گنج شایگان - بخش پایانی
سهم شاهزادهها در سرمایه بانک ملی
آخرین بخش از نوشته محمدعلی جمالزاده درباره صنعت ایران به نقل از کتاب گنج شایگان، برخی شرکتهای مشهور تجاری و موضوع بانک ملی ایران را تشریح میکند. ۷ - شرکت عمومی ایران که در تاریخ ۱۳۱۸ به دستیاری هفده نفر از تجار پایتخت تشکیل یافت و سرمایه آن بالغبر دو کرور تومان گردید و بیست هزار سهم پنجاه تومانی داشت که به مهر و امضای موسسین بود و مقصود شرکت تجارت داخله و خارجه و صرافی بود. در سال اول ریاست اداره با حاجسیدمحمد تاجر معروف به صراف بود و در آن سال ۶۰۰.۰۰۰ تومان پول در شرکت جمع شد؛ ولی بعد به مناسبت مداخلات و بیقانونی حاجیمحمد کاظم ملکالتجار اطمینان مردم از شرکت سلب گردید و کار شرکت در حدود سال ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ بر هم خورد.
یکی از اثرات مهمه شرکت عمومی تاسیس شرکتی بود به اسم «شرکت راه آستارا و اردبیل» و اسهام آن هر کدام صد تومان بود و مقدار زیادی از این اسهام را خود شرکت عمومی خریداری نمود و مدت یک سالواندی مشغول ساختن راه مزبور بودند تا راه باز شد و منافع آن زیاد گردید. چنانکه با وجود آنکه در آن راه بیش از یک صد هزار تومانی خرج نشده بود مشتری از تبعه داخله پیدا شد که در سال صد هزار تومان حاضر بود آن را اجاره نماید، ولی باز به مناسبت خلاف کاری ملکالتجار مزبور این راه در مقابل سالی ۳۶.۰۰۰ منات به یک نفر روسی به اجاره داده شد.
۸ - شرکت کشتیرانی ناصری که در دوره سلطنت ناصرالدین شاه تاسیس گردیده و موسسین آن چند تن از تجار معتبر شیراز و بوشهر میباشند. در حدود سال ۱۳۳۰ عده کشتیهای شرکت مزبور ۱۸ عدد بوده و از آن جمله است: مظفری، همایون، خسرو، اسلامی، رحمان، حسینی و غیره. کشتیهای مزبور منظما بین بوشهر و جده در زیر بیرق انگلیس در رفتوآمد هستند و مخصوصا در مواقع حج مسافر بسیار حملونقل میدهند. اغلب ناخداهای کشتیهای مزبور انگلیسی و چند نفری هم هندی میباشند و در هر کشتی چند تنی نیز پارسی به سمت منشیگری و مترجمی هست.
۹ - کمپانی کشتیرانی شوشتریها که در همین اواخر در زمان جنگ در بمبئی به دستیاری حاجیسلطانعلی صاحب شوشتری و شرکای وی ایجاد گردیده است. کمپانی مذکور تا اوایل ربیعالثانی ۱۳۳۵ چهار کشتی به آب انداخته است که از آن جمله است «سردار» و «شوشتر» و «پرسیا». قیمت «سردار» به تنهایی معادل است تقریبا با ۳۰۰.۰۰۰ تومان (۷ لک روپیه) و محل اداره شرکت به قیمت ۸۵.۰۰۰تومان (۲ لک روپیه) خریداری شده است.
علاوهبر چند شرکت فوق شرکتهای دیگری نیز در ایران تاسیس گردیده، ولی اغلب آنها به جهات مذکوره در فوق و مخصوصا به مناسبت سعایت و بدخواهی دو همسایه شمال و جنوب که چشم ندارند اساسی را که ممکن است به منافع و طمع آنها در ایران خدشه برساند برپا بینند به جایی نرسید و عمر کوتاهی داشت، ولی کینه دو همسایه مزبور بالنسبه به آنچه ممکن است مایه ترقی و رستگاری ایران گردد در دو مساله ذیل مخصوصا به طور غربی محسوس گردید:
۱ - مساله قندسازی مرحوم میرزا علیخان امینالدوله بود در حدود سال ۱۳۱۶ و ۱۷:
مشارالیه با زحمت و مصارف زیاد در کهریزک در جنوب طهران کارخانه برپا نمود و مشغول چغندرکاری گردید و قند بسیار ممتاز که از قند روسی بهتر بود به عمل آورد و از همین جهت به قند روسی شکست وارد آمد، ولی روسها که چنین دیدند با شدت تمام بنای همچشمی را نهاده و هر روز قیمت قند خود را تنزل دادند تا آنکه قیمت هر من تبریز آن به چهلوپنج شاهی رسید و این مبلغ از قیمت عمل آوردن خود قند هم کمتر بود؛ ولی روسها برای شکست بازار متاع ایران تحمل این ضرر را بر خود هموار نمودند و چنان در این راه پستی به خرج دادند که قند ایران با وجود مساعی و کشش بسیار مرحوم امینالدوله نتوانست دوامی پیدا نماید و دولت مستعجل گردید.
۲ - مساله بانک ملی است که در دوره اول مجلس شورای ملی در شوال ۱۳۲۴ مطرح مذاکره گردید و موجب این مذاکرات مساله قرضی شد که دولت در صدد بود از خارجه بنماید، ولی مجلس این مساله را تصویب ننمود و بنا شد یک بانک ملی تاسیس شود و دولت از بانک مذکور پول قرض نماید، لهذا جمعی از رجال محترم و تجار تشکیل بانک مزبور را درصدد برآمدند و سرمایه فعلی آن را سی کرور تومان معین نمودند که بعدها در صورت لزوم به یکصد کرور تومان بالغ گردد. عده موسسین بانک صد نفر بود که هر کدام از پنج تومان الی پنج هزار تومان بنا بود وجه سرمایه بدهند و اسهام بانک هر کدام پنجتومان بود. منجمله از فصول مهم قرار نامه بانک ملی یکی این بود که تمام واردات دولت بایستی در این بانک وارد شود و خزانهدار به حواله دولت از بانک دریافت نماید، دیگر آنکه بنا بود پس از انقضای مدت امتیاز بانک شاهنشاهی (۲۷ جمادیالاولی ۱۳۶۶) امتیاز آن به بانک ملی تعلق بگیرد.
کار بانک مذکور به زودی رونق زیاد گرفت و عامه ملت از خرد و بزرگ با آن خیال همراهی و مساعدت بسیار بهمنصه ظهور رسانیدند و علاوهبر صد نفر موسسین مذکور که هر کدام حاضر شدند دستکم پنج هزار تومان به صندوق بانک بپردازند، متمولین و اعیان هم اظهار همراهی زیاد نمودند و از آن جمله شاهزاده مسعود میرزای ظلالسلطان به تنهایی ۷۰هزار تومان و مرحوم میرزا نصراللهخان مشیرالدوله ۳۰هزار تومان به بانک دادند و اعیان دیگر نیز خیلی کمک نمودند و خیلی جای امید بود که به زودی کار بانک سروسامان صحیحی بگیرد؛ ولی از آنجایی که استحکام کار آن خرابی کار بانکهای روس و انگلیس در ایران بود ایشان در صدد مشکلتراشی و ایجاد موانع برآمدند و کار را به جایی رساندند که از بیم آنکه ایرانیان وجوه خود را از بانکهای آنها در آورده و در بانک ملی بگذارند در تادیه وجوه بنای سختگیری را گذاشته و چندان اسبابشکنی و وسیلهتراشیهای گوناگون نمودند که عاقبت کار بانک ملی سر نگرفت و داغی بر دل ایرانپرستان بماند.
ارسال نظر