تاریخ نفت - خاطرات ایدن - ۳
توافق انگلستان و آمریکا علیه مصدق
آنتونی ایدن، وزیر امور خارجه دولت چرچیل بود. مسوولیت وی در دستگاه دیپلماسی انگلستان همزمان شده بود با نخستوزیری دکتر محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایران. از همین روی وی دوره چالش برانگیزی را در پست خود سپری کرده است که به آنها در کتاب خود تحت عنوان «خاطرات ایدن» پرداخته است.
هاریمن مشاور رییس جمهور آمریکا
آنتونی ایدن، وزیر امور خارجه دولت چرچیل بود. مسوولیت وی در دستگاه دیپلماسی انگلستان همزمان شده بود با نخستوزیری دکتر محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایران. از همین روی وی دوره چالش برانگیزی را در پست خود سپری کرده است که به آنها در کتاب خود تحت عنوان «خاطرات ایدن» پرداخته است. در شماره امروز به بخش دیگری از خاطرات او که به دنبال جذب همکاری آمریکاییها علیه دکتر مصدق است، پرداخته میشود که تقدیم خوانندگان محترم میشود.
برای آنکه اختلافاتی را که در زمینه امور فنی و سیاسی با دولت آمریکا داشتیم روشن کنیم، پیشنهاد کردم که ترتیب چنین مذاکراتی را بیدرنگ در پاریس بدهم، این پیشنهاد، مورد استقبال آقای آچسن قرار گرفت و سه شب بعد، گفتوگوها در سفارتخانه ما در پاریس صورت گرفت. در یکی از آن شبها که کارهای دیگری پیش میآمد و مذاکرات را متوقف میکرد، گفتوگوی مفید دیگری درباره مسائل سیاسی ایران کردیم و در این گفتوگو، دوستان آمریکایی ما مشکلاتی را که با مصدق داشتند، شرح دادند. در این وقت، مصدق هنوز در واشنگتن بود و گفته میشد که به مذاکره و گفتوگو تمایل دارد. از طرف دیگر، خبر میرسید که اوضاع و احوال در ایران بسیار وخیم شده است. مصدق دستور داده بود که قانون حکومت نظامی در تهران اجرا شود. من، استدلالهای خود را تکرار کردم و عقیده راسخ خویش را دوباره با قاطعیت بیان داشتم که کمونیزم، تنها جانشین مصدق نیست.
شب هفتم نوامبر، دو مشاور ما از لندن آمدند و دستورهایی را که به تصویب نخستوزیر و هیات دولت رسیده بود، با خود آوردند. این دستورها مطابق نظریاتی بود که من قبل از ترک لندن ابراز داشته بودم. ما، مخالفتهای خود را با پیشنهادهای آمریکا، توضیح دادیم و پس از اندکی بحث درباره این مسائل، آمریکاییها از ما پرسیدند چه راه حل دیگری را ما (انگلیسیها) عملی و قابلقبول میدانیم. آن وقت من پیشنهاد خودمان را برای شرکت آمریکاییها (در بهرهبرداری از نفت ایران) مطرح کردم. آمریکاییها، به هیچ وجه مایل نبودند در نقش به دست آورندگان منافع بازرگانی ظاهر شوند. ولی آقای هاریمن، معتقد بود که اگر این پیشنهاد در تابستان مطرح شده بود، امکان داشت که در طرز تفکر ایرانیها اثر بگذارد و به وضع رضایتبخشتری منتهی شود. من نیز بر این عقیده بودم؛ اگرچه آن را بر زبان نیاوردم.
پس از آنکه شخصا این مساله را بررسی کردم، متوجه شدم از قصوری که دو کشور ما در مورد موافقت و هماهنگی با یکدیگر کردهاند، ما و آمریکاییها چه اندازه رنج و عذاب کشیدهایم. به گفتوگوکنندگان آمریکایی گفتم که در سراسر این ماجرا، مصدق آمریکا را علیه انگلستان به بازی گرفته است. این بازی باید موقوف شود، من معتقد بودم که سهیم شدن آمریکاییها در نفت ایران، تنها راهحل مساله است. روز بعد، به مذاکرات خود ادامه دادیم، مشاوران ما صبح جلسه داشتند و وزیران (ایدن و آچسن، وزرای خارجه انگلیس و آمریکا - مترجم) شب، بیش از سه ساعت با یکدیگر گفتوگو کردند. بیانیه مربوط اصولی را که در لندن طرح کرده بودم، به آمریکاییها دادم و موافقت شد که دیگر موضوع تشویق مصدق برای اقامت بیشتر در واشنگتن، مطرح نشود. ما درباره اعلامیهای که میبایستی هنگام عزیمت مصدق از آمریکا منتشر شود و مسالهای به شمار میرفت بحث کردیم.
این ملاقاتها، پیشرفت مفیدی را که در کار دستهجمعی پدید آمده بود، نشان داد.
لااقل تا این حد که اختلافات خود را دریافتیم. در این سلسله گفتوگوها، مذاکرات نهایی روز چهاردهم نوامبر صورت گرفت. هر دو، نقطهنظرهای متفاوتی که درباره آینده ایران داشتیم، شناختیم. در زمینههای دیگر، به یکدیگر نزدیک میشدیم. تصمیم گرفتیم خردمندانهتر آن است که فعلا هیچ گونه اعلامیهای از طرف انگلستان منتشر نشود. موافقت کردیم که به اتفاق آمریکا این فکر را دنبال کنیم که به وسیله «بانک بینالمللی» ترتیبی برای نفت ایران داده شود. بنا به پیشنهاد آقای هاریمن، پذیرفتم که دوباره بعضی از نامههایی را که او به دکتر مصدق نوشته بود، مرور کنم.
در ظاهر، شاید چنین به نظر میرسید که چندان پیشرفتی نکردهایم، ولی من احساس میکردم بارقه امیدی وجود دارد، مخصوصا اگر میتوانستیم آمریکاییها را متقاعد کنیم که عقیده ما در این باره درست است که به جای کمونیزم، در ایران عوامل دیگری میتوانند جانشین مصدق شوند. من میدانستم سفیر کبیر آمریکا در لندن، بر این عقیده بود که آمریکا نباید نظریات خود را در قضیهای که منافع بزرگ انگلیس به خطر افتاده است، بیش از اندازه تحمیل کند.
ارسال نظر