تاریخ نفت جهان -تاریخچه شرکت نفتیP۳-BP
در سال ۱۹۳۹ همه چیز عوض شد
تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در واقع دری را به روی صنعت گشود که آنگلو-پرشین پاورچین پاورچین و بسیار ماهرانه قدم به داخل گذاشت و خریداران خود را در بریتانیا و سرتاسر اروپا توسعه بخشید.
تهیه و ترجمه: محمد شهبازینژاد؛ کوروش پرویز
تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی در واقع دری را به روی صنعت گشود که آنگلو-پرشین پاورچین پاورچین و بسیار ماهرانه قدم به داخل گذاشت و خریداران خود را در بریتانیا و سرتاسر اروپا توسعه بخشید. در خلال جنگ جهانی دوم (۱۹۲۵ تا ۱۹۴۵) جلو رفتن در میان آشوب
خیلی طول نکشید که کالسکههای بیاسب به خیابانهای اروپا و ایالات متحده سرازیر شدند و پمپهای گازوییلی با مارک BP در سرتاسر بریتانیا پدیدار گشت.
خیلی از مواقع در بالای سر این پمپها نمونه کوچکی از پرچم ملی بریتانیا به اهتزاز در میآمد تا نشانه میهندوستی این شرکت باشد و همین شد که تعداد پمپهای BP که در سال ۱۹۲۱ از ۶۹ دستگاه تجاوز نمیکرد به بیش از ۶۰۰۰ پمپ در ۱۹۲۵ رسید.
دیگر حروف BP در حاشیه جادههای قاره اروپا به چشم همه آشنا میآمد و شرکت آنگلو-پرشین که تولیدکننده اصلی گازوییل این شرکت بود هم از این اعتبار تجاری بهره میبرد.
کار BP تا جایی بالا گرفت که در سال ۱۹۳۶ در یکی از مجلات معتبر آلمانی آگهی تجاری به چاپ رسید که یک مکانیک هواپیما را در حالی نشان میداد که قهرمانانه در زیر یک سرکش بزرگ با آرم BP در حال کارکردن است.
BP به عنوان یک امکان جدید به مردم سفارش میکرد که: «کمی هم چیزهایی را به زندگیتان اضافه کنید که دیگران از داشتنش محرومند» و این مساله پمپها را شلوغ و شلوغتر میکرد. از طرف دیگر این شرکت تصاویری از مدرنیته را به صورت برجسته منتشر میکرد که به مردم نشان میداد در دنیای جدید این امکان وجود دارد که با خودرو به ییلاقهای اطراف شهر یا هر جایی که آرزویش را دارند، سفر کنند.
در سال ۱۹۳۵ اتفاق تاثیرگذار دیگری هم افتاد. کشور پرشیا به ایران تغییر نام داد و آنگلو-پرشین برای نگاهداشت خودش در مجموعه مدعیان از این امر تبعیت کرد و آنگلو-ایرانین شد. ولی ایام سعادت همیشه خیلی زود به سر میآیند.
در پاییز ۱۹۳۹ همه چیز عوض شد. حالا دیگر بریتانیا هم در جنگ جهانی دوم درگیر شده بود. به طور غیرمنتظرهای گازوئیل جیره بندی شد و BP ، شل و دیگر شرکتهای فروش نفت در بریتانیا با هم ادغام شده، تحت یک نام عمومی نفتی ادامه حیات دادند. این نام POOL بود.
به هر حال استقلال و امنیت ملی از استقلال اقتصادی چند شرکت مهمتر بود و بدین ترتیب تمام نقشههای BP نقش بر آب شد و رشد سریعی را که در وسعت قاره اروپا شروع کرده بود، متوقف گردید.وینستون چرچیل یکبار دیگر از شرکت آنگلو-ایرانین خواست که از پشت، جبهه جنگ را پشتیبانی کند، ولی این بار مثل هر بار دیگری نبود چون او گفته بود که تمام دار و ندارشان را بر سر این کار بگذارند.
حتی کارمندان معمولی هم تمام مهارتهای خودشان را با انجام کارهای ابتکاری، در اختیار جنگ قرار دادند. به طور نمونه چون مه غلیظ پرواز هواپیماهای جنگی را غیرممکن کرده بود، آنها در کنار باندهای فرودگاه نفت را آتش میزدند تا مه را از بین ببرد. یا در کشیدن خط لوله بسیار عظیمی که برای رساندن گازوئیل به کشتیهای جنگی در حال نصب بود، کمک شایانی کردند تا این کشتیها بتوانند راه خود را به سمت «نورماندی» ادامه دهند.
در این زمان یکی از میراثهای به جا مانده از شرکت BP، مارک تجاری «کاسترول» بود که هر سه قوای نظامی بریتانیا برای ماشین آلات جنگی خود، از روغن موتور و روانکنندههایی با این مارک استفاده میکردند.
مهمترین نیروی جنگی برای هر یک از کشورهای درگیر در جنگ دوم جهانی، نیروی هوایی بود. اما این اژدهای قدرتمند، برای تامین انرژی مهارنشدنی خود نفت و بنزین را بی حساب میبلعید. نیروی هوایی آمریکا از بین همه شرکتهای تولیدکننده بنزین، سوخت مورد نیاز خود را از دو شرکت «آموکو» و «سوهویو» تامین میکرد. این دو شرکت هم باقیمانده از شرکت BP بودند. اما نیروی هوایی بریتانیا، سوخت خود را مستقیما از آنگلو-ایرانین میخرید.
آنگلو-ایرانین روشهای بسیار خوبی برای افزایش تاثیر بنزین تولیدی خود به ویژه برای هواپیماها یافته بود، اما مقدار بنزینی که نیروی هوایی بریتانیا لازم داشت، فقط در پالایشگاه عظیمی مثل پالایشگاه آبادان میتوانست تولید شود.
سه تا از کشتیهایی که بنزین را از ایران به بریتانیا حمل میکردند، در جنگ غرق شدند.
دیگر دریاهای آزاد خیلی خطرناک شده بودند. مجموعا ۴۴ کشتی حمل سوخت متعلق به شرکتهای مختلف غرق و در مجموع این حوادث ۶۷۵ نفر کشته و ۲۶۰ نفر نیز اسیر جنگی شدند. دولت بریتانیا در حالی که از این همه خطر در راه حملونقل سوخت از ایران به بریتانیا، به رعشه افتاده بود، از آنگلو-ایرانین خواست که خاک بریتانیا را کاوش کند، شاید بتواند نفت بیشتری از همان جا استحصال نماید. هرچند همه چیزی که تا آن زمان پیدا شده بود در قیاس با نفت ایران چند قطره بیشتر به حساب نمیآمد.
شرکت آنگلو-ایرانین مجبور شد توان خود را روی کشف نفت در فیلد ناتنیگهام مصرف کند. نفت کشف شده خیلی کم بود اما همین اندازه هم میتوانست، بریتانیا را از شکست حتمی نجات دهد.
ارسال نظر