سلطان خاویار ایران-۶
با حمایت شاه از دلالان روسها بازار خاویار ایران در آلمان را ربودند
عکس:امیر هوشنگ دولو، دلال خاویار ایران در کنار محمدرضا پهلوی
کارشکنی دلالان خاویار ایران از یک سو و پیدانکردن مشتری جدید در خارج از کشور برای فروش خاویارهایی که روی دست شرکت شیلات ایران مانده بود، از سوی، دیگر تمامی تلاشهای مهندس نعیمی را برای بازاریابی با معضل روبهرو کرده بود. تا جایی که مقامات رسمی سفارت ایران در آلمان به صراحت به مهندس نعیمی گفتند که مرعوب دولو و ریاحی شدهاند و تمام تلاشهای شرکت شیلات را بیهوده میدانند. ضمن اینکه روسها به طور غیرمستقیم بازار خاویار ایران در آلمان را کاملا در دست خود گرفته بودند.
جلال فرهمند
عکس:امیر هوشنگ دولو، دلال خاویار ایران در کنار محمدرضا پهلوی
کارشکنی دلالان خاویار ایران از یک سو و پیدانکردن مشتری جدید در خارج از کشور برای فروش خاویارهایی که روی دست شرکت شیلات ایران مانده بود، از سوی، دیگر تمامی تلاشهای مهندس نعیمی را برای بازاریابی با معضل روبهرو کرده بود. تا جایی که مقامات رسمی سفارت ایران در آلمان به صراحت به مهندس نعیمی گفتند که مرعوب دولو و ریاحی شدهاند و تمام تلاشهای شرکت شیلات را بیهوده میدانند. ضمن اینکه روسها به طور غیرمستقیم بازار خاویار ایران در آلمان را کاملا در دست خود گرفته بودند.
خلاصه گزارش خرید و فروش خاویار ایران در اروپا به طور اعم و در فرانسه به طور اخص
۱ - شرکت سهامی شیلات ایران برای مدت سه سال خاویار اروپا را به شرکت خاویار ایران میفروشد.
۲ - شرکت خاویار ایران طبق قرارداد دیگری خاویار مزبور را به شرکت خاویار اروپ که صاحب آن آقای جهانگیر ریاحی است، واگذار کرده است؛ و در مقابل، به طور متوسط، ۸۳/۲دلار بابت هر کیلو خاویار دریافت میدارد.
۳ - شرکت خاویار اروپ، خاویار را به ژنو حمل و نزد شرکت حملونقل:
انبار میکند و از آنجا به نقاط مختلف اروپا پخش مینماید.
۴ - انحصار فروش خاویار ایران در فرانسه، سوئیس، بلژیک، سوئد و نروژ، انگلیس را آقای ریاحی به شرکت خاویار ولگا به نشانی پاریس واگذار نموده که مجموع آن بین ۳۰ تا ۳۵ تن در سال میباشد.
۵ - در سال ۱۹۶۵، طبق آمار گمرکی فرانسه، مقدار ۱۴ تن خاویار به ارزش ۱.۸۸۰.۰۰۰ فرانک از ایران خاویار وارد فرانسه شده است (تقریبا از قرار کیلویی ۳۵/۲۵دلار بهای اعلان شده به گمرک).
۶ - در جدول پیوست بهای خرید و فروش یک کیلو خاویار رقم یک و رقم دو، سه نوع مختلف بلوگا و تاس و سوروگا بهطور تفکیک و سپس به طور متوسط از تولیدکننده تا جزئیفروش حساب شده بهطوری که خواننده میتواند به کلیه تغییر و تحولات قیمت خاویار منجمله سود و میزان گمرک و عوارض و هزینه حمل و غیره به آسانی آشنا شود. بدیهی است کلیه ارقام مندرجه نمیتواند صد درصد صحیح باشد؛ زیرا آمار مزبور به استثنای شرکت سهامی شیلات که آن هم مجموع فروش به طور نسبی تعیین شده و آمار سالانه گمرکی فرانسه که آن هم به ذکر بهای اعلام شده اکتفا کرده، نامهها و اظهارات شرکت خاویار ولگا و آقای ریاحی میباشد. طبعا دو مرجع فوقالذکر سعی کردهاند منافع خود را به حداقل ممکنه نشان دهند و حتی آقای ریاحی مدعی است که سالی ۶۰هزار دلار ضرر میکند!
بنابراین، چنانچه اعمال نامرئی آنها (قاچاق، کم اعلان کردن قیمت به مراجع گمرکی و تهیه صورتحسابهای قلابی برای مراجع مالیاتی، تعویض انواع خاویار و فروش درجه دو به جای درجه یک و غیره) را نادیده گرفته و سخنان آنان را مدرک قرار دهیم و تخفیف اخیری را که شرکت سهامی شیلات به خریداران اروپایی قائل شده، به حساب نیاوریم و همچنین مجموع فروش سالانه شرکت خاویار ایران را فقط ۵۰ تن در نظر بگیریم (در سال جاری گویا ۱۵ تن اضافه محصول خریداری نمودهاند) منافع سالانه آنها به طور تفکیک به قرار زیر خواهد بود:
خانم احسانه دولو ۵۶.۵۰۰ دلار بابت حقالامتیاز ۵۰ تن خاویار
خانم منیر اعظم و آقای هوشنگ دولو ۸۵.۰۰۰ دلار بابت حقالامتیاز ۵۰ تن خاویار
مجموع عایدی شرکت خاویار ایران ۱۴۱.۵۰۰ دلار بابت حقالامتیاز ۵۰ تن خاویار
عایدی شرکت خاویار اروپ (آقای ریاحی) در فرانسه ۴۹.۷۰۰ دلار فقط بابت فروش ۱۴تن خاویار در فرانسه
شرکت خاویار ولگا (آقای دولا لاگاد) ۲۲۸.۷۶۰ دلار فقط بابت فروش ۱۴ تن خاویار در فرانسه
فقط شر کت خاویار ولگا ۵/۳درصد بابت Taxe Locale و مقداری نیز بابت مخارج عادی شرکت خود میپردازد و آقای ریاحی نیز مبلغی بابت سردخانه ژنو و هزینه حمل ژنو تا پاریس و حقوق دو نفر کارمند که در آپارتمان خودش کار میکنند، میپردازد و شرکت خاویار ایران نیز مبلغی بابت اجارهبها و مخارج پرسنلی شرکت خود در تهران میپردازد؛ ولی مخارج فوق به قدری ناچیز است که شاید یک درصد منافع آنان را شامل شود.
در عوض، شرکتهای ایرانی مزبور در سوئیس و در فرانسه مالیات نمیپردازند و راه فرار از مالیات را نیز به این نحو پیدا کردهاند:
آقای ریاحی که در تهران مالیات نمیپردازد، در سوئیس نیز بهعنوان ترانزیت معاف از پرداخت مالیات است و چون در فرانسه هم معاملهای انجام نمیشود در این کشور نیز دیناری مالیات نمیپردازد. اگر شرکت خاویار ایران مالیاتی به دولت ایران بپردازد حداکثر مبنای محاسبه از قرار کیلویی ۱۳/۱ دلار میتواند باشد و بقیه حقالامتیاز را آقای ریاحی از قرار ماهی ۷.۰۸۳ دلار به خانم منیراعظم و آقای دولو میپردازد که آنها هم به ترتیب ماهی ۳.۰۰۰ دلار و ۴.۰۸۳ دلار را بین خود تقسیم میکنند.
بنابراین، خانواده دولو که محل اقامت خود را به مقامات پلیس فرانسه تهران اعلام کرده و در هتل مسکن دارند نمیتوانند مشمول پرداخت مالیات در فرانسه باشند؛ در صورتی که طبق قوانین مالیاتهای بینالمللی هر شخص یا هر شرکتی که از کاری بهره میبرد بایستی لااقل در یکی از کشورهایی که کار میکند یا مسکن دارد مالیات بپردازد. در این صورت، تصور میرود ایرانیان مزبور که از محصول ایرانی بهره میبرند و محل اقامت خود را نیز ایران تعیین کردهاند میبایستی حقا به میزان مجموع عایدات خود مقدار نسبتا مهمی به دولت شاهنشاهی مالیات بر درآمد بپردازند.
ضمنا چون اشخاص متعددی در امر فروش خاویار ایران دست دارند، لذا به هیچوجه طرز پخش خاویار مناسب نیست و هیچ نوع تبلیغاتی برای این محصول مهم ایران نمیشود و به همین جهت در سال ۱۹۶۴ که فرانسه ۲۰ تن از ایران خاویار وارد کرده بود، در سال ۱۹۶۵ شش تن کمتر؛ یعنی فقط ۱۲ تن خریداری نمود. در جدول پیوست، علاوه بر آشنایی به مقدار گمرک و عوارضی که دولت فرانسه از خاویار ایران میگیرد، ملاحظه میشود که سالانه در حدود ۷۰.۰۰۰ دلار هزینه حمل خاویار تهران- ژنو پرداخت میشود که چنانچه محل آن به شرکت هواپیمایی ایران ایر واگذار شود، این شرکت ملی نیز عایدی جالبی به دست خواهد آورد.
[گزارش مهندس نعیمی از عدم فروش خاویار ایران و پیدا کردن مشتری جدید برای آن] قسمت دوم این گزارش حائز کمال اهمیت است
پاریس، جمعه دوم دیماه ۱۳۴۵
جناب آقای هویدا نخستوزیر معظم و محبوب؛
این چهارمین گزارشی است که از عرض جنابعالی میگذرانم. دیروز پنجشنبه اول دی طبق قرار قبلی از ساعت ۹ صبح الی یک بعدازظهر با دو خریدار عمده خاویار روس و یک نفر دیگر که به نظر بنده روس بوده است، جلسه داشتیم. در این جلسه چهار ساعته که خستهکنندهترین جلسات بنده بوده است خریداران خاویار روسی، با ارائه بالغ بر بیش از چهل نامه از سال ۱۹۵۳ الی ۱۹۶۰، اسنادی ارائه نمودند که در سالهای اول موفق به دریافت جزئی از خاویار ایران شدند و از سال ۵۷ این خرید به علت موانع و اشکالتراشی شرکت سهامی شیلات متوقف گردید و بدبختانه نامه و امضا وزارت دارایی ایران نشان دادند که عملا آنها را به سمت دلالان هدایت میکرد و البته با اظهار اینکه این خریداران خود را ایرانیالاصل و مهاجر به فرانسه قلمداد میکنند و دارای احساسات شدید ایرانی یا لااقل چنین تظاهر میکنند جلسه تاسفآوری بوده است. خلاصه آنکه اظهار میدارند با مراجعه مکرر آقای دولو و ریاحی چنین وانمود مینمایند که غیر از آنکه باید به آنها رجوع شود و بدون قید و شرط مبالغی که صورت میدادند علاوه بر قیمت رسمی باید پرداخت کنید و مضاف بر آن هیچ تعهدی هم نمینمایند که خاویار به آنها بهطور منظم برسانند به ناچار مجبور شدهاند که خاویار را از روسها یا به وسیله روسها از سهمیه ایران استفاده نمایند. بنده چنین سعی نمودم این فکر را از ذهن آنها خارج بکنم و بفهمانم که اگر آنها خریداری هستند ایران هم فروشش مطمئن است.
در آخر، در یک چنین جلسه تاسفآور قبول نمودند چنین اطمینانی را وقتی قبول بکنند که عملا دولت یا شیلات حاضر به فروش باشد. قرار شد در مراجعت بنده از آمریکا که بین سه تا چهار هفته دیگر خواهد بود، درخواست خرید و شرایط و قیمت را که حداقل برابر قیمتهای فعلی باشد، پیشنهاد بنمایند. راجع به منع ورود خاویار تهیه شده با براکس با آنها وارد مذاکره شدم. شخص ثالثی که به عرض رسانیدم اظهار داشت دولت روسیه در بازار مشترک بروکسل اقدام نموده است و تا حد زیادی موفق گردیده است که فعلا تا راهحل نهایی مقدار بروکسل را به حداقل ممکنه که برای سلامتی تا اندازه فعلی خطرناک نباشد تقلیل بدهد. نامبرده اضافه نموده است که دولت روسیه ثابت نموده است که خاویارهای تهیه شده به وسیله روسیه یا از طریق روسیه دارای براکس زیادی نمیباشد و این خاویار ایرانی است که با فرمول بسیار قدیمی تهیه میگردد. بنده در اولین عریضه به عرض جنابعالی رسانیدم که دولت ایران هم باید از طریق مرکز بازار مشترک اقدام نماید؛ البته افرادی باید با نماینده دولت ایران باشند که بتوانند از خاویار ایران دفاع نمایند که هنوز جوابی دریافت ننمودم. متاسفانه در صحبت سه ساعته که [با] ایرانیهای سفارت داشتم و این صحبت به درخواست خودشان انجام گرفت، مقامات رسمی سفارت مرعوب دولو و ریاحی میباشند و تمام اینها را مانور بیهوده میدانند و من، برعکس، با تمام قوا و دلایل این نظریه سفارت را رد نمودم تا بعد چه بشود.
جناب آقای نخستوزیر، ساعت هفت صبح دیروز پنجشنبه اول دی کسی از هامبورگ به بنده تلفن کرد و درخواست یک مذاکره حضوری نمود. گفتم تا دو روز دیگر خودم به هامبورگ خواهم آمد. گفت دیر میشود... تا ساعت نه بعدازظهر امشب شما را در پاریس ملاقات بنمایم، قبول کردم. نامبرده که یک آلمانی و خود را خریدار و توزیعکننده عمده خاویار معرفی نمود، اظهار داشت سالهای گذشته بازار آلمان وسیله ایشان و شبکه توزیع ایشان در حدود ۳۰ تن خاویار ایران را به فروش میرسانید که به همان دلایل که گفته شده حال مدت پنج سال است که همان خاویار ایران را به اسم خاویار روسی از روسها دریافت میدارد؛ ولی با اطلاع از آمدن شما من حاضر هستم همین الساعه در حدود همانقدر که نوشتم بین ۲۰ تا ۳۰ تن خاویار را بدون هیچ اشکالتراشی به حداکثر قیمت بندر پهلوی که به دیگران میفروشند بخرم و همچنین موافق دولت ایران اعتبار باز خواهم نمود مشروط بر اینکه، بدون اشکالتراشی، به محض دریافت اعتبار تحویل شود. من چون چنین اجازهای از شما نداشتم بدون آنکه جواب رد بدهم به ایشان امیدواری دادم که من به تهران خواهم نوشت و تا یک هفته دیگر امیدوارم جواب مساعد را به شما ابلاغ کنم.
جنابعالی هم در جریان هستید که در حدود ۴۰ تن خاویار در انبار شرکت شیلات در شرف ضایع شدن میباشد و با ابلاغ شدید شرکت شیلات به دولو به علت آنکه تا خاویار را نفروشند پول برای خرید ندارند معلوم نیست آینده این موجودی چه خواهد شد. از طرف دیگر، تمام این خاویار با براکس تهیه شده است که ورود آن در سال ۶۷ به بازارهای اروپا بدون اشکال نمیباشد. من این اشکال را به نامبرده، که کاملا درجریان امر بوده است، یادآور شدم. ایشان متذکر این امر بودند و گفتند اگر دولت ایران حاضر به فروش باشد، چون دولت آلمان اجازه گرفته است که موجودی فعلی این امر مستثنا باشد جناب عالی که به عنوان نماینده ایران معرفی باید بشوید تاریخ امضای قرارداد را باید به تاریخ آخر نوامبر یا اوایل دسامبر امضا بکنید که مستند به این تاریخ ما این خرید را جزو خریدهای سال ۶۶ محسوب بکنیم و اگر هر اشکالی پیش آمد به عهده خود ماست. من از ایشان سوال کردم آیا به کنسولگری ایران در هامبورگ مراجعه نمودید و موضوع را مطرح کردید؟ گفت در سال گذشته و ده ماه قبل مراجعه کردم ولی اثری ندارد و دیگر هم حاضر نیستم با کنسولگری وارد مذاکره بشوم.
جناب آقای نخستوزیر، طبق قرارداد شیلات با دولو، شرکت شیلات هیچ حق انحصاری به آنها نداده است؛ مضاف بر اینکه آقای
دولو-ریاحی انجام تعهد خود را نکردهاند و خاویار ما هم روی دست خودمان مانده است و علاوه بر آن در هشت سال اخیر، در اثر تعللی که نمودهاند، بازار خاویار ایران در آلمان به دست روسها افتاده است.
به نظر من این یک شانس غیرمترقبه است. حال اگر تصویب میفرمایید دستور بدهید:
۱. صورت و مقدار و ارقام مختلف خاویار ایران و قیمت هر یک در بندر پهلوی با تمام عوارض را تلگرافی به اسم بنده به آدرس سفارت ایران در لندن بفرستند.
به کنسولگری ایران در هامبورگ یا سفارت ایران در آلمان دستور بدهند که بنده حق داشته باشم با در نظر گرفتن شرح بالا هر مقدار خاویار که روی دست شیلات مانده است به قیمتی که فعلا به دولو فروخته میشود با آلمانیها معامله بنمایم. اگر هم تصویب نمیفرمایید باز هم دستور بدهید بنده را در جریان بگذارند. چون کارهای مقدماتی من در پاریس تمام شده است و موکدا و مسوولا به جناب عالی اظهار میدارم بنده بازار فروش فرانسه را بدون هیچ اشکالی تضمین میکنم. هر روز شنبه تا یکشنبه با اولین پرواز
ایرانایر به لندن خواهم رفت که مساله خاویار را در آنجا تحقیق بکنم و بعدا به هامبورگ خواهم رفت.
مدت اقامت من در لندن یک هفته پیشبینی میکنم که امیدوارم در این یک هفته نظر جناب عالی (را) نفیا یا اثباتا دریافت بکنم. بعد از هامبورگ با اطلاعات کافی به نیویورک پرواز خواهم نمود.
جناب آقای نخست وزیر، فراموش کردم به عرض برسانم که طبق اظهار خریداران خاویار روسی در فرانسه قیمتهایی که روسها مستقیما دریافت میدارند تا حدود ۱۰درصد از قیمتهای ایران گرانتر است و هنوز هم ادعای اضافه قیمت دارند. در صورتی که قیمت حملونقل روسها ۶۰درصد از ما ارزانتر است. از تضییع اوقات شریف معذرت میخواهم. از روز دوشنبه تا حال بنده فرصت یک استراحت چند ساعته نداشتهام و خیلی خسته شدم، مضاف بر اینکه نمیتوانم چند تعیین وقت را با تاکسی بروم زیرا علت آن را خودتان بهتر میدانید.
ارسال نظر