روایت دیگر
راهآهنهای برقی مسافرتی
گروه تاریخ اقتصاد - در نشریه «ایرانشهر» سال دوم، تیر ۱۲۹۳، شماره ۱۰، مطلبی به قلم دکتر ارانی، اندیشمند و روزنامه نگار، که در آن زمان دانشجوی فنی و مقیم برلین بوده، درباره راهآهنهای برقی مسافرتی منتشر شده است. بخشی از آن مقاله را میخوانید: نتایج مناسبی که به کار بردن قوهالکتریسیته دیده شد، پیشوایان تمدن را به خیال انداخت که راهآهنهای مسافرتی را نیز با قوه برق به حرکت درآورند؛ زیرا که استعمال الکتریک در راهآهنهای شهری و راهآهنهایی که برای بالا رفتن کوهها به کار میروند باعث سهولت و آسایش زیاد شده است.برای اولین دفعه دولت سوئد به این کار مهم اقدام کرده مقداری از راهآهنهای مملکت خود را الکتریکی کرد پس از آن دولت سوئیس این کار را تقلید کرد، ولی در این تقلید یک عامل مهم دیگری هم اثر داشت. توضیح آنکه چنانکه میدانیم معادن زغال رفتهرفته کم میشوند و در صنعت یکی از مهمترین چیزهایی که میتواند برای تولید انرژی جانشین زغال باشد آبشارها هستند و به همین جهت آبشار را زغال سفید مینامند. آبشارها در مملکت سوئیس زیادند به این نظر دولت مزبور برای اینکه تا اندازهای در استخراج زغال قناعت کرده از طرف دیگر هم انرژی آبشارها را به کار انداخته باشد، لکوموتیوهای زغالی را به لکوموتیوهای برقی که با الکتریک حاصله از آبشارها حرکت میکنند تبدیل کرده است.برای به کار انداختن قطارهای الکتریکی باید چند موتور که هرکدام قریب ۵۰۰ اسب بخار قوه داشته باشند به کار برد.در مملکت آلمان هم برای برقی کردن راهآهنهای مسافرتی اقدام کردهاند چنان که در نواحی شیلزین در راهآهنهای کوهستانی لکوموتیوهای برقی دیده میشوند. همچنین برای امتحان از شهر برلین تا برسلو راهآهن الکتریکی ترتیب دادهاند که خیلی به سرعت حرکت میکند و ایستگاههای آن خیلی نزدیک به هم میباشند. چون این خط سیر باعث ارتباط شهر برلین با گردشگاههای کوهستانی آلمان شده خیلی مایه آسایش اهالی شده است. کارهایی را که موتورهای الکتریکی انجام میدهند خیلی زیاد است، مثلا موتورهایی که معمولا در کشتیها استعمال میشوند میتوانند قطارهای سنگین را حرکت دهند.برای مجسم کردن مقدار قوه لازمه و سرعت حرکت قطارها به ذکر امثله ذیل میپردازیم: موتور سه هزار اسبی (هر اسب ۷۵ کیلوگرام است) میتواند یک قطار معمولی را با سرعت ساعتی هشت فرسخ حرکت دهد. در مدت ۶۵ ساعت با موتور ۲۲۵۰ اسبی میتوان قطار را ساعتی ۹ فرسخ حرکت داد. برای بالا بردن یک قطار سنگین تا ارتفاع خیلی زیاد باید قوه حرکت دادن لکوموتیو قریب به ۲۰ تن باشد و اگر اصطکاک و غیره را که باعث تلف شدن قوه میشوند ملاحظه کنیم بر روی هر لکوموتیو باید صد و هشت تن ( تن-۱۰۰۰ کیلوگرم)قوه داشته باشد. برای اینکه بزرگی موتورها را مجسم کنیم مقادیر ذیل را ملاحظه میکنیم: جریانهای الکتریکی که برای حرکت دادن موتورهای بزرگ استعمال میشوند باید قریب ۱۵۰۰ ولت تفاوت پتانسیل داشته باشد. این جریان را به واسطه اسباب «ترانسفورماتور» (و آن اسبابی است که یا تفاوت پتانسیل را کم کرده مقدار الکتریک را زیاد میکند یا آنکه به عکس مقدار الکتریک را کم کرده تفاوت پتانسیل را زیادتر میکند). به جریان دیگری مبدل میکند که ۳۵۰ ولت تفاوت پتانسیل داشته و مقدار الکتریک آن ۷۰۰۰ آمپر باشد و باید اسباب ترانسفورماتور را همواره به واسطه اسباب مخصوص سرد نگاه داشت.با چنین جریان الکتریکی میتوان قطارهای خیلی سنگین را تا ارتفاعهای خیلی زیاد بالا برد.در این اواخر خیال دارند در شهر برلین راهآهنهایی را که داخل شهر یا اطراف آن حرکت میکنند الکتریکی نمایند و مقصود عمده از این اقدام این است که دود و کثافت داخل شهر نشود تا شهر نظیف و اهالی آسوده باشند. نظافت و آسودگی برای این ملل تنها آفریده نشده است آخر آنها زحمت میکشند و در سایه زحمت خود آسایش میکنند ما ایرانیان هم باید عبرت بگیریم و بدانیم که آسایش از آسایش گریزان است و چون ما راحتطلب هستیم راحتی نداریم وگرنه در نتیجه فعالیت، ما هم میتوانیم در کمال آسانی تمدن اروپایی را که در نظر ما به منزله خواب و خیال جلوه میکند به دست آوریم و اگر بخواهیم بیش از این گوشهنشین باشیم و درباره می و میخانه یاوه سرایی کنیم انصاف باید بدهیم که دیگر حق زندگانی در دنیای متمدن را نداریم باید بمیریم تا دیگران که کاریتر از ما هستند جای ما را بگیرند.
ارسال نظر