اقتصاد ایران از نگاه بودجه۱۳۶۰- بخش ششم
شرایط صادرات و تولید نفت از زبان معینفر
در بهار ۱۳۶۰، ایران هنوز فشار زیادی بابت تامین بودجه سالانه را احساس نمیکرد و جنگ در وضعیت ویژهای نبود که مانع از صادرات و فروش نفت شود
پالایشگاه قدیمی نفت آبادان
در بهار ۱۳۶۰، ایران هنوز فشار زیادی بابت تامین بودجه سالانه را احساس نمیکرد و جنگ در وضعیت ویژهای نبود که مانع از صادرات و فروش نفت شود . علی اکبر معینفر، که در ماههای بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در منصب رییس سازمان برنامه و بودجه و وزیر نفت فعالیت و سرانجام به مجلس قانونگذاری رسیده بود، از آگاهان اقتصادی بود که در زمان بررسی لایحه بودجه ۱۳۶۰، نمایندگان سخنان او را بهرغم مخالفت سیاسی با او دارای اهمیت میدانستند. تحلیل معینفر از فروش و صادرات نفت در آن سالها، بیانگر گوشهای از شرایط اقتصاد ایران است که میخوانید:
بنابراین یک دستگاهی مسلما نیاز داریم که بتوانند این ظرفیتها را نگاه بکند و هماهنگ برنامهریزی کند. این دستگاه فعلا سازمان برنامه و بودجه است. حالا اگر یک سازمان برنامهریزی دیگری درست میکند تورمزا نباشد تورم پیش میآید من نمیخواهم چیزی بگویم واقعا باید واقعبین باشیم. یک مقدار تورم را هر کاری بکنید، نمیتوانید جلوی آن را بگیرید، ولی به طور وحشتآور تورم ایجاد نکنید و آن تورم است که ممکن است پدر مردم را در بیاورد و ممکن است مشکلات زیادی ایجاد کند. وظیفه این کار با چه کسی است؟ آن کسی است که باید بخشهای مختلف را با هم تطبیق بدهد. مثلا یک منبتکاری است که کدام کار را پهلوی کدام کار بگذارد. مجموعه اینها را بگیرد ممکن است یک نقش را روی صفحهای که ما میبینیم به طور مجزا وقتی نگاه کنیم در یک فاصله کوچکی نگاه کنیم، زیاد زیبا نباشد، ولی این نقش و نگارها را پهلوی هم بیندازیم. این یک هنر است، یک علم است، باید بنشیند و به آن شکل در بیاورد بعد ببیند چه مقدار تورم دارد بودجهاش؟ من در انتقاداتی که از بودجه ۶۰ کرده بودم برخورد کردم که گفته شد خیر آقا این صحبتی که میشود آقا زیاد میشود و میگویید اگر به این ترتیب باشد ما از دو رقمی به سه رقمی میرویم به این شکل خیلی ناآگاهانه است برای خاطر اینکه وقتی که رکود در مملکت هست دیگر تورم نیست. وقتی که همه این چیزها خوابیده، دستگاهها خوابیده دیگر تورم نیست چه ترسی دارید؟ این روشن است ما تورممان الان ناشی از رکود اقتصادی مملکت است، تورمی که الان در اینجا است، تورمی که در مملکت ما هست و قیمتها دارد بالا میرود و به شدت هم دارد بالا میرود و این واقعیتی است که نمیتوانیم از آن فرار کنیم. این یک مقدارش ناشی از رکود است. رکود اقتصادی است، تولیدات خوابیده حالا بعد میرسیم به اینکه چه کار باید کرد؟ چون بارها هم برادرهای ما گفته بودند کسانی که ایرادهایی میگیرند لااقل راهحلهایی اگر به نظرشان میرسد بگویند. بنده هم اگر در سطح این باشم که راهحلی که میدهیم منطقی باشد حتما خدمتشان عرض میکنیم، ولی به هر حال با این نوع تورم و با این شکل که در سال ۱۳۰۹ حدود ۳۰ درصد تورم داشتهایم نمیتواند ادامه پیدا کند و بیش از این بشود و اشتباهکاری بشود در جاهای مختلف این وحشتآور است. من تورمی را که در سالهای گذشته در ممالک مختلف بوده وقتی که صورت آن را نگاه میکردم؛ البته میدانم تورم ممالک صنعتی آنها زرنگ هستند. آنها حواسشان جمع است. آنها اصلا میدانند اقتصاد داخلی خودشان را به چه نحوی بگردانند. نمیگذارند رقمش دو رقمی شود. حالا اگر بخواهید من ارقامی که میتوانم خدمتتان عرض کنم برای همان ممالک مختلف، فرض بفرمایید. اتریش مثلا دهه اول ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ روی ۶/۳ بوده است. رفته است تا سال ۷۰ تا ۷۸ روی ۶/۷ است. ژاپن مثلا ۸/۴ بوده، روی ۶/۹ است. استرالیا روی ۱/۳ بوده بعد شده ۸/۱۲ که این دو رقمی است. فرانسه ۱/۴ بوده بعد شده ۹ یا نروژ مثلا ۶/۸ پشت سرش آلمان فدرال ۹/۵ الان است، آمریکا ۸/۶ الی آخر به این ترتیب است که میبینیم. بعد میرسیم به ممالک دیگر، ممالک به حساب در حال توسعه به قول آنها یا عقب افتاده ارقام وحشتآور است. فرض بفرمایید که جامائیکا ۹/۱۶، کره ۳/۱۹، ترکیه ۵/۲۱ و از این قبیل که میبینیم بعضی از ممالک را نگاه میکنیم میبینیم ۳ رقمی است. ۳ رقمی مثل آرژانتین ۴/۱۲۰، شیلی ۶/۲۴۲ این نوع تورم اگر حالا البته ما که به این شکل نمیرسیم، ولی بحث در این است که این نوع تورم اگر بخواهد در یک مملکتی بماند و دائما بالا برود آثار سیاسی، اجتماعی دارد یعنی حکومتی هم مثل پینوشه میخواهد و دولتی مثل دولت شیلی میخواهد که بتواند آن نوع تورم را نگه دارد و حفظ کند. نمیشود یک مملکتی را بخواهیم در یک سیر دیگری بگذاریم از قبیل سیر آزادی، سیر دموکراسی، سیر حق، قسط اسلامی به آن شکل بگوییم، بعد از آن طرف هم این ناراحتی را داشته باشیم. آقای هادی یادداشتی به من دادند که مثالی بزنم، امیدوارم که زده باشم. به هر حال این مطالب در حقیقت تکلمهای است بر آن چیزی که در روز گذشته خدمتتان در مورد لزوم برنامهریزی صحیح و نقش اساسی دادن به دستگاه برنامهریزی کشور و جلوگیری از دوبارهکاریها و اختلالاتی که در نظم عمرانی مملکت خصوصا پدید میآید عرض کردم، اما برسیم اساسا به بودجه تا بعد به بودجه به صورت اخص آن برسیم. دو ستون دارد، ستون درآمد و ستون هزینه، ستون درآمدش متاسفانه یا شکر خدا هر چیزی میخواهیم بگوییم یک درآمد نفت دارد. ارث پدری در آنجا است. ردیف دیگری دارد به نام درآمد شرکتها و کارهای تولیدی که آنها بتوانند به خزانه و بچرخد، این درآمدها است. درآمدهای مملکت هم از همین جاها باید حاصل شود. هزینههای آن هم آن کتابچه مفصلی است که خدمت دوستان عزیز رسیده است و در بودجه کل کشور هم انشاءا... اگر فرصتی باشد میتوانیم روی ارقام آن صحبت کنیم. میرویم اول سراغ درآمد نفت، درآمد نفت را ببینیم چگونه به دست میآوریم، چگونه آن را تبدیل میکنیم و چگونه آن را خرج میکنیم و سابقهاش چه بوده است؟
حجتی کرمانی - آقای معینفر لطفا سریعتر صحبت کنید.
معینفر - نمیتوانم برای اینکه از گرما دارم عرق میریزم. عرض میشود که درآمد نفت اگر خاطر برادران و خواهران عزیز باشد. حداکثری که در رژیم گذشته درآمد، حدود ۲۲ میلیارد دلار با فروش نفتی که آن نفت، در حدود ۵ میلیون و نیم بشکه روزانه بوده است. البته اینکه میگویند ۸ میلیون بشکه، این طور نیست. ما رقمی را که خیلیخیلی بالا استخراج داشتیم حدود شش میلیون بود، ولی حدود ۵ میلیون و نیمبشکه در روز ما استخراج داشتیم.
در مورد اینکه فروش روزانه چند بشکه بوده است، بنده نمیخواهم زیاد اینجا حرف بزنم و اتفاقا فکر میکنم در بودجه هم آن چیزی که مطرح است، درآمد از نفت است که چه مقدار میخواهد به چنگ ما بیاید. چه مقدار استخراج کنیم که رقم به دست بیاید. یک امر فنی است که باید در اختیار وزارت نفت بگذارند، البته تا حدودی هم مجلس باید مطلع باشد از نظر حفظ ذخایر آتی مملکت که تا حدودی ما میخواهیم برویم، ولی این چیزی که بیشتر باید توجه ما را جلب کند، این است که چه مقدار پول میخواهیم به دست بیاوریم. حالا این پولی که میخواهیم به دست بیاوریم وضعیتی ایجاد شود مثل وضعیت بعد از انقلاب، یک تفضل خدایی باشد. به هر حال شیطنتهایی شود و بتواند بالا برود. یا به یک شکل دیگر یا مجبور شوند مقدار بیشتری تهیه کنند که بتوانند آن پول را به دست بیاورند. مساله، مسالهای نیست که چند میلیون بشکه، چند هزار بشکه داریم استخراج میکنیم. مساله این است که چقدر ارز میخواهیم. چه مقدار پول از فروش نفت میخواهیم به دست بیاوریم؟
ما همین طوری که عرض کردم حداکثری که در زمان رژیم گذشته بود، ۲۲ میلیارد بود. حدود ۲۲ میلیارد اگر اشتباهی کنم مثلا با نیم میلیارد دلار کم و زیادش است. بعد از انقلاب وضع تغییر کرد. نفتی که با آن شکل (چون نفت هم قیمتش ارزان بود) مکیده میشد و خارج میشد و آن مقدار پول را میداد.
به آن شکل که میخواستیم جلو برویم در حدود ۲۰ سال و ۲۵ سال دیگر بایستی فاتحه مخازن نفتیمان را از دو بابت میخواندیم و این را خصوصا بنده اینجا خدمتتان تکرار خواهم کرد. شاید هم سابقا گفته باشم، ولی دوباره عرض میکنم: یک بابت اینکه اصلا اصل نفت را میگرفتیم و میخوردیم و داده میشد و میزان مخازن ما کم میشد.
و از یک طرف دیگر کارآیی مخازن پایین آمد. یعنی وقتی که با آن شدت مکیده میشد و زیاد مکیده شود، این ذراتی از خاک که آنجا نفت در داخلش هست باید کشیده شود مقدار زیاد اینها غیرقابل استفاده باقی میماند.
یعنی سطح افتاده پایین بدون اینکه از آن مقدار بتوانید استفاده کنید. یعنی از دو جهت این ضرر را میکردیم، چه باید کرد؟ مخازن زیادی باید بشود. تزریق آب و تزریق گاز و آن هم مخازن زیاد دارد، پروژههای گرانقیمت که بتواند این سطح را بالا بیاورد و ثابت نگه دارد. فشار را ثابت نگه دارد که بتواند آن مقدار را بکشند.
من بعد از انقلاب آن پروژههای دومیمان یک مقدار کمتر شد، برای خاطر اینکه آن سرمایهگذاریها به آن عظمت را دیگر نیاز نداشتیم. وقتی که شما دارید به زمین فرصت میدهید و دارید به آن ذرات فرصت میدهید و راحت دارید میکشید آن ناراحتی را دیگر ندارید، ضمن اینکه باز باید یک مقداری سرمایهگذاری کرد.
میزان نفتمان را هم پایین آوردیم.
میزان نفت همان طور که عرض کردم رقم به کسی داده نشده بود که چه میزان میخواهیم بیاوریم و چند میلیون بشکه بیاوریم یا نیاوریم. بحث در این بود که چه میزان پول میخواهیم دربیاوریم.
من متاسفانه در گزارش جناب آقای نخستوزیر مطلبی را دیدم که معلوم شد که کسانی که آن گزارش را تهیه کردهاند، به ایشان ارقام را اشتباه داده بودند.
گفته شد با وجود اینکه قرار بوده که یک میلیون و نیم بشکه در سال ۱۳۵۹ صادر شود، در شهریور سال ۱۳۵۹ دویست هزار بشکه صادر شده است.
نمیخواهم بگویم که زیاد صادر کردن هنری است، بعدا توضیح خواهم داد.
زیاد صادر کردن هنری نیست؛ خیر این صحیح نیست، این خلاف است. حالا مشکلات مربوط به اینکه در آوریل سال گذشته کنفرانس وزیران بازار مشترک بود. چگونه ایران را تحریم کردند که چه بهتر که تحریم کردند تازه ما نگرانی از آن بابت نداریم، ژاپن با وجود اینکه عضو بازار اروپایی نبود، اعلام کرد که من تبعیت میکنم و تبعیت کرد. حالا بگذریم که ظاهرش دو دلار کم کنیم نه کم هم نمیکنیم، ولی این معلوم بود که دروغ است. در آوریل یک نقصی پیش آمد (آوریل یعنی اردیبهشت) ما فروردین سال ۱۳۵۲ نفت خام را فعلا عرض میکنم یک میلیون و پانصد و هشت هزار بشکه، البته توجه داشته باشید که حدود با تفاوت البته یک ماه ممکن است کمتر یا بیشتر، ولی به هر حال از ۲۵۰ هزار بشکه کمتر نه حدود ۲۵۰ هزار تا ۳۰۰ هزار بشکه فرآوردههای یعنی مازوت، نفتا و فرآوردههای دیگر را باید به ارقام اضافه کنیم، یعنی آن هم جدا صادر میشد. در اردیبهشتماه ۶۳۵ هزار بشکه، در خردادماه ۵۲۹ هزار بشکه که آن بدترین موقع آن موقع بود، یعنی همان موقع تحریم شدید اقتصادی که ۵۲۹ به اضافه ۳۰۰ تا در حدود ۸۰۰ هزار بشکه میشد که بدترین موقعش بود، تیرماه ۵۹۰ هزار بشکه، مردادماه ۵۵۹ هزار بشکه یعنی در حدود ۶۰۰ هزار بشکه، شهریورماهی که در آن گزارش گفته شده است۲۰۰ هزار بشکه، ۵۸۲ بشکه ۳۰۰ هزار بشکه هم اگر بخواهیم باز ارقام فرآوردهها را اضافه کنیم حدود ۹۰۰-۸۰۰ هزار بشکه است، چرا؟ احتمالا ممکن است اشتباهی پیش آمده باشد برای کسی که آن گزارش را تهیه کرده، یک روز معینی را بگیرد. این را باید حمل بر صحت کرد کسی که آن گزارش کار را تهیه کرده است. در حالی که ممکن است ده روز اصلا هیچی باز نشود، صفر باشد ۲۰۰ هزار نباشد. یک کسی که میآید و میرود آن چیزی را که ما میگوییم متوسط یک ماه است. یعنی به طور متوسط روزانه چقدر شده است؛ بنابراین میبینیم که این رقم، رقم صحیحی نبود.
رییس - آقای معینفر من یک تذکری بدهم؟
معینفر - بفرمایید.
رییس - نامههای زیادی از برادران میرسد و مقداری هم حقشان است.
معینفر - گرمشان است.
رییس - اجازه بدهید. خیر. میگویند این مسائلی را که شما میگویید اکثرا مربوط به بودجه کل کشور است.
معینفر - بلی - من سعی میکنم مطلبم را مختصرتر بگویم.
رییس - متشکرم.
معینفر - بلی من سعی میکنم مختصرتر بگویم و جای مهر برای بودجه کل کشور باقی ماند - بنابراین دیگر نگرانی نداریم به هر حال من رد میشوم، اما آنجایی که ۲۴۰ تا ۲۱۰ به طور متوسط گفته شده است. بلی، در مهرماه و آبانماه یعنی آن موقعی که اصلا دستگاهها خوابیده بود. حالا این دیگر البته در موقع جنگ است، حالا ارتباطی به بنده و دیگری ندارد. ما که در اینجا بودیم، ولی به هر حال در مهرماه و آبانماه میآید روی ۲۹۴ و ۲۱۰ آن هم نه تولید ما برای خاطر اینکه تولید را اصلا تعطیل کرده بودند. از مخازنی که موجود بود، در بنادری که از آنجا گرفته میشد. فقط میخواستم این رقم را اصلاحش کنم. خیلی هم متشکرم از تذکری که آقای رییس دادند؛ چون ممکن است اگر این تذکر را ندهید من مرتب به بیراهه بروم.
رییس - البته حرفها مفید است من نمیخواهم بگویم، این حرفها در بودجه کل کشور هم مفید است.
معینفر - نه، سعی میکنم که چون خیلی کار داریم، زیاد در این گرما برادران عزیز را اذیت نکنم. به هر حال درآمد ما در شش ماهه اول سال ۱۳۵۹ حدود ۹-۸ میلیارد دلار از فروش نفت بوده است. بعد چند ماه دیگرش هم اضافه میشد که بالا میرفت متاسفانه در تمام طول سال بیشتر از ۱۳ میلیارد نشد و آن هم مشکلات جنگی که عرض کردم به طوری که در آبان و آذر به آن رقم رسیده بود. اما الان اگر بگوییم که برای اینکه خرج مملکت را بخواهیم بدهیم. حالا اگر این طور است بالا برویم.
من با تذکری که جناب آقای رییس داد الان نمیخواهم رویش زیاد صحبت کنم. بعدا انشاءالله صحبت خواهم کرد. این عمل، عملی است خطرناک، از نظر مخازن ما مضر و با وضعیت جنگی موجود که ما الان ناگزیر هستیم با خاموش کردن شعلهها تولید خودمان را انجام بدهیم و مقداری هیدروژن سولفوره محلها را گرفته است؛ یعنی الان آن محیط در یک چنین حالت خفقانی هست، بیشتر کردن آن مضر و خطرناک و ناراحتکننده؛ فاجعه و غیرمفید از نظر بودجه است. نکتهای را که من دارم میگویم این است. تازه آخر آخرش از نظر بودجه غیرمفید است.
تمام کوششی که ما برای واردات سال آتی کنیم یعنی در سال ۱۳۶۰ بیش از هفده، هجده میلیارد یا فوقش ۲۰ میلیارد که تازه این نوع واردات غلط است، نخواهیم داشت.
بنابراین آن چیزی که به درد بودجه ما میخورد و تبدیل میشود این است و جز این نیست، یعنی بیش از ۲۰ میلیارد من به عللی نمیخواهم آن ارقام را بگویم و در بودجه کل کشور شاید خواهم گفت که چه اثر بدی آن ارقام خواهد داشت. بیش از ۲۰ میلیارد دلار ما نمیتوانیم برای بودجه خودمان صرف کنیم؛ بنابراین یک پا پولمان این است از این پول اگر تجاوز کردیم، اشتباه کردیم. یعنی ما فکر کنیم پولی داریم، پول نداریم. بشکه نفت زیرزمینی را تبدیل کردیم به دلار که در یک بانک خارجی گذاشتیم؛ چون در بانک داخلیاش هم بیاوریم سودش را هم که نمیدهند تازه آخرش این است. آن نفتی که با این شکل وحشتآور الان عربستان سعودی و زکی یمانی باعث شده است که ممالک اپک فشار آورد که تا آنجایی که میتوانند بچرخانند که قیمتها را پایین بکشد و آن ناراحتی که الان دارد ایجاد میکند؛ بنابراین بیشتر از ۲۰ میلیارد را حساب نکنید، ۲۰ میلیارد هم در حدود ۱۴۰۰ میلیارد ریال است. این حدود خواهد شد.
ارسال نظر