خاطرات مرتضی بهشتی از تاسیس انجمن مدیران صنایع-بخش پایانی
انجمن مدیران صنایع و دانشگاه خصوصی
در روزهایی که جشنهای بیستمین سال پیروزی انقلاب اسلامی برپا است، درباره راهکارهای خصوصیسازی، رفع رکود صنعت، گسترش صادرات غیرنفتی و کنترل تورم و سرمایهگذاری خارجی و ... مسائلی مطرح است که ده سال قبل یا ۱۵ سال قبل نیز درباره آن بحث میشد و مسوولان متاسفانه هنوز نتوانستهاند به راهحلها دست یابند. انجمن تنها نهاد متکی به بخش خصوصی صنعت است که از ابتدا ضمن بیان راهکارها برای رفع مسائل روز سعی در ارائه نظرهای آیندهنگر داشته و راهحلهای خود را با این دو دیدگاه مطرح ساخته است.
اکنون در آستانه قرن بیستویکم قرار داریم، قرنی پرتلاطم را پشت سر گذاشتهایم قرنی که در آن امپراتوری عظیم سوسیالیستی شکل گرفت و بسیاری از کشورها را در کام خود فرو برد و سپس پاشیده شد. قرنی که در آن جنگهای مخرب چند بار کشورها و شهرها را ویران کرد و دوباره آنها را ساخت. قرنی که در آن شدیدترین بحران اقتصادی به وجود آمد و بسیاری از نهادهای اقتصادی را به نابودی کشاند و دوباره آنها را با عظمتی فراتر ایجاد کرد. قرنی که در آن رایانهها به وجود آمدند و راه نویی در پیشرفت گشودند قرنی که در آن اتم شکافته شده فنآوریهای جدید به وجود آمد و عصر دودکشها زوال پذیرفت و بشر به فضا رفت. قرنی با صدها هزار پدیده که دستاورد بشر است و در آن تاثیرگذاری عوامل بر یکدیگر بسیار پیچیده شده است. در پایان قرنی که در حال گذر است شاهد اتحاد کشورهایی هستیم که چندین سده دچار کینه و دشمنی بودند و حتی تصور آشتی بین آنها دشوار بود و اکنون با پولی واحد وارد قرن بیستویکم میشوند، در حالی که کشورهای توسعهنیافته دچار تفرقههای قومی شدهاند و در گرداب فروپاشی گرفتارند. تکنولوژیهای جدید در زمینه ژنتیک، اطلاعات، علوم فضایی، ارتباطات و رایانهها... چهره جدیدی از آینده را ترسیم میکند به طوری که دیگر منابع اولیه کشورهای عقبمانده ثروتی برای رهایی از فقر و عقبماندگی نیست.
در چنین منظری جایگاه آینده کشور ما و کارآفرینان ما کجاست؟ در آغاز قرن بیستویکم که جهان در جریان یک دگرگونی فرهنگی-اعتقادی قرار گرفته با گذشت بیست سال از انقلاب اسلامی نسل تازهای از کارآفرینان در کشور ما در حال شکلگیری است که بنیان اعتقادی آنها با کارآفرینان گذشته متفاوت است. سازمانهای در هم پیچیده دیوانسالاری ناچارند تغییر وضع دهند، چون هزینههای جاری دولت دیگر اجازه انجام امور زیربنایی بزرگ را نمیدهد. نسل جوانی که تولدشان در سالهای اول انقلاب یا اندکی قبل از آن است به بازار کاری سرازیر شدهاند که دیگر در جهان نیروی کار ارزان، مزیت نسبی به حساب نمیآید. زمانی که عمر متوسط کارخانهها و ماشینآلات صنعتی به پنج سال و سه سال رسیده ماشینآلات کهنه ما که نوسازی نشدهاند نمیتوانند کالایی تولید کنند که در بازارهای صادراتی قابل رقابت با کالاهای ارزان دیگر کشورها با آخرین فنآوریها باشد. همه این چالشها انجمن را به مبارزهای سختتر فرا میخواند.
در اواسط دهه ۶۰ تعدادی از یاران خوشاندیش انجمن، زمانی که دولت اجازه تشکیل دانشگاههای غیرانتفاعی را به تصویب رساند، جمع شدند و پیشنهاد تشکیل یک دانشگاه غیرانتفاعی را دادند.
پیشنهاد انجمن اگر اولین آنها نباشد جزو اولین آنها بود. متاسفانه سازمانهای مسوول با این پیشنهاد به طور جدی برخورد نکردند. شاید به این دلیل که شعاری در جامعه مطرح بود که تعهد را مقدم بر تخصص قلمداد میکرد- سنجش دو ناهمگون با هم- قصد آن بود که با تشکیل دانشگاه مباحث پژوهشی را به آن جا بکشانیم و در کشور کارآفرینانی تربیت شوند که درک عمیق از تحولات آینده جهان داشته باشند و با بهرهگیری از هستههای دانایی در بین ایرانیانی که در جای-جای داخل یا خارج به صورت پراکنده وجود دارند، کارهای بزرگ و سازنده سامان دهند، آنچه که از کارآفرین انتظار است. امروز انجام این رسالتها به عهده انجمن است تا خود خواستههای آنها را انجام دهد.
همان گونه که انجمن در آغاز راه، آرمان توسعه صنعتی کشور و حفظ و توسعه بخش خصوصی را هدف خود قرار داد و در طی بیست سال فعالیت، حسننیت و خیرخواهیاش برای همه روشن شد، باید رساتر از گذشته بر اساس موقعیت کشورمان راهکارها را ارائه دهد. اطمینان دارم که نظرات خیراندیشانهای که از سوی انجمن و کارهای کارشناسی او ارائه شود مسوولان علاقهمند را دلگرمتر خواهد کرد و اثربخشی خود را ظاهر خواهد ساخت.
ارسال نظر