تاریخ برنامهریزی- مجادله آرامش و ابتهاج-۷
فقر در حالیکه کلی ثروت داریم
مجادله ابتهاج و آرامش از روزنامه اطلاعات بهار ۱۳۴۰ اخذ شدهاست. سرپرست سازمان برنامه در مجلس شورای ملی چنین اظهار کرده است: «سازمان برنامه موظف بوده است گزارشهای سالانه به دولت و کمیسیون برنامه تسلیم کند و مفاصاحساب دریافت کند و تاکنون به این تکلیف عمل نشده و حساب هیچ سال تسویه و واریز نگردیده و هیچگونه مفاصا حسابی تحصیل نشده است.»
درباره این اظهارات لازم است توضیح داده شود که طبق ماده ۹قانون برنامه هفت ساله دوم سازمان برنامه مکلف است، گزارش و حساب درآمد و هزینه سالانه را به دولت و کمیسیون برنامه تسلیم نماید، به این ترتیب که گزارش سالانه به دولت و به کمیسیون برنامه تسلیم میشود، ولی حساب درآمد هزینه را هیات نظارت بعد از رسیدگی در صورتی که ایرادی نداشته باشد به دولت تسلیم میکند. دولت بعد از رسیدگی آن را به کمیسیون برنامه میفرستد و کمیسیون در ظرف ۱۵ روز رسیدگی نموده و نظر میدهد. تصویب حساب از طرف کمیسیون برنامه به منزله مفاصا خواهد بود. در اجرای این وظیفه سازمان برنامه گزارشهایی راجع به برنامه هفت ساله دوم مربوط به دوره تصدی مرا به دولت و کمیسیون برنامه تسلیم نموده و حسابهای مربوطه از طرف قسمت مالی سازمان برنامه به هیات نظارت تسلیم گردیده است. تا آنجایی که من اطلاع دارم هیات نامبرده به وظیفه قانونی خود عمل کرده است، علاوه بر این از ابتدای تصدی من گزارشهای هفتگی جاری صورت ریز هر یک از اقلام مخارج و درآمد سازمان برنامه و از سال ۱۳۳۶ به بعد گزارش ماهیانه حاوی تمام طرحها و درآمدهای سازمان برنامه درج و منتشر گردیده و برای کلیه نمایندگان مجلسین و وزارتخانهها و روزنامهها و اتاقهای بازرگانی و موسسات دیگر کشور فرستاده شده است. من هیچ دستگاه دیگری در دنیا سراغ ندارم که جزئیات خرج و دخل خود را به این نحو به اطلاع عموم برساند. کشورهایی مانند ایران که با وجود داشتن منابع طبیعی سرشار و امکانات فراوان مردمشان در فقر و محرومیت زندگی میکنند ممکن نیست موفق به اصلاح وضع اقتصادی و اجتماعی گردند و سطح زندگی ساکنین خود را به نحو موثر و محسوسی بالا ببرند، مگر آنکه برنامههای وسیع عمرانی را برای مدتهای ممتد اجرا نمایند. اجرای چنین برنامه عمرانی به طوری که در تمام کشورهای در حال توسعه دیده شده است با نداشتن تعداد کافی کارشناسان فنی و اقتصادی و اداری و کارگران ماهر و مجرب کار آسانی نیست. یکی از شرایط ضروری و توفیق بر این موارد وجود متصدیان با ایمان و با جرات و با اعتماد به نفس است که از اتخاذ تصمیمات مهم و سنگین و مسوولیتدار نهراسند. این کیفیت به خصوص در کشور ما بینهایت مهم است و باید کسانی را که حاضر میشوند زیر بار این مسوولیتهای خطیر بروند تشویق کرد. هرگونه عملی که باعث تزلزل و دلسوزی و فرار از مسوولیت مامورین دولت گردد، کشور ما را به همان اندازه از توفیق در راه اجرای اصلاحات باز میدارد و بدون شک به نفع ایران نیست.
امضاء- ابوالحسن ابتهاج
پاسخ آرامش به نامه ابتهاج
آقای ابوالحسن ابتهاج مدیرعامل سابق سازمان برنامه مطالبی در روزنامههای اطلاعات و کیهان مورخ ۱۱ اردیبهشت ماه(۱۳۴۰) به عنوان پاسخ به گزارش مورخ ۳۱فروردین ماه اینجانب به مجلس شورای ملی انتشار دادهاند. اگر سکوت حمل بر رضا نمیشد، من از پاسخ به گفتههای ایشان خودداری میکردم، زیرا بیان حقایقی که مبتنیبر اسناد و مدارک مضبوط میباشد و با منافع و احساسات ملی پیوستگی دارند عمیقتر و جدیتر از آن است که بتوان در یکی دو صفحه حق آن را ادا کرد. خاصه آنکه ممکن است طرح موضوع به این صورت از جانب بعضی خواسته یا ناخواسته طوری تعبیر و تفسیر گردد که از نیت من به دور بوده است. دیگر آنکه چون آقای ابتهاج قسمت عمده نامه خود را به توضیح درباره سد دز و عمران خوزستان تخصیص داده بودند من ناگزیر خواهم بود که توضیحات امروز خود را به همان موضوع معطوف دارم و امیدوارم که این امر نیز مورد سوءتعبیر قرار نگیرد و گمان نرود که اینجانب نظر خاصی نسبت به مهندس مشاور خاص یا منطقه خاصی یا کشور خاصی دارم. برای اینجانب تفاوت نمیکند که چه مهندس مشاوری از چه کشوری از چه منطقهای از ایران، عهدهدار چه امری شده است.
آنچه برای من مهم است این است که آیا در تعهداتی که سازمان برنامه در پیش گرفته رعایت مصلحت و صرفه ملی و مقررات و قوانین موضوع کشور شده است یا نه. و اگر در مورد یا مواردی چنین نشده باشند آیا میتوان راهی یافت که اندکی از آب رفته به جوی بازگردد و رعایت اصول و قانون و انصاف خواسته شود.گرچه آقای مدیرعامل سابق سازمان برنامه در نامه خود مطالب گزارش مورخ ۳۱ فروردین اینجانب را صریحا تکذیب نفرمودهاند، ولی از جوابهای ایشان چنین استنباط میشود که من در تنظیم این گزارش اشتباه یا غلویا شاید اعمال غرض کردهام، البته اگر موضوع مورد بحث مابهالاختلافی مثلا خانه یا زمین یا حسابی بین شخص اینجانب و آقای ابتهاج بود، دور از ادب و عقل مینمود که من دامنه گفتوگو را به پیشگاه قضاوت عموم بکشانم. ولی متاسفانه موضوع به اندازهای خطیر و بزرگ است یعنی حرف بر سر سود و زیان سرمایه ملتی است که با عرق جبین و تحمل شداید بسیار ریالریال میاندوزند و به دست ما میسپارند به امید آنکه در راه خیر او خرج کنیم. اینجانب قانونا و اخلاقا وظیفهدار هستم که آنچه را که در این باب به مصلحت مردم میدانم آشکار کنم و باید بسیار سنگدل و بدخواه خلق باشم که از ادای این وظیفه سرباز زنم و اگر در امری به این درجه از اهمیت، لکه ناحقی بر دامن کسی بیفکنم یا سخنی به گزافه و دروغ بر زبان آورم البته مستوجب مجازات خواهم بود.
ارسال نظر