تاریخ کارگری
کارگران و انقلاب- بخش اول
ج. باری یر، نویسنده کتاب اقتصاد ایران معتقد است: «در آستانه قرن بیستم صنایع کارخانهای به معنای کارگاههایی با تعداد ۱۰ کارگر یا بیشتر در ایران وجود نداشت و فعالیتهای تولیدی به کارگاههایی کوچک محدود بود...» این داوری وی با کمی تفاوت در نوشتههای چارلز عیسوی نیز دیده میشود. پژوهشگران تاریخ اقتصاد ایران معتقدند، تلاش برای صنعتی کردن ایران از اوایل دهه ۱۳۰۰ آغاز شد و تا اواسط دهه ۱۳۴۰ نیز هنوز در این حوزه چندان رونقی دیده نمیشد. به همین دلیل است که طبقه کارگر به معنای غربی آن در ایران پدیدار نشد. سیاستهای اقتصادی در دهه ۱۳۴۰ تا قبل از سقوط رژیم گذشته نیز بهگونهای بود که کارگران ایرانی را در صف آخر گروههای اجتماعی در مبارزه با شاه قرار میداد.
یرواند آبراهامیان نویسنده کتاب ایران میان دو انقلاب، رفتار کارگران ایرانی را در مبارزه علیه رژیم گذشته بررسی کرده است که بخشهایی از آن را میخوانید.
ناآرامیهای اوایل سال، غیبت کارگران روزمرد شهری سخت چشمگیر بود. به استثنای مورد مهم تبریز که کارگران کارگاههای کوچک شخصی به شورش پیوسته بودند، تظاهرات اغلب در اطراف دانشگاهها، بازارها و حوزههای علمیه رخ میداد و شرکتکنندگان غالبا از طبقات متوسط سنتی و جدید بودند، اما پس از خرداد ماه با ملحق شدن تدریجی تهیدستان، به ویژه کارگران ساختمانی و کارگران کارخانهها، این وضع کاملا دگرگون شد. شرکت این طبقه نه تنها شرکتکنندگان در تظاهرات را از دهها هزار نفر به صدها هزار و حتی میلیونها نفر افزایش داد، بلکه ترکیب طبقاتی مخالفان را دگرگون و اعتراض طبقه متوسط را به اعتراض مشترک طبقه متوسط و کارگر مبدل کرد. در واقع، ورود طبقه کارگر، پیروزی آتی انقلاب اسلامی را میسر ساخت.
اعتراضات طبقه کارگر با رکود اقتصادی آغاز شد. پیش از آن که حکومت طرح رکود را عملی سازد، پروژههای بلندپروازانه توسعه بیکاران شهرها را از بین برده و حتی کمبود نیروی کار محلی ایجاد کرده بود. این کمبود، به نوبه خود، دستمزد کارگران غیرماهر را همانند کارگران ماهر افزایش داده بود. بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶، افزایش دستمزد کارگران شهری، ۹۰ درصد بر قیمت مایحتاج عمومی افزود. برای مثال، حداقل دستمزد روزانه که توسط حکومت تعیین شده بود، از ۸۰ ریال در سال ۱۳۵۲ به ۲۱۰ ریال در سال ۱۳۵۶ صعود کرد. درآمد روزانه کارگران ساختمانی غیرماهر به میزان ۳۳ درصد در سال ترقی کرد و از معادل ۲۰/۱ دلار در سال ۱۳۵۰ به بیش از ۵۰/۵ دلار در سال ۱۳۵۶ رسید. متوسط دستمزد در بیست و یک صنعت عمده در سالهای ۱۳۵۳ و ۱۳۵۴ تا ۳۰ درصد و در سالهای ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ تا ۴۸ درصد افزایش یافت. افزایش سطح زندگی در بین کارگران ماهر کارخانهها قابل توجه نبود. در سال ۱۳۵۱ کارگران نساجی در تهران روزانه به طور متوسط ۲۲۰ ریال مزد میگرفتند- ۱۷۰ ریال دستمزد پایه، ۳۱ ریال اضافهکاری و ۱۹ ریال بابت مشارکت در سود، اما در سال ۱۳۵۶ کارگران ماشینسازی در اراک فقط ۵۸۰ ریال دستمزد پایه و ۱۵۰ ریال اضافهکاری دریافت میکردند.
افزایش دستمزد واقعی مستقیما بر تعداد اعتصاباتی که در صنایع اصلی رخ داد، تاثیر نهاد. طی ناآرامیهای طبقه متوسط در مهر ۱۳۵۶ تا خرداد ۱۳۵۷، فقط هفت تظاهرات عمده روی داد. اما تعداد تظاهرات پس از خرداد با بروز عوارض رکود، به ویژه در زمینه ساختمان، به سرعت بالا رفت و حکومت متعاقبا با تعیین سقف افزایش دستمزد و حذف پاداش سالانه که معمولا به همه کارکنان دولت پرداخت میشد، هزینهها را کاهش داد. در اواسط تابستان، دستمزدهای واقعی کمکم کاهش یافت، بیکاری از تقریبا صفر به حدود ۴۰۰۰۰۰ نفر رسید و پیشپرداخت برای مسکن در صنعت ساختمان تا ۳۰ درصد تنزل کرد. علاوه بر آن، شاه کنفرانسی مطبوعاتی در تلویزیون ترتیب داد و مبارزه با دستمزد بالا بهرهبرداری نازل را اعلام داشت. او با این استدلال که «دولت رفاه» کارگران را در «پرقو» خوابانده است، اظهار کرد: این قابل تحمل نیست که بعضیها کار نمیکنند. ما دم این آدمها را میگیریم و مثل موش بیرونشان میاندازیم. کسی که کارش را درست انجام نمیدهد، نه تنها به شخص خود، بلکه به وظیفه ملیاش نیز خیانت میکند... یادم هست که تا چند سال پیش یک بنا- که الان آن قدر خواهان دارد که مردم باید نازش را بکشند- مجبور بود فقط برای یک وعده غذا همه روز را کار کند و هیچ وقت هم کار کافی نداشت، اما امروز در دوران انتقال، ما به کارگران بیشتری نیاز داریم و مجبوریم التماسکنان دنبالشان بدویم.شاه با اعلام این که مردم باید بیشتر کار کنند، ازخودگذشتگی بیشتری نشان دهند، کمربندها را محکمتر ببندند و سطح خواستههای اقتصادیشان را پایینتر بیاورند، به مصاحبه پایان داد. کیهان اینترنشنال این مصاحبه را تاریخی خواند. بعدها ثابت شد که این مصاحبه بیش از آن که بتوان انتظار داشت، تاریخی بوده است.سیاست شاق در زمینه کار، سلسله اعتصابهایی در صنعت به دنبال آورد. در خرداد کارکنان صنایع الکتریکی در تهران و شهرهای جنوبی، کارکنان سازمان آب در تهران و یک مجتمع بزرگ صنعتی نزدیک تهران در اعتراض به لغو پاداش سالانه دست از کار کشیدند. در اواسط تیر بالغ بر ۶۰۰ نفر کارکنان صنایع بهداشتی در آبادان اعتصاب کردند و خواستار بیمه درمانی، پاداش سالانه و ۲۰ درصد افزایش دستمزد برای جبران تورم سالانه شدند. در اوایل مرداد ۱۷۵۰ تن کارگران نساجی در بهشهر دست از کار کشیدند و خواستار افزایش دستمزد و انتخابات آزاد صنفی شدند. در همین ماه، حدود ۲۰۰۰ تن کارکنان ماشینسازی تبریز کار را دو هفته تعطیل کردند و خواستار پاداش سالانه، افزایش دستمزد و بهبود امر مسکن شدند. در شهریور نیز اعتصابات بزرگ در اعتراض به اوضاع اقتصادی در صنایع کاغذ فارس، مجتمع اتومبیلسازی تهران و سازمان آب و کارخانه لوازم ماشین اهواز به وقوع پیوست.
ارسال نظر