تاریخ علم -نقش اندیشمندان مسلمان قرون وسطی و تاریخ علم اقتصاد -۲
اشپنگلرو ابن خلدون
اندیشمندان مسلمان همچنین در انتقال ایدههای ارسطویی به غرب لاتین مؤثر بودهاند، نکتهای که شومپتر نادیده گرفته است.
مترجم: جعفر خیرخواهان
اندیشمندان مسلمان همچنین در انتقال ایدههای ارسطویی به غرب لاتین مؤثر بودهاند، نکتهای که شومپتر نادیده گرفته است. بررسی جوردین درباره اندیشمندان قرون یازده و دوازده حتی «یک عبارت پیدا نکرد که نشان دهد یکی از این مولفان تردید داشتند به دنبال ثروت رفتن، که غربیها تحقیر میکردند، جایگاه رفیعی در زندگی ملی و نیز فردی اشغال نمیکند و موضوعی سودمند به فلاسفه برای تفکر و استدلال ارائه میکند.» کاملا مستند گردیده است که تمامی اندیشمندان اروپایی که در فصل دوم کتاب شومپتر نام برده شدهاند، در واقع تحت نفوذ متفکران مسلمان بودهاند.
بخشهای زیر درباره سهم و نقش اندیشمدان مسلمان قرون وسطی، علل و ریشههای این تشریک مساعی، و تاثیر آنها بر نهضت مدرسی اروپایی بحث خواهد کرد. ما همچنین دلایلی را بررسی خواهیم کرد که چرا به مشارکتجویی مسلمانان طی آن چند قرن گذشته اعتراف و از آنها تقدیر نشده است. اما نخست درباره اهمیت مقاله راهگشای جوزف اشپنگلر در ۱۹۶۴ درباره ابنخلدون (۱۴۰۶- ۱۳۳۲) بحث خواهیم کرد؛ اما چون مقاله ۱۹۶۴ اشپنگلر نتوانست پیوستگی تاریخی اندیشه اقتصادی را اثبات کند و بدان سبب تز شومپتری را در کلیت آن ابطال سازد، ما همچنین درباره تاثیر چالشهای جدیتر به تز شکاف که بعدها ظاهر گشت، بحث خواهیم کرد.
۲ - مقاله ۱۹۶۴ جوزف اشپنگلر: تاکید بیش از حد بر عنصر یونانی در اندیشه اقتصادی اسلامی و چیزهای دیگر
مقاله ۱۹۶۴ جوزف اشپنگلر نخستین ضربت را بر تز شکاف بزرگ شومپتری وارد ساخت بدون اینکه حتی ذکری از آن به میان آورد. اشپنگلر با نوشتن این مقاله، نخستین تاریخدان اقتصادی در دنیای غرب شد که به نقش و سهم متفکران مسلمان «قرون وسطی» اعتراف کرد و آن را قابل توجه دید؛ چون اشپنگلر در بین بسیاری چیزها، معتقد بود که ابنخلدون «بینشی عمیق در اصول و مبانی دانشهای انباشته شده زمان خویش داشت، توانست جلوههایی از فرهنگ روزگار خویش را ارزیابی کند، توانست با صداقت درکی را که قضات و فقهای معاصر از موضوعات اقتصادی و مالی عملی داشتند و معمولا در کتابها به آنها پرداخته نمیشود، بازتاب دهد.»
مقاله اشپنگلر در حالی که در اقرار به نقش و سهم نادیده گرفتهشدهاندیشمندان مختلف مسلمان اهمیت داد، با این حال در ایجاد برخی مسائل و شبههها نیز شریک بود. به گفته میرآخور، «شاید به علت تعصب وی در نشان دادن نفوذ و تاثیر نوشتههای یونانیان بر مسلمانان است که او هر صفحه از بخش نخست مقاله خود را به این امر اختصاص داده است، اشپنگلر فقط برخی از شواهد در دسترس از قرن نهم به بعد را ملاحظه کرد.»
در حالی که ما نمیتوانیم منکر تاثیر اندیشه یونانی بر تمدن اسلامی شویم، چون در واقع تمدن اسلامی از تلاقی و همآمیزی عناصر عربی، یونانی و ایرانی بهوجود آمده است؛ در عین حال نباید تاکید بیش از حدی بر سهم اجزای منفرد در آن آمیزه بکنیم؛ اما اشپنگلر با اغراق و مبالغه نسبت به سهم یونانیها در کلیت تمدن بزرگ اسلامی، میزان سهم و نقش اندیشمندان مسلمان ماقبل ابنخلدون را که بررسی کرده، به شدت تنزل داده است: «چنین توجهی که به علم اقتصاد تئوریک معطوف گشته بود به نظر میرسد بیش از آنچه که ناشی از علاقه اولیه و مداوم به مالیاتستانی در اسلام باشد از تماس با نوشتههای فلسفی و علمی یونانی ناشی میشده است؛ خصوصا آنهایی که گرایشهای مابعد افلاطونی و نئوافلاطونی داشتند.»
اشپنگلر که از برتری دانش ابنخلدون درباره رفتار اقتصادی نسبت به متفکران یونانی مثل بروسون هراکلیا آگاه بود، نتوانست این واقعیت را درک کند که دانش چشمگیر ابنخلدون در موضوعات اقتصادی، واقعیتهای جامعه اسلامی قرون وسطی و دانش بسیاری از اندیشمندان مسلمان در قرون «شکاف» را منعکس میساخت.
بهعلاوه اشپنگلر با تمرکز بر مشارکتهای علمی ابنخلدون- که پس از قرون سفید شومپتری زندگی کرد- در واقع تدارکات کافی برای نفی تز شکاف بزرگ شومپتری فراهم نساخت. مقاله اشپنگلر بهطور کلی به پشتیبانی از پیوستگی تاریخی اندیشه اقتصادی برنخاسته است؛ هر چند که قدمی در جهت درست بود. بهعلاوه اشپنگلر، با تاکید بیش از حد بر اندیشه یونانی، سهم و نقش مسلمانانی را که (اصلا یا خیلی زیاد) از اندیشه یونانی تاثیر نپذیرفتند، کم اهمیت جلوه داد. او همچنین سهم و نقش آن اندیشمندانی را که طی دو و نیم قرن نخست تاریخ اسلام آثاری به رشته تحریر درآوردند، نادیده گرفت؛ چون در واقع حدود دو و نیم قرن پس از ظهور اسلام بود که آثار متفکران یونانی به زبان عربی ترجمه شد.
با وجود اهمیت مقاله راهگشای ۱۹۶۴ اشپنگلر، چالش واقعی به تز شکاف بزرگ شومپتری در نتیجه کارهایی که چندین اقتصاددان با ریشههایی در سرزمینهای اسلامی انجام دادند، حادث گشت (هر چند کارهای اقتصاددان بلژیکی لویس بانک و تشویق شخصی تاد لاوری را نباید نادیده گرفت). این تاریخنگاران اقتصادی علاوه بر نشان دادن سهم و نقش اندیشمندان مسلمان قرون وسطی، دقت تز شومپتری را نیز به چالش کشیدند و سعی کردند تا تاثیر دانشوری اسلامی قرون وسطی بر آکوییناس و نهضت مدرسی مسیحیت را نشان دهند.
۳ - فعالیت اقتصادی در اسلام قرون وسطی
اظهارنظر جوردین (در بالا) نشانهای از نگاه نکوهشبار دانشوران مسیحی قرون وسطی به دنبال جمعآوری ثروت رفتن بود. یونانیها نیز نسبت به مسلمانان قرون وسطی، به دنبال جمعآوری ثروت رفتن را کمتر تایید میکردند.
ارسال نظر