تاریخ قاجار -عهدنامه ترکمانچای-۴
روسها کتابخانه اردبیل را به غنیمت بردند
بریتانیا در مذاکرات پیچیده مالی، برگ برندهای در دست داشت. آنها متعهد بودند که به موجب عهدنامه موسوم به تهران، در صورتی که ایران مورد تجاوز قرار گیرد سالانه دویست هزار تومان کمک مالی در اختیار حکومت قرار دهند، اما مدتی بود که از پرداخت آن سرباز میزدند.
عکس :فتعلیشاه
بریتانیا در مذاکرات پیچیده مالی، برگ برندهای در دست داشت. آنها متعهد بودند که به موجب عهدنامه موسوم به تهران، در صورتی که ایران مورد تجاوز قرار گیرد سالانه دویست هزار تومان کمک مالی در اختیار حکومت قرار دهند، اما مدتی بود که از پرداخت آن سرباز میزدند. انگلیسیها از روی تزویر و ریا به بهانه کوچکی استناد میکردند و میگفتند ایرانیان در زمانی که وزیرمختار روسیه (پرنس منشیکوف) همچنان در تهران اقامت داشت، باب دشمنی با روسیه را گشودند. حال آنکه ایرانیان اعتقاد داشتند دولت بریتانیا برای دو سال جنگ با روسیه مبلغ چهارصد هزار تومان به آنان بدهکار است. انگلیسیها از سوی دیگر در پی ابطال کامل عهدنامه تهران بودند. مکدونالد امیدوار بود با پیشنهاد پرداخت نیمکرور (بعدا به دویست هزار تومان تقلیل داده شد) لغو عهدنامه و تعهد شخصی جهت تادیه پانصدهزار تومان (یک کرور) دیگر، به بنبست مذاکرات میان ایرانیان و روسیان و همچنین تعهدات بریتانیا پایان بخشد.
رسیدن به مصالحه مدتی به درازا کشید. روسها هماهنگ با پاسکوویچ و گریبایدف، برخلاف اوبرسکوف که به علت شتاب در بازگشت به سنت پطرزبورگ انعطاف بیشتری نشان میداد، با سرسختی از هر گونه تعدیل تقاضاهایشان خودداری میورزیدند. شاه با تظاهر به فقر و ورشکستگی کشورش به هر ترفندی متوسل میشد تا از پرداخت پول سرباز زند. مدت یک ماهه آتشبس، بدون دست یافتن به توافق به پایان رسید و پاسکوویچ در کار از سرگیری عملیات نظامی بود. از نامه مکدونالد به مکنیل معلوم میشود که او عجلهای برای لشکرکشی به تهران نداشته است: «ژنرال به من قول داده آهسته حرکت کند تا به شاه فرصت دهد عاقلانهتر نسبت به خطر بزرگی فکر کند که او را تهدید میکند.» اما تاخیر ایران به ژنرال امکان داد تا نواحی دیگر آذربایجان را اشغال نماید و شهر قدیم اردبیل را تصرف کند که مدتها بود روسها چشم به نسخ خطی بینظیر کتابخانه آن دوخته بودند. در واقع اوسیپ سنکوفسکی، شرقشناس و دوست گریبایدف بود که تزار را از اهمیت مجموعه آثار موجود در اردبیل آگاه ساخت. حتی پیش از انقضای آتشبس، دیبیچ طی نامهای به پاسکوویچ دستور داد که هر چند تصاحب کتابخانه را نمیشود در فهرست رسمی مواد عهدنامه صلح به قلم داد، اما نباید در مذاکرات نادیده گرفته شود: «اعلیحضرت به جای ارسال هدایای معمول از طرف شاه، در پایان مذاکرات، مجموعه خطی که صورت آن را به زودی برای شما میفرستم، ترجیح میدهند. اعلیحضرت معتقدند برای انجام این کار به صلاح خواهد بود که از وجود گریبایدف استفاده شود.» کتابخانه متصل به مرقد شیخ صفیالدین بود و مزار او و همچنین شاه اسماعیل صفوی بنیانگذار سلسله صفوی در آن محل جای داشت. عباسمیرزا که به خوبی از اهمیت مذهبی و علمی آن مجموعه اطلاع داشت نخست کوشید تا از واگذاری اسناد و کتابها طفره رود، او به گریبایدف گفت: «به خاطر خدا به من بگویید چرا تزار شما این کتابها را میخواهد؟ به شما اطمینان میدهم که این کتابها فوقالعاده ملالآور و ثقیل هستند و به سبک و شیوه کسالتباری نوشته شده است. اگر تزار به چنین مطالبی علاقه دارد، من میتوانم تعدادی کتابهای تاریخی جدید و شکیل با بهترین نثر معاصر برایش سفارش دهم.»
روسیان دستبردار نبودند و از طرفی نمیخواستند با بیاحترامی به مرقد و بارگاه سبب عصیان مردم شوند. بنابراین ژنرال فرمانده سوختلن روحانیان محلی را فراخواند و به آنها گفت که تزار میخواهد درباره انبوه رعایای مسلمان خود اطلاعات بیشتری کسب کند، اما منابع لازم را در اختیار ندارد. اگر شما رضایت بدهید این کتابخانه را به سنتپطرزبورگ منتقل میسازند و پس از تهیه رونوشتی از نوشتهجات خطی، اصل آنها را بازمیگردانند. آنان پس از مدتی گفتوگو با درخواست موافقت کردند که البته همراه بود با گشادهدستی در تقسیم سکههای طلا میان حاضران. گریبایدف که مقدمات حمل کتابخانه را فراهم کرده بود، اصرار داشت که آن مجموعه را با آکادمی علوم سنکوفسکی انتقال دهند و نه به کلکسیون امپراتوری «جایی که همه بیسوادند.» نیازی به گفتن نیست که کتابخانه هرگز بازگردانده نشد و در حال حاضر غرفه اصلی مجموعه عالی شرقشناسی در کتابخانه ملی روسیه در سنتپطرزبورگ را تشکیل میدهد.
با از دست رفتن اردبیل، ایرانیان دریافتند که مقاومت بیشتر بیفایده است. مکنیل در تهران که حرفهاش به عنوان پزشک دربار، نفوذ خاصی به او میبخشید و مکدونالد در تبریز فعالانه برای استقرار مجدد صلح کوشش میکردند. آن دو مورداعتماد هر دو دولت بودند. شاه قاطعانه میگفت شرایط روسها را زمانی میپذیرد که مکدونالد آن را تایید کرده باشد. مکدونالد نیز به دنبال خواهش جدی پاسکوویچ با تضمین مفاد عهدنامه موافقت نمود. هرچند شاه تا آن موقع از دادن پول، پیش از خروج روسها از آذربایجان سرباز میزد، اما به خاطر قدردانی از التزام مکدونالد و همچنین ترغیب مکنیل، با پرداخت پنج کرور از ده کرور غرامت موافقت کرد. مذاکرات صلح در دهکده ترکمانچای آغاز شده بود، جایی که در ششم فوریه ۱۸۲۸ نخستین پنج کرور به وسیله کاروانی شامل ۱۶۰۰ الاغ تحویل روسها گردید.
ارسال نظر