تاریخ جهان -شوراوالیگارشی مالی نیویورک- ۷
درهم تنیدگی روابط سری شرکتها معلوم نیست
هرچند مدارک و شواهد بسیاری دال بر حضور گروههای مالی در دست است، لیکن مرزهای مابین آنها همیشه واضح و مشخص نیست و یک شر کت ممکن است پیوندهایی با بیش از یک گروه داشته باشد.
هرچند مدارک و شواهد بسیاری دال بر حضور گروههای مالی در دست است، لیکن مرزهای مابین آنها همیشه واضح و مشخص نیست و یک شر کت ممکن است پیوندهایی با بیش از یک گروه داشته باشد.
این مساله گاهی اوقات تشخیص این موضوع را که چه شرکتی نزدیکترین رابطه را با کدام گروه دارد مشکل میسازد. از آنجا که بیشتر اطلاعات پیرامون این روابط سری است، به ناچار عدم اطمینان بیشتر در این رابطه به قوت خود باقی میماند. تا به حال هیچ مطالعه دقیقی روی این موضوع صورت نگرفته است، اما بهترین تحقیق انجام شده تحقیقی است که به وسیله «منشیکوف» به عمل آمده است. با استفاده از تقسیمبندیهای او که بر پایه مطالعات تاریخی، پیوندهای زنجیرهای، اطلاعات مربوط به داراییهای مالی و مصاحبه با بسیاری از رهبران بخش سرمایهداری مالی استوار است، ما میتوانیم یک طرح کلی از پیوندهای ویژه شورای روابط خارجی به دست آوریم. جدول زیر، کمپانیهایی را که بهعنوان دارندگان پیوندهای ویژه با شورا شناخته شده در قالب گروههای مالی تعریف شده به وسیله منشیکوف، نشان میدهد.
درخور توجه است که مرکز تمامی این گروهها، به غیر از دوپونت، در نیویورک قرار دارد. منشیکوف، علاوه بر شش گروه ذکر شده در جدول، دو گروه دیگر را نیز در نیویورک مورد شناسایی قرار داده است. هرچند که این دو در میان شرکتهایی که با شورا روابط ویژه دارند، نبودند، لیکن آنها نیز نمایندگانی در میان رهبران شورا داشتند. گابریل هاگ از گروه منیوفکچررهانوورتر است. از سال ۱۹۶۴ یکی از مدیران و خزانهدار شورا بوده است. داگلاس دیلون، از گروه «دیلون-رید» نیز در میان اعضای هیاتمدیره شورا قرار دارد. این حجم عظیم همکاری باید با مشارکت بسیار محدود نوزده گروه مالی غیرنیویورکی مشخص شده توسط منشیکوف، مقایسه شود تا تفاوت مابین این دو روشن گردد. به این ترتیب، آشکار میشود که شورا با الیگارشی مالی نیویورک، درهم آمیخته است.
این آمیختگی با شهر نیویورک، در محل مرکزی استقرار شورا و شکل سازمانی آن نیز بهطور تلویحی نمایان است. اعضا به دو مجموعه مقیم و غیرمقیم تقسیم میشوند، اعضای مقیم آن دسته از اعضا هستند که در محدوده پنجاه مایلی «سیتیهال» مانهاتان، اقامت داشته یا محل کارشان در داخل این محدوده قرار گرفته باشد. حتی اعضای غیرمقیم (که کمی بیش از نیمی از کل اعضا را تشکیل میدهند) عمدتا در ساحل شرقی آمریکا متمرکز هستند.
در سال ۱۹۶۹، هفتاد درصد از اعضا در شمال شرقی آمریکا سکونت داشتند. ۱۴ درصد دیگر از اعضای مقیم جنوب بودند، لیکن در واقع اکثر قریب به اتفاق این نواحی در حوزه مرکزی واشنگتن (که بنا بر تقسیمات آماری جنوب محسوب میشود) قرار دارند. از میان مدیران شورا، ۸۵درصد در شمال شرقی و ۱۰درصد دیگر در واشنگتن مقیم بودند. حضور اعضایی از مناطق مرکزی غربی، جنوب یا غرب بسیار محدود است و حتی آنهایی که از این مناطق در شورا عضویت دارند، طبعا نمیتوانند به واسطه دوری راه همانند آنهایی که در فواصل نزدیک قرار دارند به طور مرتب در جلسات شورا حضور یابند. برای مثال هامیلتون فیش آرمسترانگ، نمونه بارز این آمیختگی ذاتی با نیویورک میباشد. او عضوی از یک خانواده قدیمی اشرافی نیویورک، یکی از نوادگان پیتراشتای وزانت آخرین فرماندار هلندی نیوآمستردام و همچنین از بستگاه هامیلتون فیش، وزیر امور خارجه در زمان پرزیدنت گرافت بود. او از اینکه تنها فردی در نیویورک بود که هنوز در خانهای که وی به دنیا آمده بود زندگی میکرد به خود میبالید. پدر وی یکی از اعضای انجمن سنتری بود که او نیز راه وی را ادامه داد.
از طریق بررسی وضعیت شرکتها به جای اعضای انفرادی نیز میتوان به مرکزیت نیویورک پی برد. به طور متوسط 3 تن از اعضای شورا در هیاتمدیره، پنجاه شرکت صنعتی رتبه اول در لیست مجله فورچون، که دفتر مرکزیشان در نیویورک قرار داشت، جای داشتند. ده بانک و ده کمپانی بیمه عمر رتبه اول که دفتر مرکزیشان در نیویورک قرار داشت نیز به طور متوسط 6تن از اعضای شورا را در هیاتمدیره خود داشتند. لیکن به طور متوسط تنها یک تن از اعضای شورا در هیات مدیره شرکتهایی که در همین رتبهها قرار داشتند، ولی دفتر مرکزیشان خارج از نیویورک قرار داشت، جای داشتند.
ارسال نظر