تاریخ کارتلها -غولهای فولاد و آهن-۱۱
تراکتورهای مسیفرگوسن و کشاورزی برزیل
به علت گرانی ماشینآلات در آرژانتین (به خصوص با در نظر گرفتن پایین بودن درآمد سرانه) امکان مکانیزه کردن کشاورزی برای زارع آرژانتینی وجود ندارد یا به سختی ممکن میشود و در نتیجه تولید در سطح پایین قرار دارد و به قیمت بیشتری عرضه میشود. از این لحاظ درآمد زارع محدود میشود و در نتیجه شهرنشینی و کار در کارخانههای مونتاژ رونق بیشتری میگیرد و این خود عامل دیگری است در پایین آمدن سطح تولید کشور. از طرفی فقر و گرسنگی رواج میگیرد، وابستگی به واردات مواد غذایی نیز هر روز افزایش مییابد و سرانجام کارتلهای چندملیتی زمینه مناسبی را برای استثمار هرچه بیشتر مردم به دست میآورند. بدون علت نیست که عاملین فروش ماشینآلات کشاورزی بدون اجازه کارتلهای تولیدکننده اجازه تحویل آن را به متقاضیان ندارند. در چنین شرایطی بازارهای تولید و فروش کاملا مشخص شده و تحت کنترل کامل کارتلها قرار گرفته است. مقررات مربوط به تولید، صادرات و واردات به شدت به اجرا گذارده میشوند. یک فروشنده دست دوم انگلیسی سیستم موجود را چنین توصیف میکند: «وقتی تراکتورهای انگلیسی به طور غیرقانونی به خارج صادر شوند خواه این صادرات به آمریکا، آمریکای لاتین، کانادا، فرانسه و خواه هر کجا که باشد فروشندهای که این صادرات را (خارج از ضوابط تعیین شده کارتلها) انجام داده نمایندگی خود را از دست میدهد. این عمل تحت عنوان حمایت از نمایندگیهای فروش انجام میگیرد؟»
یک «قرارداد شرافتمندانه!» بین کارتلها، کشاورزان انگلیسی را که خود متکی به فروشنده ماشینآلات زراعی هستند، کاملا تحت کنترل کارتلها درآورده است. بدین صورت که اگر برچسب اتفاق یک زارع انگلیسی تصمیم بگیرد به طور مستقل مثلا یک تراکتور از کشور دیگر وارد کند و از تفاوت قیمت آن استفاده ببرد مسلما بعدا برای خرید ماشینهای دیگر یا جدیدتر دچار اشکال خواهد شد، زیرا دیگر کسی حاضر نخواهد بود که با او معاملهای بکند یا دست یاری به سوی او دراز کند.
در جهان کنونی که کارتلهای چندملیتی متعدد تارهای عنکبوتی خود را بر سر راه توسعه و پیشرفت کشورهای عقب نگهداشته شده گستردهاند، ادامه چپاول و غارت این کشورها مشکلات چندانی به دنبال ندارد. هر کجا که احساس شود ملتی در حال بهپاخاستن و قیام است و هرکجا که دیده شود ملتی درصدد گسستن بندهای وابستگی است؛ بلافاصله سیستم تخریبی کارتلها برای درهم کوبیدن این کوششها به کار میافتد و در این راه رژیمهای دستنشانده مهمترین عامل اجرای سیاستهای ویرانگر کارتلها در کشور موردنظر هستند.
برای مثال در سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ شمسی) دولت ایالات متحده آمریکا ناراحتی خود را از روندی که موجب توسعه و ازدیاد محصول سویای برزیل شده بود ابراز داشت. این ناراحتی بر سر یک بازار چندمیلیارد دلاری سویا بود که در دست شرکتهای عظیم آمریکایی قرار داشت. به علت موقعیت خاص جغرافیایی هرگاه تولید سویا در برزیل ادامه مییافت تولیدکنندگان این کشور به سرعت میتوانستند با عرضه جنس مرغوبتر و ارزانتر بازارها را به خود اختصاص دهند. به همین جهت میبایستی جلو این کار فورا گرفته شود. تولید ماشینآلات کشاورزی در برزیل که یکی از عوامل توسعه کاشت سویا و تولید آن به قیمت ارزانتر از آمریکا بود میبایستی متوقف شود. برای به انجام رسانیدن این مهم میبایستی اولا از ایجاد کارخانههای جدید تولید ماشینآلات کشاورزی جلوگیری به عمل آید و ثانیا کارخانههای موجود به ورشکستگی سوق داده شوند.در اجرای این سیاست وقتی کارخانه برزیلی سانتا ماتیلدا که یک کارخانه واگنسازی بود و در اثر مشکلات خواست تغییر تولید بدهد و ماشینآلات کشاورزی بسازد، دولت برزیل به او تفهیم کرد که از این کار خودداری نماید، زیرا این اقدام موجب نارضایتی و ناراحتی کارخانه مسی فرگوسن (که به اتفاق شرکت هاروست تقریبا بر بازارهای تولید و فروش این ماشینآلات حاکمیت دارند) میشود. در ماه مارس سال ۱۹۷۶ میلادی رژیم برزیل به بهانه مهار کردن تورم، کمکهای خود را به خریداران ماشینآلات کشاورزی قطع کرد. زارعین بدون این کمک مالی نمیتوانستند تراکتور یا ماشین درو تهیه کنند. پانزده هزار تراکتور، محصول کارخانههای تولیدی داخلی در دست فروشندگان باقیمانده بود و عاملین فروش مجبور شدند هفتهزار آن را با تضمین دولتی بفروشند.
کارخانجات تولیدکننده مستقل برزیلی نتوانستند این کمک و تضمین مالی دولت را تحمل کنند و ورشکست شدند. اما کارخانههای مونتاژ وابسته به کارتلهای چندملیتی با اتکا به قدرت مالی عظیم خود این دوره را بدون ناراحتی پشت سر گذاشتند. سازندگان داخلی نابود شدند و کنترل تولید به طور کامل در دست کارتلهای چندملیتی قرار گرفت. اولی انگل برشت، رییس شرکت مسی فرگوسن در برزیل اظهار داشت: «ما میتوانیم در برزیل سالانه صدهزار تراکتور بسازیم، ولی ما در سال ۱۹۷۷ نمیخواهیم بیشتر از ۵۰هزار تراکتور بفروشیم و بنابراین ما تولید تراکتور خود را ۴۵درصد کاهش میدهیم. در مورد ماشین درو نیز تولید را به نصف خواهیم رساند.»
مسی فرگوسن شعبه برزیل در پایان سال ۱۹۷۶ در حدود ۲۰درصد کارکنان خود، یعنی در حدود ۸۰۰تن را اخراج کرد.
میبینیم که صاحبان شرکتهای محصولات کشاورزی ایالات متحده آمریکا از طریق همکاری با کارتلهای ماشینآلات زراعی توانستند با کاهش تولید ماشینآلات مزبور در برزیل توسعه کاشت سویا را در برزیل متوقف سازند یا تولید آن را کاهش داده و یک بازار غله چندمیلیارد دلاری را برای خود فراهم آورند.
ارسال نظر