طرح و تصویب لایحه اجرای پنج قرارداد جدید نفت در مجلس قبل از انقلاب- ۱۵
۹ ابهام صدیق اعلم درباره قراردادهای نفت
در حالی که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی با تمجید از قراردادهای نفتی که گفته میشد شاه در آنها نقش بالایی داشته است، این قراردادها را بدون نقص اعلام میکردند، اما دکتر صدیق اعلم یکی از نمایندگان آن روزهای مجلس با احتیاط کامل و در حالی که از مدیران تعریف نیز کرده است، از برخی نقصهای مهم قراردادهای تازه انتقاد میکند.
در حالی که اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی با تمجید از قراردادهای نفتی که گفته میشد شاه در آنها نقش بالایی داشته است، این قراردادها را بدون نقص اعلام میکردند، اما دکتر صدیق اعلم یکی از نمایندگان آن روزهای مجلس با احتیاط کامل و در حالی که از مدیران تعریف نیز کرده است، از برخی نقصهای مهم قراردادهای تازه انتقاد میکند.
او چندین پرسش مهم درباره ماهیت قراردادهای تازه را با همکاران خود در میان گذاشته است که در ضمن سادگی، اما بسیار بااهمیت هستند.
سخنان دکتر صدیق اعلم
در ابتدا بایستی اظهار مسرت بکنم از اینکه در اثر ثبات بینظیری که در مملکت ما وجود دارد، عدهای از سرمایهداران مهم دنیا و شرکتهای نفتی آمدهاند و با ما در مسائل مهم نفت در خلیج فارس مشارکت میکنند. دوم اظهار مسرت برای اینکه در نتیجه داشتن عدهای کارشناس متخصص در امور نفتی و داشتن سرمایه خدادادی شرکت ملی نفت ایران در مجلات نفتی و سایر مجلات اقتصادی که بعضی از آنها را بنده میبینم در ردیف شرکتهای نفتی دنیا درآمده است و باز باید اظهار مسرت بکنم که از 8-9 سال پیش ما توانستهایم، حق بسیار زیادتری از آن چیزی که در دنیا مرسوم بود از نفت به دست بیاوریم. در نتیجه مطالعاتی که متخصصان کردند توانستند این را به فرمولهایی دربیارند و بعد در مورد سیریپ وایپاک اجرا شد و حالا در مورد این 5 گروه اجرا میشود و عوض پنجاه درصدی که معمول شده بود هفتاد و پنج درصد از منافع به ملت ایران میرسد. مسرت دیگر به واسطه مزایای تازهای است که برای ایران در این قرارداد تامین شده است و چون این مزایا را هم شرکت ملی نفت و هم دولت ایران و هم جراید منتشر کردهاند، من لازم نمیدانم که آنها را تکرار کنم فقط یکی از مزایا را که در هیچ یک از
روزنامهها نبود و حتی در رادیو هم نبود و من در نتیجه مطالعه قرارداد متوجه شدم و همچنین در نتیجه خواندن این مجلات اقتصادی و نفتی دنیا متوجه شدم این است که ایران مشارکت میکند در تصفیه نفت و در حملونقل نفت و در بازاریابی نفت و این شرکتها هم قبول کردهاند که استفاده بکنند از نفتکشهای ایران. این مزایا و مطالب در جاهای دیگر نبود و حالا با مشارکت کردن در اینها بنده از این نقطهنظر بیشتر خوشوقت هستم که ما ایرانیها یاد میگیریم این کارها را.
مطلبی را که میخواهم عرض کنم این است که در این مطالعهای که به ما رسیده است به نظر من نقایصی در کار بنده فراهم بود. نمیدانم برای سایر آقایان محترم هم فراهم بود یا خیر؟ در این چهار روز با اینکه مقدار زیادی وقت خود را صرف کردم باز نتوانستم به اندازهای که مایل بودم مطالعه کنم، زیرا خود قانون نفت ۱۳۳۵ شانزده هفده صفحه است. انسان وقتی که تا آخر میخواند قسمت اولش یادش میرود بسکه مفصل است و مدتها وقت لازم دارد که آنها را انسان بخواند و هضم کند و جذب کند، آن وقت بعد بتواند بیاید مقابله بکند و ببیند در این قراردادها رعایت شده یا خیر.
دیگر اینکه با وجود اینکه در آخر اینجا نوشته است که در موارد اختلاف متن انگلیسی ماخذ خواهد بود و معتبر، متاسفانه متن انگلیسیاش را با آن نفرستادهاند و در بعضی مواقع برای بنده یک ابهاماتی وجود داشت که به واسطه نداشتن متن انگلیسی بنده متوجه نشدم و بعضی از آنها را یادداشت کردم که حالا خواهم پرسید. نقص سوم این بود با وجود اینکه از لحاظ جغرافیایی در آخر هریک از این قراردادها نوشته شده است که منطقه و میدان هرکدام از این کمپانیها کجاست ولی نقشهاش را متاسفانه ضمیمه نکردهاند و اگر نقشهای را ضمیمه میکردند من با یک نگاهی که میکردم متوجه میشدم در صورتیکه از خواندن آنها میبایستی بروم عقب اطلسهای مفصل جغرافیایی که متاسفانه در همه جا نیست که به مفاد آنها پی برم و اگر نقشهاش را میفرستادند خیلی بهتر بود، اما توضیحاتی که میخواهم سوال بکنم چند فقره است:
اول سوال بنده این است که ما برای اینکه بتوانیم ۷۵درصد از منافع را ببریم بایستی که نصف سرمایه را ما بگذاریم؛ یعنی شرکت ملی نفت بگذارد و در اینجا گفته شده است این پولی را که شرکت ملی نفت باید بگذارد بهعنوان سرمایه خود آن طرف دوم خواهند داد که بعد با یک سود عادلانهای پس بگیرند این سود عادلانه را بنده میخواستم بدانم چه اندازه است؟ مخصوصا اینکه در یکی از مجلات نفتی خواندم که نوشته شده است از هر یک بشکه ده سنت خواهد گرفت و در این بابت بنده نمیدانم نوشته این مجلات خارجی صحت دارد؟ سود عادلانه را بنده نمیدانم چقدر است اگر ممکن است در این باب توضیحاتی لطفا داده شود.
دوم راجع به پذیره است. در اینجا نوشته شده است که دو نوع پذیره داده خواهد شد به شرکت ملی نفت به دولت ایران یکی در موقع امضاء، یکی در موقع بهرهبرداری و باز طبق نوشته یکی از مجلات نفتی خارجی نوشته شده است که این پذیره از قرار 10درصد در سال از تاریخ تولید تجارتی باید مستهلک شود. آیا این صحیح است؟ چون ما تصور میکردیم که این پذیره همینطور داده میشود و دیگر پس گرفته نمیشود ولی در اینجا یعنی در مجلات خارجی که بنده خواندم نوشته شده است که از تاریخ تولید تجارتی ده درصد در هر سال مستهلک میشود، یعنی باید این پذیره را پس داد میخواستم بدانم و این موضوع روشن بشود که آیا این صحیح است؟ این خبری را که مجلات خارجی نوشتهاند یا این صحیح نیست؟ اگر صحیح نیست توضیح دولت روشن خواهد کرد.
سوم اینکه برای تعیین میزان مالیات بر درآمد در ماده ۲۴ نوشته شده است که بهای اعلان شده نفت ماخذ قرارداد میشود «با رعایت تخفیف» بنده میخواستم سوال بکنم علت دادن این تخفیف چیست؟ و ثانیا مقدار این تخفیف چگونه معین میشود؟ و حداقل و حداکثرش کدام است؟
توضیح چهارمی که میخواهم راجع به ماده 30 است که در این ماده خواهش میکنم توضیح داده شود.
پنجمین سوال بنده مربوط است به «قیمت نیمه راه» نوشته شده است در مواردی که شرکت ملی نفت سهم خود را بخواهد به طرف دوم یعنی یکی از این کمپانیها بفروشد باید به بهای نیمه راه بفروشد که به نظر بنده بایستی معنایش اینطور باشد (البته این را که بنده عرض میکنم از روی مجلات خارجی است و از روی این قرارداد درست نفهمیدم) که حد وسط بهای اعلان شده و بهای تمام شده. میخواستم تمنی بکنم در این مورد هم توضیح داده بشود که قید شده است که هم شرکت ملی نفت و هم طرف دوم که این شرکتهای خارجی باشند در طول این قرارداد تابع قانون مالیات بر درآمد ایران خواهند بود ولی در همان ماده یک سطر بعدش نوشته شده است که دولت ایران تضمین میکند که نرخ مالیات از آنچه که از سایر شرکتهایی که نصف نفت خام ایران را تولید میکنند، اخذ میشود زیادتر نشود چون با کنسرسیوم ما قرارداد داریم که پنجاه درصد زیادتر نکنیم، بنابراین مثل این میماند که این ماده بیفایده است. اگر بنده درست نفهمیدهام آیا این چیزی که بنده فهمیدم صحیح است یا صحیح نیست.
ششمین توضیح بنده این است که طبق یکی از این مجلات خارجی طرف دوم یکی از این پنج قرارداد فورا به حفر چاه شروع خواهد کرد در صورتیکه سایرین ناگزیرند که لرزهنگاری بکنند به وسیله عملیات ژئوفیزیکی به عملیات اکتشافی بپردازند. علت این را هم من نفهمیدم چرا این یکی میتواند انجام بدهد و آنها نمیتوانند؟ آیا کار لرزهنگاری و عملیات ژئوفیزیکی به اتمام نرسیده؟ در هر صورت آن یک کمپانی که میتواند فورا شروع بکند کدام یک از اینها است؟ چون در قرارداد نیست همانطور که عرض کردم اینها را از مجلات خارجی خواندم.
هفتمین سوال بنده راجع است به ماده ۶ این شرکت غیرانتفاعی که تشکیل میشود. در آنجا نوشته شده است باید با سهم مساوی باشد از هریک از طرفین. بنابراین بایستی یک عده کسانی را که شرکت ملی نفت در آنجا دارد و شرکت طرف قرارداد دارد مساوی باشد، بعد گفته شده است که رییس هیاتمدیره بایستی از شرکت ملی نفت باشد و نایبرییس و مدیرعامل از طرف شرکت قرارداد. میخواستم سوال کنم که این نایبرییس و مدیرعامل دو نفرند یا یک نفر زیرا اگر دو نفر باشند مثل این است که تعادل از بین میرود آن وقت در آن صورت رعایت ماده ۱۲ قانون نفت ۱۳۳۵ نشده است.
هشتمین سوال بنده راجع به ماده 25 است، در ماده 25 گفته شده است که برای مصرف داخلی هر چه شرکت ملی نفت بگیرد علاوه بر قیمت نفت بایستی برای هر مترمکعب یک شیلینگ حقالعمل بپردازد میخواستم سوال کنم این حقالعمل چه است؟ در صورتی که قیمت نفت را شرکت ملی نفت به طرف قرارداد میپردازد پس شرکت طرف قرارداد این حقالعمل را برای چه میگیرد؟ آن هم در هر مترمکعب یک شیلینگ؟
نهمین سوال بنده راجع است به ماده ۳۹ در باب داوری نوشته شده است اگر چنانچه سازشی ما بین طرفین حاصل نشد به داوری مراجعه میکنند و اگر داورها یعنی آن دو داوری که از طرفین تعیین میشود نتوانستند که داور سوم را تعیین کنند رجوع میکنند به دادگاه فدرال سوئیس که آن سرداور را معین کند. میخواستم سوال کنم که آیا قراردادی هست در این باب که رییس دادگاه فدرال سوئیس مجبور و ناگزیر باشد که یک سرداور معین بکند؟ و اگر چنین قراردادی نباشد ممکن است نکند. آن وقت خواهند گفت که مراجعه میکنند به رییس عالیترین دادگاه دانمارک و سوئد و نروژ و آیا آنها الزام دارند که این کار را بکنند؟ آیا یک قرارداد بینالمللی برای این کار هست؟ آیا اینها مشمول یک قانون هستند که بنده از آن اطلاعی ندارم؟
البته با توضیحاتی که خواهید داد این امر را روشن خواهید فرمود. آخرین توضیحی که میخواهم سوال کنم راجع است به متخصصین ایرانی. در ماده 13 در بند پنجم قید شده است که این شرکتها در صورتی مستخدم خارجی خواهند آورد که مستخدم ایرانی با تجربیات و معلومات کافی وجود نداشته باشد و از طرف دیگر در بند ششم گفته شده است که یک برنامه کارآموزی طرح خواهد شد که در ظرف ده سال از تاریخ اجرا عده کارمندان خارجی از دو درصد کارمندان شرکت تجاوز نکند. بنده میخواستم توجه دولت را مخصوصا علاوه بر شرکت ملی نفت برای دفعه صدم به این مطلب جلب کنم که ما متاسفانه محصلینی که داریم برای کارهایی که لازم داریم آماده نمیکنیم.
از طرف دیگر، طبق اطلاعاتی که باز بنده دارم در هیچ یک از سرپرستیها متاسفانه ارشاد و راهنمایی نیست. برای اینکه به محصلین ما گفته شود چه چیزهایی لازم داریم تا این محصلین که آنجا هستند آنچه را که ما لازم داریم یاد بگیرند، بنده این مطلب را از همین جا سوال کردم و دولت هم وعده داد، ولی هنوز نتیجهای گرفته نشده است. تقاضا و خواهش و استدعای بنده و التماس بنده این است که در این باب توجهی بفرمایید. ما الان ده پانزده هزار محصل در خارج داریم، ولی آنها را برای کارهایی که داریم آماده نمیکنند. آقا بعد از ده سال ما چطور میتوانیم این کار را بکنیم که اینها گفتهاند؟ اولا چرا در ده سال، بلکه باید در ظرف چهار پنج سال این کار عملی بشود. یعنی به اندازهای که باید آدم تربیت بکنیم که بتواند تمام کارهای این شرکت را انجام بدهند. الان محصلین و جوانان ما در خیابانها راه میروند برای اینکه چیزی را که ما میخواهیم نمیدانند، در صورتی که ما قادر هستیم و میتوانیم فرهنگ خودمان را طوری اصلاح بکنیم که اشخاصی را که تربیت میکنیم برای کارهای مورد احتیاج مملکت باشد و یکی از احتیاجات آنی و ضروری ما همین مساله نفت است که اگر ما در این قسمت
صنعت نفت واقعا کوشش بکنیم و دلسوزی بکنیم یقین داریم که ما صدها بلکه هزارها نفر از بهترین جوانان خودمان را میتوانیم تربیت بکنیم و در مقامات بسیار موثر این شرکت بگذاریم. من دو سه سال پیش که رفته بودم به نواحی جنوب و از آغاجاری و گچساران و جاهای دیگر دیدن میکردم واقعا خوشوقت بودم از اینکه دیدم جوانان ایرانی که رفته بودند در خارجه و تحصیل کرده بودند در آنجا به بهترین وجهی وظایف خود را انجام میدادند، واقعا بسیار اسباب افتخار بنده بود. پیش از این دیده بودم همهشان خارجیها بودند و حالا همه ایرانی هستند. حالا یک کاری بکنید که در تمام قراردادها این طور بشود و این افتخار برای این دولت باقی بماند که این کار را شروع کرده است. امیدوارم این توضیحاتی که خواستم جناب آقای نخستوزیر یا آقای دکتر یگانه توضیح بفرمایند تا بنده روشن بشوم، البته به طوری که ملاحظه فرمودید بنده اسمم را جزو موافقین نوشتهام و موافق هم هستم، ولی استدعا میکنم این نکاتی را که عرض کردم روشن بفرمایید تا با اطمینان خاطر و وجدان راحت بتوانم رای بدهم.
بیانات آقای شاهرودی
مقدمتا عرض میکنم که در سیچهل روز گذشته چند واقعه مهم در ایران اتفاق افتاده که از نظر سیاست داخلی و خارجی و اقتصادی ایران دارای اهمیت زیاد بوده و میتوان گفت در تاریخ مشروطیت ایران حوادث مزبور یکی از اتفاقات مهمهای میباشد که در خاطرههای آیندگان قابل توجه خواهد بود.
یکی از آن وقایع قیام و اظهار تنفر قاطبه ایرانیان بود که به یاوهسراییهای کودکانه و مغرضانه کسانیکه برخلاف حق و حقیقت و برخلاف صدها شواهد تاریخی و حسی درباره خلیجفارس به وسیله رادیو و چند روزنامه مزدور و بیانیه ساختگی به نام وکلای حقوقی در مقابل روشنی ماهتاب عالمتاب از دور عوعو میکردند پاسخ دندانشکنی داده شد.
موضوع دیگر تجدیدنظر در قرارداد نفت ۱۳۳۳ به سود ایران و بستن همین قراردادهای نفت به کمپانیهای معتبر آمریکا و اروپا میباشد که با مقایسه با قراردادهای سابقی ایران و سایر کشورهای نفتخیز شرایط آن به سود ایران بوده و از این دو قسمت درآمد زیادی چه بهطور علیالحساب و چه در آتیه عاید خزانه دولت میشود. چنانکه ممکن است تا چند سال دیگر درآمد نفت ایران به هزار میلیون دلار برسد معلوم است در انجام این کار بزرگ مساعی فراوانی به کار رفته تا یک چنین گنج شایانی یعنی استفاده کردن از منابع نفتی که موهبت الهی است نصیب ملت ایران شده است. ولی در مقابل این درآمد سرشار همه از یکدیگر میپرسند که این درآمد خداداده را چگونه خرج کردند و چگونه خرج میکنند و چگونه خرج خواهند کرد؟ و در پاسخ این پرسشها آنچه تاکنون دیده شده باید اذعان نماییم پولهایی که از درآمد نفت و وامها و کمکهای خارجی و مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم به خزانه دولت عاید شده، آنطوری که شاید و باید تمام آن به مصرف واقعی سودمند و لازم نرسیده و میتوان گفت قسمتی بد خرج شده و برای بدخرج شدن هم هیچ دلیلی و گواهی گویاتر از آسفالت و درختکاریهای خیابانهای تهران نیست.
ارسال نظر