آمریکا میانجیگری برزیل را نپذیرفت

فیدل کاسترو

پس از اینکه خروشچف به کمک کاسترو آمد و موافقتنامه تجاری برای واردات شکر کوبا به شوروی منعقد شد، منتقدان اعلام کردند که کوبا عملا تسلیم سیاسی شوروی شده است، اما پس از توافقنامه تجاری کوبا با شوروی، سیاست‌های آمریکا نیز تا حدی رو به خشونت نهاد و با بمباران محیط اطراف زندگی کاسترو، عملا تندروی‌های کاسترو در سخنانش علیه آمریکا نیز کاهش یافت.دکتر منوچهر کمالی طه در کتاب «مسائل نیمکره غربی، کوبا، کاسترو، انقلاب» به تحلیل این دوره تاریخی پرداخته است که در شماره امروز منتشر می‌شود. منتقدین گفتند امضای قرارداد تجاری کوبا و شوروی منتهی به این شد که کوبا عملا تسلیم تسلط سیاسی شوروی گردد، اما باید توجه کرد هنگامی که سایر کشورهای نیمکره آمریکا با شوروی معامله کردند، چنین بحث‌هایی پیش نیامد. مثلا در سال ۱۹۵۹، چهار ماه قبل از امضای قرارداد تجاری شوروی و کوبا، یک هیات تجاری با اختیارات اجرایی برای انجام معاملات فوری با شوروی از برزیل به شوروی رفت. رییس موسسه قهوه برزیل (آی.بی.سی) اظهار داشت:

«هر کس طرفدار کوشش‌های ما برای تبدیل سهل و آسان برزیل به یک کشور توسعه یافته است می‌فهمد که ما می‌توانیم در بازار شوروی کالاهای زیادی که برای این توسعه لازم است به‌دست آوریم. از سر گرفتن روابط تجاری بین برزیل و شوروی به‌نفع هر دو کشور است... ما ذخایر قهوه‌ای داریم که برای برآوردن احتیاجات بازار بزرگی نظیر شوروی کافی است.»

اما اگر یکی از روسای دولت انقلابی کوبا چنین نطقی ایراد می‌کرد، احتمالا ایالات متحده آمریکا پاسخ می‌داد که «شوروی‌ها در کوبا نفوذ کرده‌اند.»

فرصتی که از دست رفت- در چهارم فوریه که میکویان وارد هاوانا شد، دولت ایالات متحده آمریکا پیشنهادی را که دولت برزیل برای میانجیگری بین کوبا و واشنگتن کرده بود، رد کرد. وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا ترجیح داد مذاکرات صبورانه خود را که با توجه به روح دوستی قدیمی بین دو کشور انجام می‌شد، ادامه دهد. اما به نظر رسید که ایالات متحده آمریکا قصد دارد راه‌های دیگری به غیر از مذاکرات صبورانه در پیش گیرد؛ زیرا در همان روز «ای.دبیلیو، کن ورثی» مجددا در نیویورک تایمز مطلبی را که تایمز در ۲۲ ژانویه افشا کرده بود، تکرار کرد:

«... دولت تصمیم گرفت از کنگره درخواست اختیار کند تا سهمیه شکر هر کشوری را در صورت لزوم به نفع منافع ملی ایالات متحده آمریکا قطع کند و با زبانی به قدر کافی رسا به کاسترو بفهماند که چرا درخواست چنین اختیاراتی را کرده است.»

با این موضوع باز تایید می‌شد که دولت ایالات متحده آمریکا در نظر ندارد در مسیر مصالحه و سازش پیش رود. این تصمیم سه هفته قبل از امضای قرارداد تجاری شوروی و کوبا گرفته شد و از این جهت نمی‌توان گفت که این تصمیم بر اثر انعقاد قرارداد کوبا و شوروی اتخاذ گردید.

با آنکه دولت ایالات متحده آمریکا اکنون دیگر نشان داده بود که ممکن است در کار یک اقدام اقتصادی عمده علیه کوبا باشد، مع‌الوصف دولت انقلابی هنوز در را به روی مذاکرات باز گذاشته بود. کریستیان هرتر، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا سیاست رسمی دولت خود را در ماه فوریه در یک کنفرانس مطبوعاتی روشن کرد:

«تا آنجا که به روابط ایالات متحده آمریکا و کوبا مربوط است، حملات شدید روزهای ژانویه نسبت به آمریکا به قدر ملاحظه‌ای کاسته شده است.»

«پاسخ به اظهارات رییس‌جمهوری در بیانیه تشریح سیاست کوبا که توسط رییس‌جمهوری کوبا، ‌صادر شد دارای زمینه‌های مصالحه‌جویانه معین بود و در آن با صراحت اشاره شده بود، اختلاف را می‌شود از راه‌های سیاسی عادی حل کرد.»

«با تمام اینها ما هنوز کاملا مطمئن نیستیم که وضع به نحوی است که از سرگرفتن مذاکرات عادی سیاسی از طریق سفیر کبیرمان سودمند خواهد افتاد. ما هنوز در انتظاریم و تصمیمی درباره مراجعت آقای بن سال به کوبا گرفته نشده است.»

اما دولت ایالات متحده آمریکا در انتظار نبود، تصمیم قبلا اتخاذ شده بود.

یک روز بعد از امضای قرارداد تجاری کوبا و شوروی هواپیمایی در یکصد کیلومتری هاوانا سقوط کرد. این هواپیما طبق اظهار مقامات کوبا از فلوریدا می‌آمد و مواد منفجره حمل می‌کرد. دولت انقلابی مدعی شد این هواپیما از خاک ایالات متحده آمریکا برخاسته است. وزارت خارجه این کشور، این ادعا را پذیرفت و از آن اظهار تاسف کرد.

سه روز بعد هواپیمای دیگری یک ناحیه صنعتی حومه هاوانا را بمباران و خانه شخص کاسترو را تهدید کرد. می‌گویند کاسترو شدیدا ناراحت شد و اظهار داشت نمی‌تواند هواپیما برای دفاع از کشور بخرد. ولی به‌طوری که نیویورک تایمز در شماره ۲۰ فوریه ۱۹۶۰ خود گزارش داد بعد از آن حادثه کاسترو حتی آرام‌تر از همیشه صحبت کرده بود و دولت انقلابی هم پیشنهاد کرد با کمیته تحقیقی که از ایالات متحده به هاوانا آمده بود همکاری کامل کند.