اولین موافقت‌نامه‌های مواد اولیه در نیمه دوم قرن نوزدهم یعنی زمانی که نظریه لیبرالیسم اقتصادی مطرح و آزادی تجارت شکوفا بود، انعقاد یافت. دلیل تنظیم مقررات مربوط به تجارت شکر، دخالت دولت‌ها در مواقع اضافه تولید و عرضه شکر بوده است. اولین کنوانسیون شکر پاریس مورخ ۱۸۶۴ توسط بلژیک، فرانسه، انگلستان و هلند به مدت ۱۰ سال منعقد گردید. هدف اصلی این کنوانسیون از بین بردن دخالت‌های غیرمستقیم دولت‌ها در تجارت شکر بود، به دلیل عدم وجود ارگانی ثابت در کنوانسیون شکر که دارای مقررات بین‌الدولی بود، نمی‌توان بدان نام سازمان اقتصادی بین‌‌المللی اطلاق کرد. کنوانسیون شکر پاریس به دلیل عدم رضایت مقررات تنظیم شده توسط فرانسه، دارای موفقیت چندانی نبوده است.دومین کنوانسیون شکر در سال ۱۹۰۲ به نام کنوانسیون شکر بروکسل انعقاد یافت. کشورهای موسس کنوانسیون مذکور کشورهای بلژیک، فرانسه، آلمان، انگلستان، ایتالیا، اطریش و مجارستان بودند که بعدا کشورهای لوکزامبورگ، سوئد، سوییس و هلند نیز بدان ملحق شدند. شرکت‌کنندگان در این کنوانسیون متعهد شده‌اند که مزایای صادراتی و وارداتی را در مورد شکر از بین برده و سوبسیدی نیز در این مورد در نظر نگیرند. واردات شکر از کشورهایی که در آنها برای صادرات این کالا مزایایی در نظر گرفته شده است بایستی مشمول عوارض گمرکی به میزان مزایای مذکور گردد. موافقت‌نامه شکر بروکسل و همچنین کنوانسیون اولیه شکر با کارتل‌های مواد اولیه در بعد از جنگ قابل مقایسه نیستند. هدف کارتل‌های بعدی که در زمینه مواد اولیه به وجود آمدند، کنترل مقدار فروش و قیمت بود. ابتکاری که در کنوانسیون شکر بروکسل به عمل آمده بود، تشکیل کمیسیون دائمی برای نظارت مقررات کنوانسیون بود. کمیسیون مذکور می‌توانست به طور استثناء وضع مزایای صادراتی را بلامانع اعلام کند.مفاد موافقت‌نامه بین‌المللی شکر در سال ۱۹۰۷ بعد از اینکه انگلستان مزایایی در مورد واردات شکر کشورهای مشترک‌المنافع در نظر گرفت، تجدیدنظر شد.

موافقت‌نامه شکر به طور رسمی تا سال ۱۹۲۰ لازم‌‌‌الاجرا بود. در این سال در بازار اضافه تولید و عرضه به وجود آمد به طوری که باعث برقراری محدودیت‌های صادراتی توسط کشورهای صادرکننده شکر مثل کوبا گردید. بالاخره در سال ۱۹۳۱، موافقت‌نامه جدیدی در مورد شکر انعقاد یافت.