اقتصاد ایران از نگاه بودجه ۱۳۶۰- بخش هفدهم
دست دولت را در پوست گردو نگذاریم
پس از دفاعها و انتقادهای آقای آیت از برنامه بودجه سال ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی، نوبت به صحبتهای موافق آقای علیاکبر ناطق نوری رسید. وی با اشاره به این موضوع که نباید دست و پای دولت را در پوست گردو گذاشت، عنوان کرد که باید ریشه دزدی را پیدا کرد تا جلوی حیف و میل شدن بیتالمال را گرفت. در شماره امروز به بخشی دیگر از صحبتهای این دو نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی در خصوص بودجه دولت شهید رجایی پرداخته میشود که تقدیم خوانندگان محترم میشود.
علیاکبر ناطقنوری نماینده دوره اول مجلس در سال۱۳۶۰
پس از دفاعها و انتقادهای آقای آیت از برنامه بودجه سال ۱۳۶۰ در مجلس شورای اسلامی، نوبت به صحبتهای موافق آقای علیاکبر ناطق نوری رسید. وی با اشاره به این موضوع که نباید دست و پای دولت را در پوست گردو گذاشت، عنوان کرد که باید ریشه دزدی را پیدا کرد تا جلوی حیف و میل شدن بیتالمال را گرفت. در شماره امروز به بخشی دیگر از صحبتهای این دو نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی در خصوص بودجه دولت شهید رجایی پرداخته میشود که تقدیم خوانندگان محترم میشود. در آمریکا که میگوییم دموکراسی نیست به همین دلیل است یک طرف تلویزیون و رادیو و مطبوعات دستش است یک طرف هم چیزی دستش نیست. شستوشوی مغزی یعنی مبلغ ۴۵۰۰ فرانک فرانسه بابت هزینه مسافرت خانم سدیفی در وجه آقای امیرعلائی سفیر جمهوری اسلامی ایران در پاریس ارسال و از محل ماده ۸ به هزینه قطعی منظور نمایید.
حالا یعنی این است که سند هم شده است؛ حالا چرا به ایشان داده شده است چه شکلی بعد بایستی بازخواست کرد. مبلغ یک میلیون و چهارصد هزار ریال علیالحساب در وجه آقای مصطفی انتظاریون امضاکننده هم راز تقوی. باز این یک میلیون و چهارصد هزار ریال. باز هم داریم باز اینجا مبلغ دو میلیون ریال باقی مانده علیالحساب پرداختی به آقای مصطفی انتظاریون به حساب هزینه قطعی ماده ۸ سری منظور شود. زیرش مبلغ یکصد هزار ریال پرداختی به آقای مرتضی نافذی به طور علیالحساب بابت هزینه غذا از محل اعتبار ماده ۸ به هزینه قطعی منظور شود.
باز مبلغ ۷۰۰ هزار ریال تمام بابت واریز علیالحساب از محل ماده ۸ در وجه مصطفی انتظاریون پرداخت و به هزینه قطعی منظور فرمایید.
من نمیدانم این آقای مصطفی انتظاریون، این همه پول را صرف کجا میکرده؟ مبلغ سه میلیون ریال علیالحساب دریافتی آقای مصطفی انتظاریون را از محل ماده ۸ سری به هزینه قطعی منظور نمایید. باز لطفا چکی به مبلغ پنج میلیون ریال یا ۵۰۰ هزار تومان به نام آقای انتظاریون صادر و تحویل ایشان دهید این مبلغ از محل اعتبار ماده ۸ است و باز خوشمزهتر بعضی از این چیزها است. مبلغ یک میلیون ریال بابت هزینههای ضروری از محل ماده ۸ در وجه اینجانب پرداخت و به هزینه قطعی منظور فرمایید، حالا در چه مورد خرج بشود اینجانب هم زیرش رضا تقوی است رییس دفتر ریاست جمهوری. لطفا مبلغ ۵۰۰ هزار ریال از محل اعتبار ماده ۸ در وجه اینجانب برای پرداختهای ضروری به هزینه قطعی منظور نمایید. مبلغ ۵ میلیون ریال پرداختی طی دو فقره چک فلان و فلان را به حساب هزینه قطعی منظور نمایید. مبلغ یک میلیون ریال علیالحساب دریافتی طبق برگه فلان طبق دستور ۱۵۶۰۵۹ به مصرف موردنظر ریاست جمهوری رسیده است و به هزینه قطعی منظور نمایید.
باز مبلغ ۱۹۷ هزار ریال بابت هزینههای انجام شده در ماموریت ارومیه از محل ماده ۸ در وجه سعید فرید زنجانی پرداخت و به هزینه قطعی منظور نمایید. با توجه به این سند، میفهمید که چرا بعضیها اعلامیه میدهند و میگویند که نمیدانم دولت چطوری است و جمهوری اسلامی چطوری است و باز اینجا «جناب آقای تقوی صورتحساب ضمیمه مربوط به تهیه نوار و فیلمبرداری و چاپ عکسهای مربوط به شکنجه است که در چندین نسخه چاپ شده است و در پروندههای مربوط ارجاع و به آقای بنیصدر نیز داده شده است، این مبلغ توسط آقای فلان پرداخت گردیده است از ماده ۸ پرداخت گردد و این نامه را نیز از بین ببرید.»
یکی از نمایندگان- آقا، اینها سرقت اسناد نیست؟
آیت- خیلی خوب شما بروید اعلام جرم بکنید. «جناب آقای تقوی محترما هزینههای ماموریتهای استان خوزستان کردستان و پرسشکدههای خارج از دفتر نامبرده در جدول را که جمعا برابر ۳۵۹۰۲۸ ریال میباشد به شرح پیوست تقدیم میدارد راجع به همین ارزیابی و افکار و این چیزها است. خواهشمند است مقرر فرمایند نسبت به پرداخت هزینههای مربوط اقدام نمایند.
خیلی از اینها هست من به دو سند دیگرش هم فقط در اینجا اشاره میکنم یادتان هست که بحث شد از گارد ریاست جمهوری که شورای انقلاب هم هیچ مصوبهای در این مورد ندارد. آقایان هم در روزنامه دادوفریاد کردند که اولا این گارد نیست، یگان حفاظت است و ثانیا ۳۳ نفر بیشتر نیست و از این قبیل.
اینجا چند سند هست که خودشان کلمه گارد را به کار بردهاند و بعد لیست افراد را گفتند که ۱۶۶ نفر است و لیست هر ۱۶۶ نفر و چگونگی تعلیماتشان و مربیشان و سایر مسائل موجود هست به هر صورت، ما میخواهیم کنترل باشد که اینها قابل بررسی باشد که اگر فردا گفتیم که آقا این پول که به آقای انتظاریون داده شده است صرف چه چیز شده است معلوم باشد منتها سندش، محرمانه باشد، اشکالی ندارد.
سندش طوری نباشد که دست آقای صدام حسین بیفتد ولی طوری باشد که دست خودمان باشد، گفتم این طور چیزها مثل این است که زن از شوهر خودش هم رو بگیرد مجلس و دادگستری و اینها... باید به این چیزها نظارت داشته باشد و نظارت وقتی ممکن است که به یک نحوی اینها قابل کنترل باشد. آخرین مساله که البته بحث مفصلش را در بودجه ۶۰ میگذاریم و به نظر من هم حیاتی است مساله نفت است. دو طرز تفکر الان هست.
یک طرز تفکر میگوید، نفت ثروتی فنا شدنی است. شاه البته میگفت ماده شریفی است فلان و بهمان این نبایستی استخراج بشود باید زیر زمین بماند. بعضیها که خوب یک مقداری لطف میکنند میگویند خوب نمیتوانیم استخراج بکنیم نمیتوانیم صادر بکنیم. فلان و بهمان ما قبول داریم نفت خون تمدن است مهمترین مادهای است که در دنیا هست، اما این را هم در نظر داشته باشید که ما نباید تحت تاثیر جوی قرار بگیریم که کارتلها و تراستها به وجود میآورند. یک وقتی که میخواستند قرارداد کنسرسیوم را تصویب کنند میگفتند که چند سال دیگر نفت اصلا در دنیا مصرف ندارد انرژی اتمی، خورشیدی و اینها جایگزین آن میشود. سال ۱۳۳۲ میگفتند، تا ده سال دیگر الان از سال ۱۳۳۲، ۲۸ سال میگذرد، ولی شما میبینید که احتیاج به نفت روز به روز بیشتر میشود. در سال ۱۳۳۰ و ۱۳۳۱ که نفت ملی شد استخراج نفت ما ۳۲ میلیون تن بود و در اواخر شاه رسید به ۳۰۰ میلیون تن و باز هم دنیا تشنه نفت بود. ماحصل کلمهای که من میخواهم اینجا بگویم انسان اگر بچهاش مریض شد فرش زیر پایش را هم میفروشد و خرج آن بچه میکند در مورد نفت ما اگر بتوانیم بفروشیم الان جانمان را فدای انقلاب میکنیم چه برسد به پول نفت این را البته من از وقت. خود استفاده کردم و در موافقت دولت در این قسمت فقط صحبت کردم و در این مورد من کاملا موافقم که تا حدی که نیاز هست از نفت استخراج بشود، به شرط این که به صورت ارز نباشد که در مقابلش اسکناس چاپ بکنیم، مایحتاجمان را وارد کنیم کارخانه وارد کنیم کالاهای سرمایهای وارد کنیم و حتی کالاهای مصرفی که فعلا احتیاج داریم و انشاءالله بعد با خودکفا شدن کشاورزی و صنایع احتیاج نخواهیم داشت. والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته.
رییس- متشکر.
منشی- ناطق نوری موافق بعدی است البته آقایان عباسعلی ناطق نوری و علیاکبر ناطقنوری هر دو اسم نوشتهاند ولی جایشان را عوض کردهاند.
رییس- خوب، کدام یک از آقایان ناطق نوری میآیند صحبت کنند؟
منشی- آقای علیاکبر ناطق نوری بفرمایید.
علیاکبر ناطق نوری- بسماللهالرحمنالرحیم، الحمدالله ربالعالمین و صلیالله علی اشرفالانبیاء و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین قال علی علیه الصلوه والسلام ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختیارا ولاتولهم محاباه و اثره فانهما جماع من شعب الجور والخیانه و توخ منهم اهل التجربه و الحیاء من اهل البیوتات الصالحه والقدم فیالاسلام المتقدمه فانهم اکرم اخلاقا واصح اعراضا واقل فی المطامع اشرافا و ابلغ فی عواقب الامور نظرا. ثم اسبع علیهم الارزاق. فلان ذلک قوه لهم علی استصلاح انفسهم و غنی لهم عن تناول ما تحت ایدیهم.
و تا آخر خطبه که من دیگر همهاش را نمیخوانم با توجه به این که باید از مجلس شورای اسلامی و کمیسیون برنامه و بودجه تقدیر کرد دقت عمل نشان میدهد و در تاریخ بودجه این مملکت برای اولین بار هست که این چنین لایحه بودجه مورد دقت و موردنظر قرار میگیرد و این از افتخارات ما و ملت ما و مجلس ما هست هرچه دقت بیشتر، بهتر و دولت ما از این که لایحه بودجه در کمیسیون برنامه و بودجه دقیقا بررسی شود، نه تنها ابایی ندارد و نگران نیست که جناب رجایی طی یک جلسهای که در خدمتشان بودیم میفرمود این افتخار ما هست و دقت نظر کردن عالی است و قابل تقدیر؛ اما نباید فراموش کنیم که ما در یک کشور انقلابی هم داریم زندگی میکنیم و نباید فراموش کنیم که دقت زیاد ما را از مسیر اصلی انقلاب هم دورمان کند. مبادا دقت زیاد ما را گفت که این ضربالمثل معروف که به شخصی گفتند خیلی نزدیک شدی به لب بام و خطر افتادنت هست، آنقدر عقب، عقب رفت که از آن طرف بام افتاد.
معمولا ما یا گرفتار افراط میشویم یا گرفتار تفریط میشویم و این اصلی که (و کذلک جعلنا کم امه وسطالتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا) این اصل را فراموش میکنیم ما ضمن اینکه عرض کردم دقت لازم و بیتالمال یک ریالش لازم است که دقت بشود و حساب دارد «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب» طبیعی است این اصلا مکتب ما هست، تز ما هست حلالش هم حساب دارد و بررسی میکنند و نمیگذارند همین طور رد بشویم چه برسد به حرامش و تبذیر و اسراف و حیف و میل کردن بیتالمال مردم و این را هم همه میدانیم که امیرالمومنین علیهالصلوه والسلام که وقتی برایش میهمان میآید چراغ را خاموش میکند که بعضی از دوستان هم در دو دوازدهم قبل و هم در این لایحه به آن تکیه میکردند چراغ را خاموش میکند و چون بحث خصوصی است و میهمان آمده است از بیتالمال استفاده نشود، اما خوب است که ما به همه گفتار امیرالمومنین علیهالسلام و نیز همه دستورهای علی علیهالسلام دقت بکنیم. متاسفانه مثل استفاده کردن از گفتار امام بزرگوارمان است که هر دستهای میآیند از آن قسمت از گفتار امام استفاده میکنند که مطابق ذوق و میل و طبعشان است.
امام فرمود که باید آزاد حرفتان را بزنید، اما متین داد ندارد، فحش ندارد، فریاد ندارد موافق صحبت کند، مخالف صحبت کند بعد میبینیم که دوستمان از همه گفتار امام همین یک گوشهاش را میگیرد که الحمدالله بعد از فرمایشات امام دیگر میتوانم آزاد حرفم را بزنم.
گویا تا دیروز ایشان نمیتوانستند در مجلس آزاد حرف بزنند و جلوشان را میگرفتند همین یک تکه را هم گرفتند و آن تکههای دیگر که امام آن همه درباره مجلس...
رییس- آقای ناطق نوری، اینها خارج از بودجه هست.
علیاکبر ناطق نوری- جواب آزادی است خیلی خوب نمیگویم چشم به هر حال گفتار امیرالمومنین علیهالسلام را هم باید یک قسمتش را و ماجرای روغن چراغ گرفتنش را فقط نگیریم، بیاییم ببینیم که دستورالعملی که به مالک میدهد که اساسا به نظر میرسد که اگر در حکومت و نحوه اداره کشور دور از همه سیستمهای غربی و غربزدگی و شرقی، شرقزده و از قبیل اینها بیاییم ما این نامه علی علیهالسلام را که به مالک اشتر داده است، اصلا برای اداره مملکتمان و کشورمان و حکومتمان، این فرمان علی به مالک را پیاده کنیم همان گونه عمل کنیم و تحت تاثیر شانتاژها هم قرار نگیریم تحت تاثیر جوسازیها هم قرار نگیریم که حالا نمیشود پیاده کرد باید اول یک بینشی داد، فرهنگی داد رشدی داد تا بشود بعد پیاده کرد که اگر این طور باشد، بگوییم که تعلیق به محال است. جهتش این است که بعضیها را آدم میبیند که معتقدند الان اگر مثلا فرض بفرمایید حجاب حالا ربطی هم به بودجه ندارد فقه بخواهد پیاده بشود باید حتما اول ما فرهنگی به مردم بدهیم اول حجاب اسلام را شرح بدهیم و بعد بگوییم حجاب اما آدم میبیند که خود این آقایان پنجاه سال است که در مکتب اسلام به سر میبرند؛ اما هنوز دخترانشان بیحجاب هستند و ایدئولوگ مذهبی هم هستند معلوم میشود که با این طوریها که ما بمانیم بینش بدهیم، نه در عرض هم است نه در طول هم در اسلام وظیفه این است که در عرض هم حتی در امر به معروف هم این طور است.
ضمن این که من باید خودم را اصلاح بکنم هم عرض باید نهی از منکر هم بکنم نه این که من بمانم یک مسلمان ایدهآل بشوم تا بعد بتوانم شرط اول امر به معروف را پیدا بکنم. این نیست ما در کشوری داریم به سر میبریم که سیستم اداری و مالیاش سیستم دست و پاگیرش مانع حرکت است باید توجه داشته باشیم که دستوپای ارگانهای دولتی را بستن و دست دولت را تو پوست گردو گذاشتن و به بهانه اینکه بیتالمال باید دقت بشود. نتیجه، ما بخواهیم از این طریق جلو حیف و میل بیتالمال را بگیریم این دردی را دوا نمیکند.
این دنبال معلول رفتن است. در رژیم گذشته اینقدر دقت از نظر این ضوابط دست وپاگیر بود. در همین سازمان و برنامه و بودجه و غیرسازمان برنامه و بودجه قوانین دست و پاگیر که اگر بنا بود که عمل بشود، خوب خیلی میتوانستند جلوی دزدیها را بگیرند، اما با اینکه قوانین دست و پاگیر زیاد بود و کم نبود، اما دزدی هم کم نبود. آن کسی که میخواهد بدزدد، خودش بلد است که چطوری سند درست بکند که راه فرار هم یک روزی بتواند جواب بدهد. قانونی هم میشود بنابراین، ما بیاییم ببینیم که ریشه چیست؟ چه کنیم که از ریشه جلو حیف و میل بیتالمال گرفته بشود ببینیم علت اینکه دزدیها فرض بوده در رژیم گذشته بوده با اینکه این همه قوانین داشتهاند آن چه بوده است؛ آن علت دزدی را از بین ببریم و وضعی و سیستمی به وجود بیاوریم که هم دست و پای ارگانهای اجرایی بسته نشود و هم دزدی نشود.
ارسال نظر