استیضاح عباس اسکندری از دولت هژیر- 1

عکس:اولین جلسه هیات وزیران عبدالحسین هژیر در کاخ نخست وزیری

کتاب «زندگی سیاسی عبدالحسین هژیر» نوشته جعفر مهدی نیا حاوی مطالبی است که خواننده را به دورانی از تاریخ ۶۰سال گذشته کشورمان می‌برد که در آن طیف‌های مختلف سیاسی حضور پررنگ در نهادهای حکومتی داشتند. در اینجا نویسنده کتاب گوشه ای از این تاریخ را بازگو می کند که به استیضاح عباس اسکندری نماینده حزب توده در مجلس شورای ملی از دولت مستعجل هژیر مربوط است. عباس اسکندری دولت هژیر را در تاریخ ۲۷ تیرماه (روز حرکت شاه از ایران به لندن) به مناسبت سیاست خارجی و داخلی و موضوع بحرین و نفت استیضاح کرد و هنگام آغاز سخن این رباعی را که خود ساخته بود خواند:

ای هژیر که از خزانه غیب

تیرها در کمان خودداری

نفت و بحرین را تو سمبل کن

چون که با انگلیز (انگلستان) نظر داری

جدال لفظی اسکندری و هژیر بسیار تماشایی بود، زیرا هر دو خطیب زبردست به غایت در سفسطه و مغالطه ماهر بودند، چون دو خروس جنگی قصد کرده بودند آن‌قدر این ستیزه را ادامه بدهند تا عاقبت در این بین یک نفر به‌عنوان غالب مطلق محیط بهارستان را جولانگاه انحصاری خویش قرار بدهد.

در این جلسه اسکندری بیش از دو ساعت پیرامون استیضاح خود صحبت کرد و آخرین قسمت از سخنان او در سی‌ام مردادماه پایان یافت. در جلسه سی‌ویکم استیضاح اردلان مربوط به ارز مطرح گردید، سپس در جلسه یکم شهریور ۱۳۲۷ هژیر برای پاسخ به این دو استیضاح پشت تریبون مجلس شورای ملی قرار گرفت، طی بیاناتی چنین گفت: «دو موضوع مهمی که مطرح شد یکی راجع به نفت بود و یکی راجع به کار ارز، خودم باید حضور آقایان توضیح عرض کنم اولا در قانون اساسی یک ماده‌ای است که نوشته است، اساس مشروطیت جزئا و کلا تعطیل‌بردار نیست، یکی از لوازم مشروطیت هم استیضاح است و بنده خوشوقتم که این مطلب هم در مورد بنده یعنی استیضاح هم تعطیل‌بردار نیست و پشت سر هم شروع شده به استیضاح از جمله استیضاح‌کنندگان یکی آقای عباس اسکندری است. ایشان به شوخی و مزاح و شعر و نظایر آن مطالبی فرمودند که اگر بنده سینه درد نداشتم از آقایان استدعا می‌کردم یک جلسه اختصاص بدهند و عرض می‌کردم که بنده هم ملاّی‌ام استدعا می‌کنم موافقت بفرمایند، بگذاریم برای روز دیگر به این جهت بنده معارضه به مثل نمی‌کنم. یک مطلب دیگر هم روز گذشته در ضمن بیاناتشان فرمودند که رفقای خیلی صمیمی‌شان به ایشان تبریک گفته‌اند. بیاناتی که فرموده‌اند عنوانش این بوده است که شعر و به شعر گفتند و به شعر فرمودند بنده چه عرض کنم. در هشتم تیر برنامه این دولت تصویب شد، در بیست‌ونهم تیر آقای عباس اسکندری استیضاح فرمودند هرکسی که از خارج از مجلس این را ملاحظه بکند تصور خواهد کرد که دولت در ظرف این بیست روز یک کارهای ناروایی کرده که ایشان مجبور شده‌اند به اینکه استیضاح بکنند، اما ایشان در ورقه استیضاح‌شان توضیح داده‌اند که خیر صحبت کار ناروایی نیست. من می‌خواستم در برنامه دولت صحبت کنم نوبت به من نرسید، آن‌جور نشد حرف بزنم، حالا این‌جور استیضاح می‌کنم، پس مبنای استیضاح اینکه کار خلافی از دولت ندیدند، مبنای استیضاح این است که بتوانند حرف بزنند بعد از اینکه فرمایشاتشان را دیروز گوش کردم معلوم شد که خیر آقا، ایشان اصلا منتظر برنامه نیستند می‌فرمایند با دولت آینده مخالفم، با سابق هم مخالف بودم با فعلی هم مخالفم با آینده هم مخالفم یعنی ایشان منتظر نیستند حتی برنامه‌ای داده شود وقتی دولتی تشکیل می‌شود و معلوم شود، پیش‌ پیش به طور مساعده ایشان مخالفند، پس این‌طور استیضاح و مخالفت یعنی نفی مطلق، یعنی با همه چی مخالفم، خوب حالا بنده در مقابل یک چنین استیضاح‌کننده چه عرض کنم، هرچه می‌گویم مخالفند ایشان با نبود مخالفند بنده که هنوز بودی دارم، یکی دو دفعه هم دیروز و هم امروز مکرر راجع به یک مطلبی می‌فرمایند که اگر شرکت نفت ایران و انگلیس مجاز است یعنی خودش را ذی‌حق می‌دانست که این قرارداد را نمی‌شود ملغی کرد، این را یک طرفه نمی‌شود ملغی کرد، چرا هی می‌گوید، اگر این حقیقت محرز است چرا متصل هی می‌فرمایید که غرض خصوصی ندارم، هی می‌گویید، هی اول، هی آخر متصل می‌گویید که غرض خصوصی با کسی ندارم مصالح مملکت است، خوب این که چیزی نیست مشک آن است که خود ببوید، نه آن که عطار بگوید خوب همه مردم می‌دانند که جنابعالی به حمدالله غرض خصوصی با کسی ندارید احتیاج به توضیح نیست، بنده امروز در مقام دفاع برنمی‌آیم، ولی یک نکته را ناچارم عرض کنم چون خودشان را تبرئه فرمودند که جز مصالح مملکت نظری ندارند. بعد به یک مناسبت فرمودند که جمعی از اطرافیان شاه ریاکاری و تزویر و تملق یک مطلبی را عنوان می‌کنند و به عرض می‌رسانند که حقیقت ندارد... هیچ کسی خودشان در وطن‌پرستی و حقیقت‌گویی از آقای عباس اسکندری کمتر نمی‌دانند، زراندودگان را به آتش برند، پدید آنگه آید که مس یا زرند، در مورد دیگران است که خداوند می‌فرمایند و اذالقوالذین آمنو قالوا آمنا و اذا خلو الی شیاطینهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزون‌الله یستهزؤبهم. آقای اسکندری همکاران بنده را هم اسم بردند، این قوم و خویش و پسرخاله و پسرعمو و برادرزاده و همه را مربوط به نفت کردند اگر میل دارند بنده هم بشمارم جنابعالی هم پسرعمو، پسرخاله‌تان را همه را بشمارم که با نفت مربوط بودند. این که کسی با کسی منسوب است او را به یک موضوعی مربوط کرد و اگر این طور باشد بنده هم برای جنابعالی می‌توانم کسانی را بشمارم که قوم و خویش جنابعالی‌اند، اما در این جا یک نکته از بیاناتی که می‌فرمودند بنده یادداشت کردم. خلجانی در فکر بنده ایجاد کرد و این بود که نفت جنوب این کارها را می‌خواهد بکند و حال آن که بنده اطلاع ندارم و در صورتی که بنده به عنوان نماینده دولت ایران با شرکت نفت مذاکره می‌کردم هم در کابینه آقای قوام‌السلطنه و هم اخیرا و مطالبی را که می‌فرمایید به من نگفتند حالا شما از کجا اطلاع دارید که یک چنین خیالی دارند نمی‌دانم و فرمودید که شرکت خیال دارد تصفیه‌خانه در ایران بسازد، منتهی اول در مذاکره با شما خواهد گفت که ما می‌خواهیم تصفیه‌خانه را در لندن بسازیم بعد که شما چک و چونه می‌زنید می‌گوید خوب حالا می‌آییم در ایران می‌سازیم بنده از این که شرکت نفت یک چنین خیالی دارد اطلاعی ندارم و در این باب اصلا چیزی به بنده نگفتند. مطلب دیگری که فرمودید اطلاع دارید شرکت نفت یک‌میلیون لیره اختصاص می‌دهد به پایین آوردن قیمت نفت در مملکت، بنده که اطلاع‌ ندارم و اگر این اطلاع را به جنابعالی قبل از بنده داده‌اند بفرمایید که لااقل زودتر منافع مملکت را تامین بکنیم، اما متن استیضاح ایشان که سه مطلب بود از آن جمله یکی زندان بود. این طوری که آقای وزیر دادگستری هم توضیح دادند در این که زندان معایب و نواقصی دارد هیچ تردیدی نیست، بنده خودم تصدیق می‌کنم و می‌دانم امیدوارم در این بودجه‌ای که تصویب می‌فرمایید اعتبار کافی بشود برای این کار منظور کرد و با آن اعتبار بشود زندان تازه‌ای ساخت، این یک اشکال اساسی است چون می‌گویند زندان فعلی گنجایش این همه اشخاص را که باید در توقیف و در حبس باشند، ندارد. باید ساختمان تازه‌ای ساخت و وسایل راحتی زندانی‌ها را فراهم کرد پیشنهادی که شما کردید که نماینده‌ها انتخاب شوند بروند رسیدگی کنند بنده هم قبول دارم فشار بیاورند، اصرار بکنند یا نطق قبل از دستور بفرمایید سوال بفرمایید باز هم استیضاح بفرمایند. برای این که حتی‌المقدور و زودتر و بهتر بشود وضع زندان را تامین کرد بنده موافقم، اما چیزی که بنده می‌خواهم عرض کنم این اصلاحاتی که به دست آقا رسیده صحیح نیست نه کسی را در این اوان به شلاق می‌بندند، نه می‌زنند و نه شکنجه می‌دهند. بنده خدمتتان عرض می‌کنم اوقاتی که برنامه دولت این جا مطرح بود دو روز از صفوف تماشاچی‌ها به بنده بد گفتند، جرم مشهود در مجلس شورای ملی کردند، در جلو چشم نمایندگان محترم دفعه اول دو سه نفری که تظاهرات کرده بودند گرفتند و آزاد کردند، دفعه دوم چند روزی حبس قابل خرید برای آنها نوشتند که خریدند و آزاد شدند... اگر یک روزی حضرت والا به قدرت رسیدید و بنده را به زندان انداختید، اگر زندان را من پیش‌پیش مثل بهشت برین درست کرده باشم شما من را جایی می‌اندازید که نه آب داشته باشد و نه هوا. به هر صورت هر چه در باب زندان آقایان بخواهند سعی و کوشش بفرمایند بنده شخصا در اختیارشان هستم و نهایت سعی و کوشش را خواهم کرد که وضع زندان از این بهتر بشود... بنده قبول دارم که وضع زندانی‌ها مطابق دنیای متمدن باشد، اما بگذارید که یک دولتی باقی باشد، یک حکومتی باقی باشد که یک فکری بکند و یک کاری هم برای این مردم زنده بی‌تقصیر و جرم و جنایت نکرده، انجام بدهد که آنها هم زندگی‌شان قابل تحمل باشد آن وقت یک فکری هم برای آن زندانی‌ها بکند.