تاریخ کارتلها -غولهای فولاد و آهن-۸
آمریکای لاتین؛ شکارگاه واگن سازهای آلمانی و انگلیسی
در سال ۱۹۲۵ میلادی (۱۳۰۴ شمسی) یک کارخانه لکوموتیوسازی در بخش سانتیسیمو از حومه ریودوژانیرو با امید بسیار افتتاح شد. کروپ آلمان تقبل کرده بود تکنولوژی لازم را در اختیار بگذارد. با گذشت زمان این کارخانه مدرن حتی یک سفارش هم دریافت نکرد. ماشینآلات مدرن کارخانه میبایستی پس از مدتی به عنوان وسایل اسقاط فروخته شود. علت وقوع این فاجعه آن بود که کروپ و کارخانه برزیلی فراموش کرده بودند رضایت کارتل بینالمللی لکوموتیو یعنی شاخه ال اتحادیه بینالمللی الکتریک را دریافت دارند!! و البته این گناهی نابخشودنی بود و خاطی میبایستی به مجازات خود برسد تا درس عبرتی برای دیگران شود!! کارتل بینالمللی لکوموتیو، بنابراین با استفاده از شیوه کارتلها از انعقاد هرگونه قراردادی با کارخانه مزبور جلوگیری به عمل آورد و بالاخره آن را به ورشکستگی کشاند.
آلمانها و انگلیسیها تا سال ۱۹۳۵ بازارهای جهانی را بین خود تقسیم کرده بودند. آمریکای جنوبی که راهآهن آن به وسیله انگلیسیها ایجاد شده بود همچنان به عنوان شکارگاه آنها باقی ماند. بنابراین اصل، اتحادیه سازندگان لکوموتیو (کارتل بینالمللی) مطمئن بود که نقشههایشان برای تولید لکوموتیو در آمریکای جنوبی مورد حمایت واقع خواهد شد.
کوشش در سطح جهانی برای تقسیم بازار «تیوب دیگ بخار لکوموتیو را یک بخش از کارتل چندملیتی فلزات از طریق «قرارداد تیوب لکوموتیو» به نفع مشتریان بزرگ سنتی خود حل کرد. این شعار که «بدون تیوب دیگ بخار از لکوموتیو خبری نیست» در سالهای بعد از جنگ توسط بخش ال اتحادیه بینالمللی الکتریک به صورت دیگری جلوه کرد: «بدون موتور از لکوموتیو خبری نیست» از طریق اعمال این شعار کانال استراتژیک مطمئنی برای کنترل بازار در دست کارتل جهانی قرار گرفت.
هر چند بعد از جنگ جهانی دوم قارههای جهان به عنوان مناطق نفوذ تثبیت شدند، ولی با این وجود در ابتدای دهه ۱۹۶۰ میلادی (دهه ۱۳۵۰ شمسی) بازار برزیل بار دیگر تقسیم شد. جنرال الکتریک در نهم فوریه سال ۱۹۶۰ (۱۳۴۹ شمسی) به رژیم «کوبیچک» پیشنهاد تاسیس یک کارخانه لکوموتیوسازی را داد و تضمین معتبر قرارداد و همچنین اجازه اعمال قیمتهای بالا برای تولیدات آینده (جهت جبران سریع سرمایهگذاریها) از شرایط اساسی این پیشنهاد بود. نکته قابل تعمق در این است که مشتری اصلی یا بهتر گفته شود تنها مشتری آینده این کارخانه دولت برزیل بود. پرواضح است که اجازه اعمال قیمتهای غیرواقعی بالا را به چیزی نمیتوان تعبیر نمود مگر تحمیل به بودجه دولت برزیل، به نفع شرکت جنرال الکتریک. در طی چند سال پیش از انعقاد قرارداد دولت برزیل به شرکت جنرال الکتریک در حدود ۴۰۰لکوموتیو و یکصد قطار بینشهری سفارش داده و در عین حال برزیل نسبت به کارخانجات سازنده لکوموتیو واگن در برزیل بیاعتنا بوده و سیاست نابودی آنها را در پیش داشت.
در اوایل سال ۱۹۷۵ میلادی (۱۳۵۴ شمسی) رجینالدجونز در ایالات متحده آمریکا با غرور و افتخار اظهار داشت: «ما در نتیجه عملیات خود در خارج از کشور توانستهایم در ایالات متحده آمریکا در حدود ۴۰هزار محل کار و نیز ۴۰هزار محل کار به طور جانبی به وجود آوریم. کارخانجات ما در برزیل به ما اجازه دادند که با دولت برزیل قراردادهایی در این زمینه منعقد سازیم. قرارداد ایجاد کارخانجات مونتاژ لکوموتیو به عنوان مثال به ما اجازه میدهد که بسیاری از تجهیزات و قطعاتی که در ساخت لکوموتیو به کار میروند، نظیر موتور دستگاههای هدایتکننده و نیز سایر وسایل را از ایالات متحده بدون کوچکترین مانع گمرکی و مالیاتی به آنجا صادر کنیم و فقط در آنجا کار مونتاژ را با توجه به نرخ پایین دستمزدها انجام دهیم.
تصور کامل دیگری را رییس شعبه جنرال الکتریک در برزیل ارائه نمود. جرالد توماس اسمایلی وقتی در ۱۹ فوریه سال ۱۹۷۶ میلادی در دادگاه کارتل در ریو، با اظهارات مدیر کارخانهاش روبهرو شد بیان داشت آن مرد کسی که ادعا دارد هیچ چیز نمیداند از چه صحبت میکند؟ واضح است که ۶۰درصد لکوموتیوها در برزیل ساخته میشوند. شاید هر دو حق داشتند، زیرا رییس شعبه جنرالالکتریک در برزیل رنگآمیزی لکوموتیوها و محکم کردن پیچ و مهرهها را که در ضمن مونتاژ انجام میگیرد به حساب کارهای تولید میگذارد!!
یکی از مهمترین اسرار موفقیت کارتلهای چندملیتی تقسیم بازار و تعیین حوزههای نفوذی آنها است. اعضای کارتلها به شدت از دخالت در حوزههای نفوذ یکدیگر خودداری میکنند و خطاکار البته با شدیدترین وجهی تنبیه میشود. به عنوان مثال در کشورهای برزیل و ایالاتمتحده آمریکا این فقط وستینگهاوس است که میتواند تمامی مشکلات تکنیکی و فنی و مالی مربوط به متروهای زیرزمینی را رفع کند!! در حالی که وقتی صحبت از تراموا یا قطارهای درونشهری است، این فقط شرکت جنرالالکتریک و براون باوری هستند که میتوانند کاملا از عهده آن برآیند. البته این دو هرگز به خود اجازه نمیدهند به «زیرزمین» بروند!! این توانایی تکنیکی و فنی برای کار به خصوص البته چیزی نیست جز تقسیم بازار که در پشت درهای بسته طبق قراردادهای محرمانه به عمل آمده است. حدود و ثغور مرزهای حوزه نفوذ و عملیات توسط اعضای «هیاتعامل مشترک» دقیقا تعیین و تضمین میشود. البته این قرارومدارهای محرمانه بدان مفهوم نیست که در ظاهر نیز هیچ گونه رقابتی نباید انجام گیرد، برعکس، برای گمراه کردن افکار عمومی، اغلب بر سر قراردادها جنگهای ساختگی سختی درمیگیرد.
ارسال نظر