تولید ابریشم رونق گرفت

به ویژه که هریک از مناطق تحت حکمرانی دایمیوها (هان) از منابع طبیعی فراوان و ارتباط تجاری با دنیای خارج محروم بودند.

این سیاست در وهله اول به دو منظور انجام می‌پذیرفت. یکی آنکه هرتیول (هان) قادر به تامین نیازمندی‌های مصرفی خویش یا به عبارت دیگر خودکفا گردد و دیگر آنکه کل سیستم فئودال و متمرکز رژیم توکوگاوا قادر باشد که تجارت هرچند ناچیز کشور با تعداد انگشت‌شماری از کشورهای خارجی، نظیر چین و هلند را به نفع ژاپن بهبود بخشد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که عمده‌ترین هدف این سیاست از نظر رژیم مرکزی، جلوگیری از واردات محصولات خارجی و از نظر دایمیوها و حکمرانان فئودال محلی، عدم واردات محصولات از دیگر مناطق و تیول‌های کشور بود.

در اینجا ابتدا به سیاست تشویق تولید محصولات محلی (کوکوسان) از نظر تجارت خارجی می‌پردازیم. تردیدی نیست که تجارت کالایی، در شرایط انزوای ژاپن با دیگر کشورهای جهان، در آن دوران بسیار محدود و بیشتر وارداتی و یک طرفه بود؛ نظیر وضع امروز و دویست سال اخیر ایران، ولی با همه این احوال، تلاش و تشویق‌های فراوانی برای صادرات انواع فرآورده‌های دریایی به عمل می‌آمد، تا امکان تامین بخشی از هزینه‌های مربوط به واردات به عمل آید.

در آخرین سال‌های حکومت رژیم توکوگاوا، اقدامات فراوانی نیز در جهت تولید محصولات غیردریایی، نظیر موم، جلا (که از آن، ماده لاک الکل می‌گیرند)، چای و غیره انجام گرفت و به کشورهایی نظیر چین و هلند صادر گردید.

اگرچه تشویق تولید انواع فرآورده‌ها به منظور افزایش صادرات انجام گرفت، ولی از سوی دیگر به منظور جلوگیری از واردات محصولات مشابه به بازارهای ژاپن به عمل می‌آمد. با اینکه در طول حکومت ۲۶۵ ساله سلسله توکوگاوا، ارتباط با بیگانگان، از جمله تجارت خارجی به شدت تحت کنترل دولت مرکزی قرار داشت، به‌طوری که حتی دایمیوها و تجار اجازه داشتن کشتی‌های بادبانی را نداشتند، ولی از طرف دولت با کوفو اجازه تجارت خارجی از طریق جزیره دور افتاده‌ای در خلیج ناکازاکی با معدودی از کشورهای بیگانه داده شده بود؛ اما تمام سعی حکومت مرکزی بر آن بود که از خروج طلا و نقره (در اثر برتری واردات بر صادرات کالایی) از کشور جلوگیری به عمل آورد. لذا اقدامات فراوانی در جهت «کاهش واردات و افزایش تولیدات محلی» انجام می‌گرفت؛ برای مثال کشت گیاهان طبی رایج گردید. ابتدا بذر این گیاهان از خارج وارد گردید و پس از آزمایش توسط دولت با کوفو و به دست آوردن بذرهای جدید، به سراسر کشور جهت کشت توصیه گردید. به‌عنوان نمونه در دوران کیوهو (kyoho) (۱۷۳۵-۱۷۱۶) ابتدا گیاه دارویی به نام Ginseng از چین وارد گردید و در منطقه نیککو (Nikko) به‌طور آزمایشی کشت گردید. آنگاه مقادیر بسیار زیادی از بذر مزبور به تمام تیول‌های کشور ارسال گردید، به‌طوری که در دوران Meiwa (ا۱۷۷۱-۱۷۶۴) آن‌قدر از گیاه مزبور در مناطقی نظیر «شیموزوکه» (Shimozuke)، موتسو (Mutsu)، دوا (Deva)، شینانو (Shinano) و ایچیگو (Ichigo) تولید گردید که به تدریج امکان صادرات آن نیز فراهم آمد. تولید شکر، فرآورده دیگری بود که مورد توجه دولت مرکزی رژیم توکوگاوا قرار گرفت. هشتمین شوگون سلسله توکوگاوا به نام یوشی‌مونه در سال ۱۷۲۷ نهال نیشکر را از خارج وارد کرد و آن را در خانه اربابی خویش در هاما (Hama) و فوگی‌آگه (Fugiage) پرورش داد.

پس از آن نهال‌های نیشکر به تمام تیول‌ها پخش و با استفاده از شیره آن به تولید شکر اقدام گردید. برای مثال در دوران Kansei (۱۸۰۰-۱۷۸۹) دولت مرکزی اقدام به عرضه وامی به حکومت محلی تیول کی (Kii) جهت ساختن شکر نمود. بدین ترتیب، شکر یا همان تکنولوژی محلی در دوران فئودالیسم در ژاپن رواج پیدا نمود. معروف است شکر مرغوبی به نام «واسان بون» (Wasanbon) در تیول «سانوکی» (Sanuki) تولید می‌گردیده است. تولید ابریشم خام نیز در عصر توکوگاوا به شدت مورد تشویق قرار گرفت. هدف اصلی این سیاست، در وهله اول جلوگیری از واردات ابریشم چین به ژاپن بود. در سومین سال دوره Shotoku (ا۱۷۱۵-۱۷۱۱)، دولت با کوفو فرمان داد که «نیشی جین» (Nishijin) منحصرا از ابریشم تولید شده در ژاپن یا به عبارت دیگر «ابریشم کوکوسان» استفاده نماید و از واردات ابریشم خام خارجی جلوگیری به عمل آید، و همراه با آن، به تمام دایمیوهای سراسر ژاپن فرمان داده شد که تولید ابریشم خام و نخ ابریشمی را مورد حمایت قرار دهند. به‌طوری که در اواسط عصر توکوگاوا، صنعت پرورش کرم ابریشم به حدی گسترش یافت که نه تنها «ابریشم کوکوسان» از نظر میزان تولید کیفیت از ابریشم وارداتی پیشی گرفت، بلکه باعث گردید که پس از به اصطلاح گشوده شدن درهای ژاپن به روی دنیای خارج، برای اولین بار در دوره Ansei (ا۱۸۵۹-۱۸۵۴)، تا اوایل قرن بیستم، رقم عمده صادرات ژاپن را تشکیل دهد و منبع عظیمی برای تامین هزینه‌های ارزی واردات تکنولوژی محسوب گردد.در مورد پارچه‌های پشمی، باید متذکر شد که قسمتی از پارچه‌های پشمی ژاپن، در آن دوران از خارج وارد می‌گردید. اگر چه مصرف پارچه‌های پشمی، به عنوان «کالای لوکس» از طرف حکومت باکوفو ممنوع شده بود، ولی با همه این احوال به اشکال گوناگون وارد و مورد مصرف طبقه آریستوکرات قرار می‌گرفت. این وضع باعث شد که در دوره (۱۸۱۷-۱۸۰۴)ا Bunka دولت باکوفو مقادیر زیادی گوسفند از چین وارد و به پرورش آنها در منطقه «سوکامو» (Sugamo) همت بگمارد، سپس یک دستگاه ماشین نخ ریسی هم در منطقه برپا نمود. تمام این اقدامات به منظور جلوگیری از واردات الیاف و پارچه‌های پشمی از خارج انجام می‌پذیرفت. بعدها و در دوره (۱۸۳۹-۱۸۱۸)Bunsei، دایمیوی «کاگوشیما»، کار پرورش گوسفند، تولید الیاف، پارچه و پوشاک پشمی را دنبال نمود، همین طور در بعضی منابع آمده است که در اولین سال دوره (۱۸۵۹-۱۸۵۴)Ansei دولت با کوفو اجازه پرورش گوسفند برای تولید ابریشم و الیاف پشمی را به کلانتر (Bugyo) هاکوداته (Hakodate) اعطا نمود.