جدایی افغانستان از ایران

عکس:میرزا آقامحمدخان نوری

۱۸۴۱ م (۱۲۵۷ ه.ق): آقاخان محلاتی ۲۳ سال پس از آنکه پدرش علیه دولت مرکزی ایران شورش کرد و کشته شد، خود به تحریک انگلیسی‌ها دست به شورش زد. او در راس فرقه اسماعیلیه جنگ خونینی را با مردم در کرمان راه انداخت که با اعزام سپاهیانی از طرف دولت سرکوب شد و راه هند را در پیش گرفت. آقاخان در هند به شدت مورد احترام انگلیسی‌ها بود و به واسطه خدمتی که به آنها کرده بود به لقب «سر» مفتخر شد. در همین سال علیرضا پاشا والی بغداد به همراه تعدادی از نفرات ترک و عرب به خرمشهر لشکر کشید و بسیاری از اتباع ایران را قتل‌عام کرده و شهر را غارت کرد. محمدشاه که در راس سپاهی ۱۲ هزار نفره عازم سرکوب والی یاغی بغداد شده بود، تحت فشار انگلیسی‌ها قرار گرفت و موفق به انجام این مهم نشد، چه اینکه در این سال‌ها بار دیگر روس‌ها و انگلیسی‌ها پیمان برادرخواندگی امضا کرده بودند. در نتیجه در اکتبر سال ۱۸۴۱ م (۱۲۵۷ ه.ق) سفیر انگلیس که با فضاحت از ایران اخراج شده بود بار دیگر راهی ایران شد و طرحی بازرگانی را به ایران پیشنهاد کرد که از آن به عنوان ترکمانچای انگلیسی یاد می‌کنند، چرا که انگلیسی‌ها همان امتیازاتی را می‌خواستند که روس‌ها در عهدنامه ترکمانچای به دست آورده بودند و موفق به این کار نیز شدند تا عملا جنوب ایران در سیطره آنها قرار گیرد و اقتصاد این مناطق به سرعت ورشکسته شود.

لغو تجارت برده: در اوت سال ۱۸۵۱ م (۱۲۶۷ ه.ق) انگلیسی‌ها به دنبال فشارهای خود بر دولت ایران، پیش‌نویس قراردادی را به ایران تحویل دادند که در آن لغو برده‌داری و تجارت پیش‌بینی شده بود. به موجب این قرارداد نیروی دریایی انگلیس و ناوگان کمپانی هند شرقی حق داشتند به منظور جلوگیری از حمل برده، کشتی‌های تجاری متعلق به اتباع ایران را مورد بازرسی قرار دهند. این قرارداد بهانه‌ای شد تا انگلیسی‌ها نفوذ خود را در سواحل و بنادر ایرانی خلیج‌فارس از حمله بحرین افزایش داده و تجار ایرانی را به شدت تحت فشار قرار دهند. بسیاری از ایرانیان شغل خود را در اثر فشار انگلیسی‌ها از دست دادند.

۱۸۵۳م (۱۲۶۹ ه.ق): با دگرگونی‌های صورت گرفته در هرات در حالی که حاکم جدید آن «سید محمدخان» به شاه ایران ابراز تمایل می‌کرد، دیپلماسی دخالت‌جویانه انگلیسی‌ها بار دیگر به کار افتاد تا ایران را از هرات دور کند. مایکل کاردار سفارت انگلیس در تهران به میرزاآقاخان نوری صدراعظم ایران فشار آورد که دولت ایران سندی را امضا کند و رسما متعهد شود که نظری نسبت به هرات ندارد. این قرارداد که به اجبار به ایران تحمیل شد، یک گام به پیش از طرف انگلیسی‌ها برای جدایی افغانستان از ایران بود.

۱۸۵۵ م (۱۲۷۲ ه.ق): در حالی که حاکم و مردم هرات به ایران ابراز دوستی می‌کردند و ناصرالدین شاه نیز لشکریانی را به سمت هرات اعزام کرده بود، حکومت هند انگلیس با دوست محمدخان افغان قراردادی موسوم به توافقنامه پیشاور امضا کرد و وی را به اشغال هرات تشویق کرد.

۱۸۵۶ م (۱۲۷۲ ه.ق): به دنبال درخواست مردم هرات ارتش ایران در این سال وارد هرات شد. انگلیسی‌ها نیز با این عنوان که ایران سند سال ۱۸۵۳ در مورد عدم حمله به هرات را نقض کرده است به ایران اعلام جنگ کردند. با صدور دستور جنگ علیه ایران توسط انگلیس در چهارم دسامبر همین سال، نیروی دریایی انگلیس و کمپانی هند شرقی که در خلیج‌فارس حاضر بود، ابتدا جزیره خارک و بعد از آن بندر بوشهر را اشغال کردند. نظامیان هندی- انگلیسی بعد از آن به سمت شیراز راه افتادند. در مقابل ارتش انگلیس، قوای هفت هزار نفره ایران به فرماندهی شجاع‌الملک در دشت خوشاب به آنها شبیخون زدند که در این نبرد به دلیل نظم و نسق بهتر نظامیان انگلیسی پیروزی با آنها بود. در خوزستان نیز انگلیس‌ها با تصرف خرمشهر به سمت اهواز راه افتادند که در مقابل آنها خان‌لرمیرزا احتشام‌السلطنه قرار گرفت که وی نیز پس از اندکی مقاومت راهی جز پذیرش شکست نداشت. این دو شکست نظامی عملا ارتش ایران در جنوب را مضمحل کرد و باعث نفوذ بیشتر انگلیسی‌ها در جنوب ایران شد.

جدایی افغانستان: شکست ایران در جنگ دوم هرات و دخالت روزافزون انگلیسی‌ها باعث شد تا عملا ایران راه چاره‌ای جز پذیرش درخواست‌های انگلیسی‌ها نداشته باشد. آنها در پی این رویدادها قراردادی سنگین را به نام معاهده پاریس بر ایران تحمیل کردند. این معاهده که در آن جدایی افغانستان از ایران پیش‌بینی شده بود با میانجیگری فرانسوی‌ها و توسط فرخ خان امین‌الملک فرستاده ناصرالدین شاه با سفیر انگلیس در پاریس به نام لرد کاولی امضا شد. بعد از امضای این عهدنامه بود که بار دیگر انگلیسی‌ها سفیر خود را به تهران فرستاند.