ابرهای تیره برفراز تجارت ایران

رشت در سال ۱۳۱۴

ایالت آذربایجان و جمعیت تجار بندر پهلوی نیز با ارسال نامه‌های شکوه‌آمیزی به دولت مرکزی، خواهان برخورد با سیاست‌های منفی روسیه برای تجارت با ایران شدند و در بیانیه‌های خود درخواست کردند که تمامی تجار ایران با آنان برای مقابله با از بین رفتن تجارت در این ایالت‌ها به مبارزه برخیزند. این نامه‌ها که حاکی از وخامت اوضاع اقتصادی تجار در آن دوران می‌باشد از کتاب «اسنادی از روابط ایران و شوروی» اقتباس شده است که بخش دیگری از آن در شماره امروز منتشر می‌شود. ایالات آذربایجان

نظریه حکم متحدالمآل نمره ۳۰۶۴ مورخه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۷ وزارت مالیه که در تعقیب احکام و متحد‌المآل‌های سابقه به عنوان اداره مالیه آذربایجان صادر شده و مدلول آن به اطلاع ایالت و ادارات محترمه نظمیه و فواید عامه رسیده بود و بالنتیجه قرار شد کمیسیونی مرکب از نمایندگان دوایر فوق‌الذکر در اداره ایالتی مالیه منعقد و در موضوع جلوگیری از رواج چرونس کاغذی در تمام ایالت با مطالعه دوسیه و احکام، اتخاذ تصمیمی به عمل آمده و صورت مجلس حاوی از عقیده و نظریات اعضای کمیسیون تشکیل و به عرض مقامات اولیای مرکزی برسد. لذا کمیسیون مزبور در تاریخ روز شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۰۷ در اداره ایالتی مالیه منعقد [و] با در نظر گرفتن احکام سابقه و لاحقه، عقیده کمیسیون به ترتیبی است که ذیلا درج می‌شود:

۱ - به موجب متحد‌المآل نمره ۹۵۶، ۹/۱۲/۵۱ وزارت جلیله فواید عامه مقرر گردیده که نظر به عدم قبول بانک روس و سایر موسسات روسیه چرونس کاغذی را در ایران ورود و رواج آن را غدغن و به فرجه سه ماه بعد از نشر اعلان مزبور، ۱۰ خرداد ۱۳۰۶ امر می‌دهد که چرونس موجوده در ایران در عرضه این مدت از ایران خارج شود و پس از آن تاریخ، چرونس کاغذی در دست هر کس باشد در حکم قاچاق بوده و ضبط خواهد شد.

متحد‌المآل مزبور با نمره ۱۷۱۱۹ - ۳۰/ ۶/ ۱۳۰۶ به مالیه آذربایجان از طرف وزارت مالیه ابلاغ گردیده است.

۲ - به موجب متحد‌المآل نمره ۱۷۰ - ۴۵۹۷۶، ۱۵/۱۲/۶۱ که در تعقیب متحد‌المآل نمره ۱۷۱۱۹ فوق‌الذکر صادر شده، مقرر گردیده که هر مسافری در موقع ورود به ایران مجاز است چهار چرونس کاغذی (چهل منات) همراه خود داشته باشد و در متحد‌المال نمره ۵۱۴۳۰ - ۱۲/۱/۷۱ نیز در تعقیب متحد‌المال فوق ورود چهل مناب با هر مسافری تایید و بیش از آن ممنوع گردیده است.

با ملاحظه دو نظریه فوق که از طرف اولیای مرکزی اتخاذ شده، معلوم می‌شود که اساسا ورود چرونس در حدود هر نفر مسافر به ایران چهل منات آزاد و مجاز است و بنابراین اگر از طرف مامورین دولت چرونس کاغذی در دست اشخاص یا در صندوق تجارتخانه‌ها مشاهده شود اقدام به ضبط آن اشکالاتی تولید خواهد کرد، زیرا دارندگان چرونس به استناد همان اجازه فوق برای ورود چرونس به ایران موجودی خود را از بابت چرونس‌های وارده به وسیله مسافرین قلمداد خواهند کرد و تفکیک صحت و سقم این اظهار هم برای مالیه و سایر مامورین خالی از اشکال نبوده و بلکه غیرمقدور خواهد بود. بنا به مراتب فوق عقیده امضاکنندگان این است که راه‌حل آن منوط است به این که اولیای دولت در مرکز با مذاکره با مقامات صلاحیت‌دار ترتیبی بدهند که مسافرین در موقع ورود به خاک ایران چرونس‌های خود را به اداره گمرک سرحدی داده و با ماخذی که دولت برای تسعیر چرونس تعیین خواهد کرد قیمت را دریافت دارند و از طرف دیگر چون طبق اطلاعات حاصله مسافرینی که از ایران به روسیه مسافرت می‌نمایند حق ندارند بیش از یک چرونس کاغذی (ده منات) وارد خاک روسیه نمایند. بدیهی است که هر قدر هم واردات مسافرین کمتر از صادرات آن باشد، باز در ماخذ چرونس که به وسیله مسافرین وارد ایران شده با آنچه خارج می‌شود، تعادلی نخواهد داشت، لذا از طرف دولت امر شود که همان یک چرونس مجاز هم در موقع خروج مسافرین از این به وسیله اداره گمرکات سرحدی به آنها فروش شود و در نتیجه با گرفتن احصائیه گمرکی معلوم خواهد شد که آیا مجاز بودن خروج یک ربع از آنچه برای ورود آزاد است، می‌تواند قابل مقابله و تطبیق واقع شود یا خیر و در صورت منفی باز هم باید از طرف اولیای مرکزی اقدام مقتضی در تعدیل چرونس وارده و صادره به عمل آید در این صورت با اجازه مقامات مرکزی ممکن است مامورین ذی مدخل دولتی در تمام نقاط ایالت نزد هرکس اعم از افراد یا تجار چرونس مشاهده نمایند، بدون تامل اقدام به ضبط نموده و از نتیجه دولت را مطلع سازند. قبل از اجرای نظریه فوق تعیین تکلیف موجودی فعلی که در بازار یا در دست افراد است مبنی بر ضبط فوری چرونس یا تعیین ضرب‌الاجل برای مجال دادن به خروج چرونس موجوده منوط به نظریه اولیای مرکزی خواهد بود.

نماینده ایالت، سریع‌القلم - نماینده اداره نظمیه، سلطان نصرت‌الله خان - نماینده اداره فواید عامه - سیدغلامحسین خان پاک‌نژاد - نماینده اداره راه‌آهن، حسن علی‌زاده نماینده مالیه آذربایجان، افتخار. [مهر پیشکار مالیه آذربایجان]

بیانیه جمعیت تجار بندر پهلوی

هموطنان محترم، آیا وخامت اوضاع تجارتی و ضعف قوای اقتصادی تجار ایرانی را احساس نکرده‌اید؟ آیا ابرهای تیره‌ای که افق حیات مادی ما را پوشانیده و بازار ما را به خطر ورشکستگی و انهدام تهدید می‌کند، شما را به وحشت نینداخته است؟ آیا تضییقات و فشارهای متوالی که از مراکز ذینفع خارجی برای تضعیف بنیه تجارتی مملکت ما وارد می‌شود، شما را به تتبع علل و یافتن مرکز تعبیه فشارها هدایت ننموده؟ سلسله جنبان ایجاد این بدبختی‌ها و عامل موثر احداث این مهالک در راه رشد و نمو تجارت ما، سیاست خشن اقتصادی شوروی و نمایشات نامطبوعی است که عمال تجارتی دولت شوروی در طرق مبادله اجناس و مال‌التجاره از خود ابراز می‌دارند.

تجار ایرانی که در اطراف و اکناف این مملکت دست به روی دست گذاشته، تجارت کابوس زده و بازار کساد را با دیدگان پرحسرتی می‌نگرند به خوبی می‌دانند که روابط تجارتی فی‌مابین تجار ایرانی و موسسات شوروی پیوسته با یک حالت خمودت و فرسودگی به عمل آمده و قدر مسلم آن است که عمال تجارتخانه‌های شوروی از ادامه چنین سیاست غیرعادلانه قصد و منظوری جز تقلیل قوای تجارتی ما و امحا و انهدام بنیه مالی و بنیان ثروت تجار ایرانی نداشته و رفته‌رفته قیافه عبوس سیاست اقتصادی شوروی کار را به جایی رسانید که محصولات مرغوب طبیعی ما را به ثمن بخس قبول نموده در مقابل قیمت امتعه خود را یک بر پنج تقویم نمودند.

پیداست که توده روستایی و دهاقین که حیات سالیانه‌شان باید در نتیجه دسترنج زراعتی تامین و تضمین گردد با چنین مبادله رهسپار مرگند. تجار و شهری‌ها هم که معیشت خود را به روی محصولات طبیعی و مواد اولیه قرار داده و با معاوضه و مبادله با امتعه دیگر باید رونق تجارتی مملکت را عهده‌دار گردند از این سیاست زبون و ناچیز شده ناله فغان و ضجه نیستی آنها بلند خواهد گردید. قرارداد تجارتی که دولت شاه با اولیای دولت شوروی امضا نموده در صورتی که به کافه انحاء شرایط و مقررات آن عمل نمایند اقتدار اقتصادی کشور ما را تامین و تدارک می‌نمایند. مع‌الاسف عمال موسسات تجارتی شوروی از این مقاوله‌نامه هم مورد استفاده نموده مرام غیرعادله خود را تعقیب نمودند و در جریان عمل تجارتی نه تعهد و ایفای قراردادها را منظور و مرعی داشته و نه جانب انصاف و عدالت را در نظر گرفته‌اند. نتیجه دسترنج هزاران زارع بدبخت را که با چه خون‌دل‌ها تهیه گردیده به پشیزی محسوب [نکردند]. آن هم کاش معامله نقدی می‌شد و طوری می‌بود که بتوان آنا از قیمت اشیای ارسالی چرخ‌های دیگر زندگانی را به کار انداخت.

بدبختانه در مقابل مال‌التجاره‌های مرغوب ما کاغذ پاره‌ها با اسناد طویل‌المده تسلیم می‌کنند که تعطیل بازار تجارت هزاران بار بهتر و مناسب‌تر از این جریان تجارتی است. به این اعمال هم راضی نشده از ابتدای این سال ابدا مال‌التجاره‌های ایران را نپذیرفته در صورتی که از ورود امتعه خود و تحمیل به جمعیت تجار بدبخت به قیمت‌هایی که چندین برابر سنوات قبل است به هیچ وجه خودداری ندارند.

هموطنان محترم از آنجایی که اعمال این سیاست ناهنجار و ابزار رفتاری که مباین و مغایر قراردادهای رسمی است هستی یک مشت تجار و زارعین بیچاره ایرانی را با خاک یکسان می‌کند و یک باره رقم محو فنا بر زندگانی توده تاجر و بالاخص تجاری که در شمال ایران سکونت دارند می‌کشد و از آنجایی که این حق‌کشی و تجاوزات همسایه شمالی کاسه صبر و شکیبایی را لبریز نموده، از شدت استیصال و ناچاری دست توسل و تشبث به دولت زده استرحاما رجامندیم که تجارت را مرکزیت داده تا از یمن مواهب سنیه از اجحافات و تجاوزات و تعدیات مراکز و ادارات خارجی که تضعیف و انهدام قوای مالی و اقتصادی وطن عزیز ما را وجهه همت خود ساخته‌اند جلوگیری نمایند، زیرا سرمایه‌های کوچک تجارت انفرادی ما در مقابل تشکیلات تجارتی دولتی شوروی قابل مقاومت و پایداری نیست و بدیهی است در صورتی که قوای تجارتی تمام مملکت در مرکز تمرکز یافته، در ظل توجهات دولت بیدار امروز جریان یابد، اقتدار اقتصادی تامین و حیات مالی افراد تجار تقویت خواهد یافت و تا زمانی که قرارداد عادلانه بر طبق مظنه‌های عادلانه نسبت به امتعه و مال‌التجاره‌های طرفین منظور نشود خلاصی و نجات برای تاجر و کاسب و زارع غیرمیسور است.

تنها برای تقویت اقتصادی و محض ترمیم امور تجارتی مجمعی به نام مجمع تجار در بندر پهلوی تشکیل داده و با نظر عمیق بی‌طرفانه رفتار غیرعادلانه عمال شوروی را انتقاد نموده، از دولت خود رجامندیم که به نام تساوی حدود تجارتی و به نام حفظ منافع عمومی و به نام ابقای حیات تجار مملکت و به نام تشویق توده زارع و زحمتکش، مرکزیت تجارت را تعهد فرموده، طوری امور تجارتی را تنظیم فرمایند که این آخرین قطرات خون شریان نباض تاجر و زارع ایرانی را به کار انداخته، روح جدیدی به کالبد فرسوده ما دمیده شود.هموطنان عزیز مجمع تجار دقیقا احساس کرده که آخرین علاج منحصر به فروش ایجاد و برقراری مرکزیت تجارت است و تا این امر حصول نیابد مقتضی است که تمام تجارتخانه‌های ایران باب دادوستد را با عمال تجارتی شوروی مسدود نموده، از هر قسم مبادله و معاوضه خودداری نمایند. امید است که نیات وطن‌پرستانه ما موافقت برادران عزیز تجار محترم را در جمیع بلاد ایران جلب کرده، همگی در این تقاضا و تمنی شرکت و مساعدت فرمایند.