازادی که ارباب می‌برد نیز کاسته شده بود؟ لمبتون و پری هر دو می‌گویند: در این زمان مالکیت خصوصی زمین هم از نظر تعداد و هم به لحاظ مساحت املاک افزایش یافت. اعضای رده بالای دودمان زند مثل میرزامحمود، کلانتر شیراز، املاکی تصاحب کردند. شاید بتوان گفت دهقانان در بهترین حالت، وضعی بهتر از دوران چهل ساله ناآرامی و اخاذی داشته‌اند و وضعیتی مثل سطح معیشتی پایین و «عادی» زمان صفویه را پیدا کرده‌اند. ایلات و عشایر مانند زمان نادرشاه و افغان‌ها بودند، البته بعضی از قبایل مورد نظر با مساعدت دولت وضع بهتری پیدا کردند. حامیان اصلی کریمخان، یعنی کردها و لرهای ایرانی، در ارتش دائمی به کار گرفته شدند و اداره مناطق آنها به خودشان سپرده شد. قبایلی که مورد عنایت نبودند به خواست دولت تجزیه شدند تا از قدرتشان کاسته گردد، عده‌ای هم در محل خود به استقلال رسیدند چون وسایل اجبارکننده حکومت مرکزی ناکافی بود یا اصولا حکومت مرکزی به استقلال‌طلبی آنها اعتنایی نکرد.

آخرین نکته شایان ذکر، تحولی بود که در قلمرو فرهنگ سیاسی روی داد. روحانیت طی دهه‌های ۱۷۶۰م/۱۱۴۰ ش و ۱۷۷۰ م/۱۱۵۰ ش به تدریج موقعیت پیشین را به دست آورد و دیگر از تعدی نادر به جان و مالشان خبری نبود. با وجود حمایت اندکی که دولت از روحانیت به عمل می‌آورد عده زیادی در دهه ۱۷۷۰ م/ ۱۱۵۰ ش به ایران بازگشتند، بیماری طاعون و وضع بد اقتصادی عراق در این مراجعت روحانیان نقش بسزایی داشت. با این بازگشت موضع نهضت اصولی ایران به زیان مکتب اخباری تقویت شد. اصولی‌ها می‌گفتند معتقدان به مذهب باید در امور دینی از مجتهد اعلم تقلید کنند. اخباری‌ها ضمن رد مرجعیت مجتهدان می‌گفتند کسی در غیبت امام دوازدهم حق صدور حکم و فتوا ندارد. پیروزی نهضت اصولی به رهبری آقامحمدباقر بهبهانی در اواخر سده هجدهم (۱۰۷۹ تا ۱۱۷۹ ش) پایه اقتدار و مرجعیت مجتهدان اعلم را هموار نمود؛ اینان از دولت، مستقل بودند و این تحول عواقب سیاسی خود را در جنبش‌های اجتماعی اواخر سده نوزدهم (۱۱۷۹ تا ۱۲۷۹ ش) نشان داد. مردمی‌تر شدن هرچه بیشتر مذهب با پیدایش تعزیه در دوران زندیه عمق بیشتری پیدا کرد. تعزیه نوعی نمایش مذهبی بود که در ماه محرم برگزار می‌شد و مصائب شهادت امام حسین(ع) در سده هفتم میلادی در کربلا را به صورت نمایش ارائه می‌کرد. با تعزیه نیز نوعی فرهنگ سیاسی پدید آمد که در زمینه فداکاری و مقاومت در برابر ظلم و ستم اثرات دیرپا و عاطفی فراوانی بر جای نهاد.