آرزوی محو بزرگ  مالکان ایران

مصدق و ملی شدن صنعت نفت

دکتر حسن ارسنجانی، وزیر کشاورزی دهه ۱۳۴۰ در حالی به شکل‌گیری طبقه متوسط قبل از ملی شدن صنعت نفت در ایران اشاره می‌کند که به گفته وی اشتباهاتی که از سوی رهبران این نهضت سرزد، باعث شد تا طبقه متوسط نتواند به آن اهداف اجتماعی و اقتصادی خود دست یابد. این انتقادات حسن ارسنجانی به دولت دکتر محمدمصدق و طرفدارانش در حالی مطرح می‌شود که وی اصلاحات ارضی را شیوه‌ای برای دست‌یابی مردم ایران به دموکراسی می‌دانست. در شماره امروز، ادامه سخنان ارسنجانی درباره اصلاحات ارضی تقدیم خوانندگان محترم می‌شود. باز نداشتن هدف مشخص کسانی که خودشان را رهبر طبقه متوسط در آن زمان می‌دانستند، خواستند از گیجی اینها سوءاستفاده کنند، مردم را به مجرایی بکشانند که عاقبتش را خود آنها می‌دانستند، به همین دلیل این عده ابتدا در مقابل ملی شدن صنعت نفت خواستند مقاومت کنند، همین افراطیون چپ در آن زمان شعارهایی می‌دادند و ملی شدن صنعت نفت را در یک توطئه و دسیسه استعماری لقب داده بودند کسانی که دنبال ملی شدن نفت هستند عوامل ارتجاع و استبداد و استعمار هستند بعد از آن که صنعت نفت ملی شد و نهضت مردم متوسط ایران آن را به ثمر رساند، اینها ناچار شدند شعار تازه‌ای به جای اینکه نفت را در تمام ایران ملی بشناسند فقط نفت جنوب را ملی شناختند که آن وقت این امر مورد بحث زیادی واقع شد که عجالتا من درصدد معارضه یا مناقشه فکری با آن دسته از مردم نیستم. برای اینکه عده‌ای از آنها امروز کسانی هستند که در ایران سکونت دارند و متوجه حقایق امر شده‌‌اند، عده‌ای هم که در ایران نیستند ناچار باید از همان تزهای قبلی خودشان دفاع کنند. برای اینکه چاره دیگری ندارند، بنابراین در همان زمان که نزدیک بود یک لحظه تاریخی قاطعی برای ایران پیش بیاید، یک مرتبه دسته افراطی چپ راه خودش را خواست جدا کند. بعد از اینکه شکست خورد آنا خودش را در بین همان دسته متوسط گیج مخلوط کرد، ولی مصمم بود و با حسن نیت خواست آنها را به آن طریقی ببرد که خودش ضرورتش را تشخیص داده بود و لازم می‌دانست به آن طریق سوق پیدا کند.

این گیجی و نداشتن هدف اجتماعی و اقتصادی صحیح رهبران و مدعیان رهبری طبقه متوسط سبب شد که وقایعی بعد از آن هم پیش آمد که همه ملت ایران از آن کم و بیش مستحضر هستند و در جریانات یک ساله اخیر هم به کرات باز این گیجی و نداشتن هدف مشخص اقتصادی و اجتماعی سالم و متناسب با طبقه متوسط را نشان دادند و شاید بعد از این هم باز نشان بدهند.

ولی نکته مهم این بود که در تمام این مدت کسانی فقط به حقیقت امر توجه پیدا کردند که در صدر مشروطیت و در دوره اول و دوم مجلس شورای ملی ایران شرکت داشتند یا اینکه عملا در دوره رضاشاه وضعی پیش آمد که عملیات اقتصادی آن دوره درست به طرف همان هدف سوق داده می‌شد، بعد از دوره رضاشاه یعنی از زمان اشغال ایران به بعد و قبل از آن کسانی که مدعی آزادیخواهی، مدعی استقرار دموکراسی در ایران یا مدعی تبلیغ افکار چپ و معتدل بودند ابدا توجه نکردند که ریشه اساسی استقرار طبقه متوسط در ایران و استقرار دموکراسی در ایران و تعدیل ثروت و امکان دادن به رشد اجتماعی و زندگی سیاسی پانزده میلیون جمعیت ایران فقط از بین بردن آثار فئودالیته و نیمه‌فئودالی اقتصاد ایران بود، این وضع دوام داشت تا وقتی که مساله تقسیم اراضی پیش آمد. ابتدائا تقسیم اراضی سلطنتی مطرح و اقدام شد، بعد که قانون اصلاحات ارضی به مجلس رفت که قانون غیرکافی و غیرمفیدی بود و شاید با شرایط زمان و مکان ایران تطبیق نمی‌کرد، اقتباسی بود از مجموعه قوانینی که در سایر ممالک اقدام به اجرای آن کرده بودند. همان طور که در بیست ساله اخیر تمام ممالک نیمه‌مترقی از هم اقتباس کردند، نویسندگان این قانون هم همین کار را کرده بودند، وقتی همین قانون به مجلس رفت وکلای مجلس که اکثریتشان مالکین عمده بودند به وسایلی جلوی این قانون را سد کردند و قانون را به صورت مسخ شده و مسخره‌ای درآوردند که کم و بیش همگی از آن اطلاع داریم. لایحه قانونی اخیر اصلاحات ارضی که صد درصد یک قانون ملی و اصیل ایرانی است با توجه به امکانات و شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران تنظیم شده این قانون فی نفسه با از بین رفتن دوره نیمه فئودالی اقتصادی ایران کمک خواهد کرد یعنی آثار اقتصادی و سیاسی مالکین عمده را در ایران محو می‌کند، زارعینی که برده این مالکین بودند را به صورت افراد مستقل و آزاد اقتصادی و سیاسی درخواهد آورد و آنها را دخیل خواهد کرد در زندگی آزاد دموکراسی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی آینده ملت ایران. هدف این قانون این است که درعمل ما می‌بینیم وقتی که ما حدنصاب معین قابل تطبیق و قابل اجرایی را انتخاب کردیم که ناچار بودیم یک چنین حد نصابی را انتخاب کنیم نتیجه اجرای این قانون این خواهد شد که در حدود بیست و چند هزار ده ایران بین رعایا تقسیم می‌شود و اینها را نجات خواهد داد از آن صورتی که دارند و توام با تقسیم اراضی تشکیلات فنی برای تجهیز اقتصاد کشاورزی ایران را ما به وجود می‌آوریم، همان‌طور که در منطقه نمونه مراغه و میاندوآب و شاهین دژ و هشترود این کار را خواهیم کرد، درآمد زارع را چند برابر کنیم قدرت خرید او بالا می‌رود. اقتصاد ایران سالم‌تر خواهد شد به ترتیبی که این قانون اصلاحات ارضی پیش برود صنایع سبک ایران به راه خواهد افتاد و رونق پیدا خواهد کرد، رونق اقتصادی دوام خواهد یافت و اداره خواهد شد، گردش پول در ایران سریع خواهد شد، مردم در دهات آزادی پیدا خواهند کرد که در زندگی اقتصادی و اجتماعی ایران صاحب حق رای و دخالت خواهند بود.