اقتصاد ایران از نگاه بودجه۱۳۶۰- بخش نوزدهم
ناطق نوری: سازمان برنامه را درست کنید
علی اکبر ناطقنوری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی از موافقان بودجه سال ۱۳۶۰ دولت شهید رجایی بود. وی در ادامه دفاعیات خود از بودجه ۱۳۶۰ به این مساله اشاره کرد که لایحه پاکسازی و بازسازی را برای سازمان برنامه و بودجه و ادارات بیاوریم تا افراد ناصالح را از آنجا بیرون کنیم. البته به این منظور که مخالفان دولت نتوانند کارشکنی کنند و چوب لای چرخ دولت بگذارند. ادامه صحبتهای وی در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم میشود.
علی رجایی نخست وزیر ایران در سال۱۳۶۰
علی اکبر ناطقنوری، نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی از موافقان بودجه سال ۱۳۶۰ دولت شهید رجایی بود. وی در ادامه دفاعیات خود از بودجه ۱۳۶۰ به این مساله اشاره کرد که لایحه پاکسازی و بازسازی را برای سازمان برنامه و بودجه و ادارات بیاوریم تا افراد ناصالح را از آنجا بیرون کنیم. البته به این منظور که مخالفان دولت نتوانند کارشکنی کنند و چوب لای چرخ دولت بگذارند. ادامه صحبتهای وی در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم میشود. برنامه پنج ساله، ده ساله، بیست و پنج ساله بدهیم لزوم برنامه خوب است این حرف بسیار خوبی است، اما اول در این شرایط، مثل روزی که نخستوزیر میخواست انتخاب بشود، بعضی از مخالفان میگفتند که به این دلیل ما مخالفیم چون برنامه و ریز برنامهاش را نداده است. بابا نخستوزیری که اینجا در بغل دست بنده و شما نماینده بود، آوردیمش گفتیم بلند شو و بیا نخستوزیر شو، بعد میگوییم این چرا ریزبرنامهاش را نداده است؟ چرا برنامه سال آیندهاش معلوم نیست؟ خوب، کسی را که شما از پشت صندلی وکالت برداشتید و نخستوزیرش کردید، حالا هم در این مساله تدوین برنامه عمرانی بسیار عالی است و انشاءالله دولت بعد از این که این گرفتاریها که ضرورت دارد رسیدگی بشود و اولویت دارد، تمام شد و در عرضش هم انشاءالله تدوین میکند و برنامههایش را میدهد.
اما سوال من از آن دوستان خودمان این است که برادرها شما بفرمایید که خودتان در دورهای که در سازمان برنامه و بودجه بودید چه کردید؟ بنده به عنوان یک عضوی که حالا در خدمت برادرها و خواهرها و ملت هستم، در کنار دوستانی که رنج و زحمت میکشند در روستا به عنوان یک عضو جهاد، در همین مجلس شما میبینید که تا مجلس ساعتش تمام میشود و میرویم بیرون، پنجاه مشتری دورمان را میگیرند، از اینجا میرویم بیرون، باز جهاد تا ساعت پنج و شش و هفت بعدازظهر، همهاش آمدهاند و تقاضا دارند.
آقا آنجا لولهکشیاش این طوری شده است، آقا آنجا آنچنان شده است، آقا جاده ما چه شد؟ آقا آب ما چه شد؟ من به عنوان عضو جهاد این طور، دولت به مراتب بیشتر دورش را میگیرند. به هر استانی میرود نارساییها گفته میشود، محرومیتها گفته میشود و اگر بخواهد بیاید در آن نظامات و قوانین دست و پاگیر و مرتب بخواهد من و من کند و معطل بشود، نمیتواند خودش را با انقلاب تطبیق بدهد. شما اول بیایید سازمان برنامه و بودجه را از آن شکل طاغوتیاش دربیاورید، شما بیایید این لایحه پاکسازی و بازسازی را که تا میگوییم پاکسازی و بازسازی یکدفعه میبینیم که یک جورهایی میشود، این را بیایید مرد و مردانه پیادهاش کنید، ادارات را درست کنیم، افراد ناصالح را بیرون کنیم، کسی که آنجا نه تنها با دولت همکاری نمیکند بلکه کارشکنی هم میکند، در سازمان برنامه و بودجه و غیربرنامه و بودجه و چوب لای چرخ دولت میگذارد و حتی آنچه را که باید جهت اطلاع در اختیار بگذارد، نمیگذارد، خوب دولت ناگزیر است بیاید و خودش را با انقلاب تطبیق بدهد، نباید دولت جمهوری اسلامی برود و خودش را با آن طاغوتیها و آن سیستم دیروز تطبیق بدهد. شما اگر خیلی دلتان سوخته است بیایید و سیستم و ادارات را دگرگون کنید. این که در قبل کار پیشرفت نداشت جهتش همین بود.
جهتش این بود که میخواستند، دقیقا طابقالنعل به النعل روی آن ضوابط دست و پاگیر عمل کنند و از این طرف هم به مردم میگویند یاالله تند باشید، بیایید، چرا دولت نمیرسد؟ چرا آوارگان این چنینند؟ چرا آنچنان هستند؟ بابا، انصاف هم خوب چیزی است. ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارافی دنیاکم، واقعا دور از زدوبند سیاسی حرف بزنید. (رئیس- سعی کنید، مختصر بفرمایید) لااله الا الله، ما یک منبر در تمام این دوره گیرمان آمده است این هم نمیگذارید ما حرفمان را بزنیم. بله بیاییم دور از زدوبندها.
واقعا اگر دولت، دولت آقای رجایی نبود شما میخواستید برای دو دوازدهمی که ضرورت دارد دست دولت هم خالی است، یک آقای دیگر زیدوعمر بود آیا واقعا این طوری میآمدید و بعد اینطوریها موضعگیری میکردید؟ بیایید برای خدا ببینید که گیر کار کجاست؟ گیر کار را رد کنید. ایشان روز اولی هم که آمد، گفت بابا من میآیم، من مثل شما اینجا نشستهام به من میگویند، بیا، میآیم اما شماها باید کمکم کنید. با هم باید کار کنیم، بیاییم کمک کنیم نه این که مرتب بیاییم بگوییم، چرا اینجا آنچنان است؟ از این چراها اگر در بعد منفی بخواهیم بگوییم از شما و من مجاهدین خلق بیشتر گفتند این که باز یکی از آقایان گفتند که مقدار نفت صادراتی مهم نیست. آنچه که مهم است پول حاصله از نفت است که این به اصطلاح نفت که سیستم ما، سیستم تک محصولی است، این نفت اگر بیاید و مثلا پولش زیاد بشود.
چه ایجاد میکند. چه میشود و این سرمایهای که مال ملت است، مال نسلهای آینده است، آنها از بین میرود. جالب است که از این طرف میگویند نفت را دست نزنید، از آن طرف هم یکی از آقایان میگفت این معدنها را چرا دست میزنید؟ این معدنها مال نسلهای آینده است. چشم، اصلا چه کسی گفته است که شما به جنگل دست بزنید؟ چشم آقایان بودجه اعتبارات جاریشان و این بودجه به مراتب از اعتبارات جاری سال ۵۷ بیشتر است، اما نوبت به اولیا که رسید آسمان تپید. یکدفعه رسیدند به اینجا که خب این چه کاری است و بعدا اصلا آمدهاند و گفتهاند که چرا شما حالا میآیید به روستا برسید؟ به روستا لازم نیست برسید. شما حالا چه ادعایی دارید یک جایی که ده سال حمام نداشته است حالا هم حمام نداشته باشد یکی از آقایان میگفت یک جایی پنج سال، ده سال است حمام ندارد.
حالا ده سال دیگر هم نداشته باشد. ما به کارهای مملکتی برسیم بعدا به آنجا برسیم، و حال این که بیشترین رقم این مملکت یعنی آنهایی که تولیدکننده هستند، مراکز تولید ما روستاهای ما هستند. شهرهای ما مصرف است، اصلا مصرفکننده هستیم و جهاد که حالا من خودم راجع به جهاد حرف نمیزنم، چون ریا میشود میگذاریم آقایان، دوستانمان اگر خودشان خواستند درباره جهاد صحبت میکنند. اجمالا برای این که بودجه جهاد را کم کنند این به اصطلاح حاشیه برای این اینهاست که وقتی به آنجا رسید بگویند آقا لازم نیست مثلا هشت میلیارد تومان جهاد سازندگی، اما شما عملکرد سال قبلشان را ببینید و نقشی که جهاد در صدور انقلاب به روستاها و اثری که داشته است.
ارسال نظر