تحریف نام خلیج فارس از دهه 1330 آغاز شد

پالایشگاه نفت

آقای مرتضوی، مخبر کمیسیون دارایی بود که بیانات خود را در خصوص اجرای ۵ قرارداد نفتی در سال ۱۳۴۳ ایراد کرد. وی در ادامه سخنان خود به موارد چندگانه‌ای با طرح سوال‌هایی در این خصوص اشاره کرده است. نکته جالب در این بیانات این است که به گفته آقای مرتضوی، پس از یکسال و نیم مطالعه براساس قانون نفت و مشارکت و گذشتن از مرز قراردادها، یکدفعه خلیج فارس خلیج ع رب ی می‌شود. ادامه سخنان وی که از کتاب «تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران» برداشت شده و توسط شرکت ملی نفت ایران در اسفندماه سال ۱۳۴۴ منتشر شده است، در شماره امروز تقدیم خوانندگان ارجمند می‌شود. برای اینکه عرض بکنم که کشورهای دیگر تا چه حد از این قیام ما استفاده کردند اجازه می‌خواهم یک مطلب را به عرض برسانم و آن اینکه در سال ۱۳۳۴ در یک مسافرتی در دمشق مریض شدم و در بیمارستان بستری گردیدم. پس از اینکه کسالتم برطرف شد و دوره نقاهت را طی می‌کردم خواهش کردم کتابچه‌هایی را به من بدهند که بخوانم. ضمن مجلات و کتابچه‌هایی که به بنده دادند یک کتابچه کوچکی بود که روی آن نوشته شده بود: (گاید توکرکوک) این کتابچه تاریخچه نفت عراق را توضیح داده بود و من در آن کتابچه خواندم که جمع محصول نفت عراق در سال ۱۹۴۹ سه و نیم میلیون تن بود، ولی در پایان سال ۱۹۵۱ به ۳۳ میلیون تن رسید و دولت عراق توانست با بهره‌برداری از قیامی که ملت ایران کرده بود قرارداد ۵۰ -۵۰ را با کمپانی‌های نفت منعقد کند.

قراردادی که دولت ایران در سال ۱۳۳۳ با کنسرسیوم منعقد کرد البته تحت شرایط زمان قراردادی بود که ما براساس ۵۰ -۵۰ یعنی براساس کل درآمد خالص ۵۰ درصد مالیات بر درآمد، اساس و پایه آن قرارداد را ریخته بودیم این قرارداد در آن تاریخ برای ما یک قرارداد ایده‌آل نبود، ولی وقتی‌که رهبری یک مملکت به دست توانای شخصیت متفکر و مدبر قرار دارد ملاحظه می‌فرمایید که ما در کنار یک قرارداد غیرایده‌آلی توانسته‌ایم به نتایج ایده‌آل برسیم. کما اینکه با تدبیر و تعقل توانستیم شر کت ملی نفت را آن‌قدر توسعه بدهیم که حتی بتواند کارشناس نفت به سایر کشورها بفرستد و ما در طرح قراردادهای جدید برخلاف گذشته که می‌گفتیم کمپانی‌ها چه پیشنهاداتی دارند در این تاریخ با داشتن کارشناسان وارد و خبره ابتکار را در دست می‌گیریم و پیشنهادها را تنظیم می‌کنیم و می‌گوییم که شما با این پیشنهادهای ما موافق هستید یا خیر. به‌عقیده من این یک پیشرفت بسیار بسیار قابل توجه است.

در سال ۱۳۳۶ قانون اساسی نفت از تصویب مجلسین ایران گذشت و پایه و اساس قراردادها را متزلزل کرد و پایه و اساس جدیدی را استوار کرد. در اجرای آن قانون بود که ما توانستیم مشارکت را در اصل قراردادها وارد کنیم و این یک اصلی بود که پذیرفتن آن برای کمپانی‌های بزرگ بسیار شاق بود. قراردادهای سیریپ و آیپک که ما با ایتالیایی‌ها و آمریکایی‌ها براساس ۲۵ -۷۵ تنظیم کردیم در همان موقع یک اقدام متهورانه‌ای تلقی شد و به این منزله تعبیر شد که ما ۱۵ سال از زمان قراردادهای نفت جلوتر هستیم. البته عبور از هر مرزی خالی از مقاومت نیست حتی خلبانی‌ ماهر که می‌خواهد از مرز صوت عبور بکند آن مرز استقامت می‌کند ولی اگر با مقدمه صحیح و با تدبیر و تعقل قدم برداشته بشود ملاحظه خواهید فرمود که هیچ مانعی نمی‌تواند مانع پیشرفت و رسیدن به هدف‌های ملی یک اجتماع بشود. ما در حقیقت از مرزهای قراردادها گذشته‌ایم و بعید نیست در موقعی که از این مرزها عبور می‌کنیم در اطراف خود سرو صداهایی بشنویم که در یکسال و نیم پیش که ما مشغول مطالعه براساس قانون نفت و ومشارکت و گذشتن از مرز قراردادها شدیم چطور شد که یکدفعه خلیج‌فارس خلیج عربی می‌شود و بنده خوزستانی که مطابق اسناد مثبته موجود ۸۵۰ سال است که در خوزستان خانواده من و صدهزار نفر افراد منتسب سکونت دارند و هم به زبان فارسی دری ساسانی صحبت می‌کنیم که ناب‌ترین لغات فارسی را شما می‌توانید در زبان محلی ما بیابید بنده یکدفعه می‌شنویم یک فرد عرب و خوزستان می‌شود جزء میهن عربی! الان بنده می‌فهمم این غوغاها چه بوده است. اجازه بفرمایید که بنده عرض کنم که در لهجه محلی خوزستان که از دو میلیون نفر نفوس آن مسلما یک میلیون و نهصد هزار نفر آنها به این لهجه صحبت می‌کنند ما آنچنان فارسی صحبت می‌کنیم که هنوز به صبح می‌گوییم پیشین و به‌عصر می‌گوییم پسین و به ناهار می‌گوییم چاشت. اینها لغات فارسی است که ما خوزستانی‌ها با آن صحبت می‌کنیم. اما همان طوری که عرض کردم با داشتن رهبری خردمند و مدبر از مقاومت این مرزها و از این بانگ وژخ‌ها نمی‌هراسیم و امروز در مقالاتی که در روزنامه‌ها می‌خوانیم می‌بینیم تمام مقالاتی که به ما خرده می‌گرفتند و ما را دلسرد می‌کردند که امری محال است امروز می‌نویسند که این امر محال تحقق پیدا کرده. قراردادها در مجلس ایران برای تصویب مورد رسیدگی قرار گرفته و هیچ عاملی نتوانست جلوی پیشرفت ملت ایران و عبور از مرز قراردادها را بگیرد.

با عرض این توضیح و با توجه به قانون نفت که از تصویب مجلس گذشته است ما برای هر قرارداد جدیدی در بادی امر اصل مشارکت را می‌پذیریم و استثنائا اصل عاملیت را، بنابراین در شرایطی که از طرف کارشناسان نفت ایران برای قبول ورود در مزایده حوزه شماره یک فلات قاره تعیین شد فقط اصل مشارکت را پذیرفتیم و بنده اینجا در جواب سوال نماینده محترم عرض می‌کنم که منظور از مشارکت چیست. تصور بفرمایید برای استخراج یک معدن دو نفر با هم شریک می‌شوند و این معدن را استخراج می‌کنند. لامحال در استخراج این معدن عوایدی نصیب این دو نفر که متفقا یک شرکتی را تشکیل داده‌اند خواهد شد. طبق قوانین مالیات بردرآمد ایران هر وقت عایدات از یک اشل معینی بالا رفت ۵۰ درصد به آن درآمد مالیات تعلق می‌گیرد و چون منافع عاید از استحصال نفت مسلما از اشلی که در قانون مالیات بردرآمد برای شمول ۵۰ درصد مالیات بردرآمد تعیین شده بیشتر خواهد شد لامحاله از عواید حاصله خالص این فعالیت دولت ایران پنجاه درصد مالیات بردرآمد خواهد گرفت و پنجاه درصد بقیه سود خالص این دو شرکت است که بالطبع ۲۵ درصد متعلق می‌شود به‌یکی از شرکا و ۲۵ درصد دیگر متعلق می‌شود به‌یک شریک دیگر.

به این ترتیب شرکت ملی نفت ایران با کمپانی‌هایی که حاضر شده‌اند در استخراج و استحصال و فروش نفت با ایران همکاری کنند یک شرکت دو جانبه تشکیل می‌دهد و این شرکت از طرف این دو شرکت شروع می‌کند به استخراج نفت. پس از کسر هزینه از آنچه که عایدات خالص حاضر شده است پنجاه درصد آن را دولت ایران به عنوان مالیات بر درآمد می‌گیرد و پنجاه درصد دیگر از عایدات بیست‌وپنج درصد دیگری متعلق می‌شود به شرکت ملی نفت ایران، بنابراین اصول مشارکت عبارت از این است که شرکت ملی نفت ایران طبق قانون نفت با یک شرکت خارجی با حقوق متساوی و سرمایه متساوی شرکت می‌شود برای استخراج نفت، نتیجا دولت و ملت ایران هفتادو پنج درصد از عایدات خالص نفت را تحصیل خواهد کرد.

سوال دوم عبارت از این بود که این دستگاه مختلط مجاز به انجام چه عملیاتی است؟ به طوری که عرض کردم دو طرف قرارداد که طرف اول شرکت ملی نفت ایران و طرف دوم کمپانی خارجی است که با ما قرارداد تنظیم می‌کند و در قرارداد اسمش مذکور شده است اینها متفقا یک سازمان مختلطی را تشکیل می‌دهند. با یک سرمایه‌ معین، خیلی کم، نصفش را شرکت ملی نفت ایران می‌پردازد و نصف سرمایه را طرف دیگر می‌‌پردازد و یک شرکتی را به وجود می‌آورند که این شرکت از طرف دو شریک شروع می‌کند و عملیات اکتشاف نفت تا زمانی که به استحصال تجارتی برسد. این دستگاه مختلط یا این شرکت ثالث که طبق قوانین ایران به ثبت می‌رسد به نمایندگی از طرف دو شریک دیگر کلیه عملیات اکتشافی و توسعه و بهره‌برداری را تا استحصال نفت و تحویل آن در بنادر یا هر جای دیگر که طرفین اول و دوم تعیین بکنند انجام می‌دهد و هر نوع وظیفه‌ای که مستلزم رسیدن به این هدف است به وسیله این سازمان مشترک انجام می‌شود و همان‌طوری‌که نمایندگان محترم در قرارداد مطالعه فرموده‌اند این شرکت به هیچ وجه من الوجوه شرکت انتفاعی نیست یعنی در حقیقت به عنوان یک مباشر سرمایه‌ای از طرفین قرارداد طبق مواد قرارداد دریافت می‌کند و به مصارف معینی برای منظور خاصی از استحصال و تهیه نفت و تحویل آن به طرفین اول و دوم باشد انجام می‌دهد، بنابراین با این توضیح توجه فرمودید که این دستگاه مختلط در حقیقت یک شخصیت ثالث حقوقی است که وجود دو طرف اول و دوم در آن مستتر است و به نمایندگی طرف اول و دوم عملیات اکتشافی و توسعه و استحصال و حمل نفت به بنادر و تحویل آن را به طرف‌های اول و دوم به عهده دارد و لاغیر.