نابودی صنعت کشتی‌سازی برزیل

اشاره- کارتل‌ها و تراست‌هایی که از قانون‌های ضدانحصار در آمریکا فرار کرده و توانسته بودند دامنه فعالیت خود را به سایر کشورها ببرند، به نظر برخی کارشناسان منشا خیر برای کشورهای پذیرای آنها بوده و تکنولوژی، سرمایه و مدیریت را به بنگاه‌های صنعتی کشور میزبان می‌بردند و موجب رشد آنها می‌شدند. یک گروه دیگر از جمله دکتر همایون الهی که کتاب «دیکتاتوری کارتل‌ها» را جمع‌آوری کرده است، این کارتل‌ها منشا شر بوده و صنعت پولی کشورهای میزبان را نابود می‌کند. آخرین بخش از این مطلب که از کتاب یادشده اخذ شده فعالیت بر کارتل‌های کشتی‌سازی را تشریح می‌کند.کارتل‌های فولاد تقریبا تمامی شاخه‌های صنایع تولیدی ماشین‌آلات مختلف را به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت کنترل خود دارند. از آن جمله می‌توان از کارخانه‌های کشتی‌سازی نام برد. بزرگ‌ترین کارخانه‌های کشتی‌سازی آلمان و ژاپن به صاحبان بزرگ‌ترین کارخانه‌های صنایع فولادسازی نظیر کروپ، سالزگیتر، یاگوت هفنونگ هوته تعلق دارند. کارخانه‌های کشتی‌سازی به عنوان مصرف‌کننده، تولیدات کارخانه‌های صنایع فولاد را، نظیر بدنه و موتور کشتی، تضمین می‌نمایند.

از آنجا که ساخت کشتی، بازار بسیار ارزنده‌ای برای تولیدات کارخانه‌های صنایع فولاد است، کنترل کارخانه‌های کشتی‌سازی کشورهای مشتاق جهان سوم، از قدیم هدف مشخصی برای کشورهای صنعتی بوده است.حتی قبل از جنگ جهانی اول کارتل آلمانی تولید‌کننده کشتی به طور مستمر و سیستماتیک علیه به وجود آمدن هر رقیبی می‌جنگید.داستان ایجاد و اضمحلال صنعت کشتی‌سازی در برزیل نمونه عبرت‌انگیزی در این زمینه است. در نیمه قرن گذشته ساخت کشتی توسط یک تولید‌کننده محلی شروع شد، کارخانه‌های وی به زودی موفق شدند ماشین‌های بخار، دستگاه‌های تصفیه شکر و همین طور کشتی وارد بازار کنند. اما در سال ۱۸۵۷ میلادی (۱۲۳۶ شمسی) کارخانه وی که در حال پیشرفت بود به علت نامعلومی آتش گرفت و سوخت. همزمان با این واقعه، دولت برزیل تصمیم گرفت حمایت خود را از کارخانه کشتی‌سازی و سایر کارخانه‌های وابسته به این صنعت متوقف کند. البته وی به علت مخالفت با هر گونه اقتصاد وابسته و بردگی اقتصادی دشمنان زیادی برای خود دست و پا کرده بود و به همین جهت، کارخانه کشتی‌سازی وی ورشکسته و این صنعت در برزیل به نفع کارتل‌های چندملیتی در نطفه خفه شد.نزدیک به یکصد سال پس از آن یعنی در سال ۱۹۶۰ میلادی (۱۳۳۹ شمسی) بار دیگر در برزیل صنعت کشتی‌سازی احیا شد و در سال ۱۹۶۷ میلادی (۱۳۴۶ شمسی) نزدیک به ۲۰هزار نفر در صنایع وابسته به آن مشغول به کار بودند. موتورهای دیزل کشتی و سایر موتورهای مورد نیاز آن، بدنه قایق‌های نجات و تقریبا همه قطعات و لوازم مورد نیاز کارخانه کشتی‌سازی در خود برزیل تولید می‌شد. مقدار واردات قطعات مورد نیاز این صنعت کمتر از ده‌درصد بود.پیشرفت این صنعت زنگ خطری بود برای کارتل‌های چندملیتی، بنابراین صنایع کشتی‌سازی برزیل می‌بایستی سریعا و به طور کامل نابود شود، این بار نیز کارتل‌ها با استفاده از حربه‌های استعماری خود و در پس نقاب همکاری‌های اقتصادی به بهانه صدور تکنولوژی وارد عمل شدند. شرکت مشهور «روت شیلد» یک اعتبار ۷۵میلیون پوندی برای ساخت ۲۴ کشتی به کارخانه‌های کشتی‌سازی برزیل اعطا کرد. غرور ملی نسبت به دریافت چنین سفارشی همزمان با تبلیغات گمراه‌کننده تحریک شد. این سفارش که به ظاهر به آینده صنایع کشتی‌سازی امید حیات و توسعه را می‌داد در حقیقت تیر خلاص صنایع مزبور بود. طبق یکی از مواد قرارداد مزبور که هرگز در عام مورد بحث قرار نگرفت، کارخانه‌های کشتی‌سازی برزیل می‌بایستی کلیه آهن‌آلات و سایر قطعات مورد نیاز این کشتی‌ها را از خارج وارد نمایند.برای آن که هیچ اشکال دیگری در راه نابودی صنایع کشتی‌سازی برزیل وجود نداشته باشد، ‌کارتل‌های چندملیتی بیش از ۲۰۰هزار دلار آمریکایی رشوه دادند تا دولت دست‌نشانده برزیل قانون شماره ۴۹۸ را در تاریخ ۱۳ مارس ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۸ شمسی) به تصویب برساند. به موجب این قانون واردات قطعات و مواد مورد نیاز برای انجام قرارداد فوق‌الذکر از حقوق و مالیات‌های گمرکی و سایر مالیات‌ها معاف شد.نتیجه آنکه کارخانه‌های ماشین‌سازی برزیل که تا آن موقع برای کارخانه‌های کشتی‌سازی برزیل قطعات و ماشین‌آلات تولید می‌‌کردند ناگهان بازار فروش خود را از دست دادند و برای ۵ سال مداوم هیچ گونه قراردادی امضا نکردند. کارخانه‌های مربوط به صنایع کشتی‌سازی برزیل در مقابل هجوم واردات بی‌قید و شرط و عدم دریافت سفارش یکی پس از دیگری به ورشکستگی کشانده شدند.

این نابسامانی که در اثر خیانت دولت برزیل و قدرت تخریب کارتل‌ها به ملت برزیل تحمیل شده بود به حساب عدم لیاقت صاحبان و مدیران صنایع برزیلی گذارده شد. سرنوشت ۳۰هزار کارگر صنایع مزبور به هیچ شمرده شد. صنایع تولید کشتی‌سازی برزیل نابود شد. کارخانه‌های کشتی‌سازی به صورت کارگاه‌های مونتاژ و تحت کنترل کارتل‌ها درآمدند.نظیر یک چنین اتفاقی برای یک تولید‌کننده هامبورگی به نام ویلی.ها.شلیکر اتفاق افتاد که در اثر آن کارخانه کشتی‌سازی شلیکر و کارخانه ذوب‌‌آهن اوتنسر در سال ۱۹۶۵ میلادی (۱۳۴۴ شمسی) تعطیل شد. کارخانه کشتی‌سازی شلیکر عضو کارتل مربوط نبود و بنابراین روسای صنایع ذوب‌آهن نمی‌خواستند به یک تولید‌کننده غیرعضو حق ادامه حیات و فعالیت بدهند. این تازه‌وارد می‌توانست در آینده به رقیبی خطرناک برای اعضای کارتل کشتی‌سازی تبدیل شود، پس می‌بایستی نابود شود. در راه رسیدن به این هدف، از شیوه همیشگی کارتل‌ها استفاده شد. طبق این شیوه رقبا بایستی به طور غیرمستقیم به ورشکستگی کشانده شوند. فرصت مناسب وقتی دست داد که شلیکر به هنگام ایجاد یک کارخانه تولید‌ کابل کشتی دچار کمبود سرمایه شد. بانک‌های آلمانی در توافق با اعضای کارتل از دادن اعتبار به وی خودداری کردند. به دست نیاوردن سرمایه موجب سقوط شلیکر شد و بدین ترتیب رقیب احتمالی دیگری از پای درآمد و حاکمیت کارتل‌ها بر بازار تثبیت شد.