تاریخ قاجار - امتیاز تنباکو و نتایج آن-۴
ستایش از مظفرالدینمیرزا
در شماره دیروز؛ ویلفرد بلانت در اثر جالش به نام «تاریخ سری اشغال مصر توسط انگلیس» به شرح حالی از اوصاف میرزا ملکمخان پرداخت. وی از این سیاستمدار برجسته ایرانی که براساس حسادت ناصرالدین شاه به مقام سفارت در دربارهای اروپایی منصوب شده بود به عنوان شخصی نام میبرد که در زمان خود میتوانست قریب به سی هزار نفر پیرو داشته باشد.
مظفرالدین میرزا
در شماره دیروز؛ ویلفرد بلانت در اثر جالش به نام «تاریخ سری اشغال مصر توسط انگلیس» به شرح حالی از اوصاف میرزا ملکمخان پرداخت. وی از این سیاستمدار برجسته ایرانی که براساس حسادت ناصرالدین شاه به مقام سفارت در دربارهای اروپایی منصوب شده بود به عنوان شخصی نام میبرد که در زمان خود میتوانست قریب به سی هزار نفر پیرو داشته باشد. در حالی که ادوارد براون به نقل از بلانت به شرح حال میرزا ملکمخان در کتاب خود تحتعنوان «انقلاب مشروطیت ایران» میپردازد. نقلقول پیروان ملکمخان در مورد آدمیت را نیز بررسی میکند که در شماره امروز منتشر میشود.
حدود چهار یا پنج سال بعد بود که من با این سیاستمدار برجسته آشنا شدم، اما وی بیشتر در باب طرح جدیدش در زمینه گونهای الفبای تحریر فارسی، ترکی و عربی با حروف مقطع که در تلاش تکمیل آن بود بحث کرد تا راجع به «کیش آدمیت» نمونهای از این حروف عملا زیر نظر وی تهیه و یک دستگاه حروفچینی کوچک نیز توسط یک ایرانی مبتکر که تصور میکنم نامش حاجی محمدخان بود، در «ناتینگ هیل گیت» (Ntting Hill Gate) که چندان دور از هلند پارک (Holland Park) یعنی مقر هیات نمایندگی ایران نیست، مستقر گشته بود. گلستان سعدی و چندین کتاب کوچک در زمینه آموزش ابتدایی که نسخی از آن را در اختیار من قرار داد، در این چاپخانه به طبع رسیدند.
از این حروف گاه در روزنامه عربی «النحله» منطبعه لندن، نیز استفاده میشد، اما تا آنجا که من میدانم، این حروف هرگز کاربرد گستردهای نیافت و نشنیدهام که طی بیست سال گذشته مطلبی با این حروف چاپ شده باشد.
آقای بلانت در بیان نظریات پرنس ملکم خان، به نقل از خود وی میگوید که به پیروانش توصیه میکند که تنها به عنوان «آدم» بسنده ننموده، بکوشند تا در خور اطلاق عنوان والاتر «انسان» گردند با این وجود، در جریده «قانون» این کلمه اول یا به تعبیر آقای بلانت، فروتر، است که به جسم و جان پیروان و یاوران ایرانی مورد خطاب قانون تزریق میشود. جملات منتخب ذیل نمونههایی هستند از این دست (از شماره ۴، مورخ ۲۰ ماه ۱۸۹۰):، «یک تاجر تبریزی از ارز روم مینویسد: من فدای قانون! بفرمایید چه بکنم؟ جواب ما این است: کتاب آدمیت را به دست بیاور، بخوان، آدم بشو و به اندازه شعور خود در ترویج آدمیت بکوش. یکی از علمای فارس مینویسد: لفظ آدم و آدمیت را زیاد تکرار میکنید. مراد از این لفظ چیست؟ [جواب:] ما که تشنه عدالت و دشمن ظلم هستیم و به فضل الهی خود را آدم میدانیم از برای اینکه بر حسب اسم هم از جانوران متعدی فرقی داشته باشیم، خود را همه جا آدم اعلام میکنیم. هر کس طالب عدالت و صاحب غیرت و دوست علم و حامی مظلوم و مقوی ترقی و خیرخواه عامه است، او آدم است.
شخصی از عراق مینویسد: من خودم را آدم میدانم، اما از آدمیت من تنها چه کار سازی خواهد شد؟
شما اگر واقعا آدم هستید، همین قدر که چشم و گوش خود را فیالجمله باز کنید، خواهید دید که در ایران تنها نیستید.»
متن ذیل که از همین شماره گزیده شده است، یحتمل اشارهای است به سید جمالالدین که چنانکه گذشت، در پاییز ۱۸۸۹ به همراه ناصرالدین شاه به ایران بازگشت:
یک واعظ جلیلالقدر که از اطوار و اخلاق آحاد چاکران دیوان آگاهی دقیق دارد و چندی است به یک ذوق منور با نهایت پختگی در بلاد ایران مشغول ترویج آدمیت است، در ضمن بعضی اطلاعات مینویسد:
«البته تا به حال از هزار جا اطلاع دادهاند که در ایران عموم اصحاب شعور بیش از آنچه در خارج بتوان تصور کرد مشتاق و تشنه ظهور عالم قانون هستند و شکی نداشته باشید که خلق این ملک، چه بزرگ و چه کوچک، چه در باطن و چه در ظاهر، منتهای امداد و رعایت و تقویت را به شما خواهند رسانید. ولیکن، واجب میدانم مخصوصا شما را خبر بکنم که از یک جنس جانوران ایران باید خیلی اجتناب نمایید...» وی به چاپلوسان فرصتطلبی اشاره دارد که فاقد اصول، آرمان و شرف بوده و جهت کسب پول و نشان حاضرند خود را در برابر منفورترین و ستمگرترین پادشاهان مستبد خوار و خفیف نمایند.
در این شماره «قانون» چنین نتیجهگیری میشود: «پس آخر چه باید کرد؟»
«باید آدم شد. آدم پیدا کرد و باید با آدم اتفاق کرد.»
«کدام آدم و چه اتفاق؟»
«اهل علم به شما یاد خواهند داد.»
«کدام اهل علم؟»
«اگر شما اهل علم را تا به حال پیدا نکردهاید، اهل علم شما را پیدا خواهند کرد.»
قابلتوجهترین نکات مندرج در سایر شمارههای «قانون» عبارتند از:
در شماره ۵، مورخ ۱۸ ژوئن ۱۸۹۰، ستایش بسیار از ولیعهد وقت، مظفرالدین میرزا، به عمل آمده و از وی چنین یاد میشود: «این وجود سعید که جامع امیدهای ایران است، محبوب عامه واقع شده است.» در این شماره، از زبان سیاحی اروپایی که به طور غیررسمی از جانب یکی از دول بزرگ غربی به دیدار و تهیه گزارش از ایران اعزام شده است، شرحی در باب جنبش نوین حمایت از قانون و مشروطیت در ایران که در اصطلاح معهود «عالم آدمیت» خوانده میشود، ارائه و سپس توصیفی از گستردگی آن، شور و حرارت پیروان و طرق جذب ایشان و کیفیت گرد آوردن اموال جهت حمایت از این تشکیلات نیمهفراماسونی بیان میگردد.
ارسال نظر