جنگل‌ها را به درباریان می‌داد

هدایت‌الله بهبودی

نادرستی یا درستی این شایعات (واریز کردن ۷۵۰میلیون تومان به یکی از بانک‌های خارجی، انتقال ۹میلیون‌ تومان توسط همسرش به یکی از بانک‌های ژنو یا داشتن چهار صدمیلیون تومان در یکی از بانک‌های خارجی) روشن نیست، اما می‌تواند قرینه‌ای بر مال دوستی روحانی باشد که سازمان اطلاعات و امنیت کشور نیز بر آن تاکید داشت. هر چند بیشتر نارضایتی کارکنان وزارت آب و برق از روحانی مربوط به زد و بندها و سوءاستفاده‌های او بود، اما بخش دیگر مربوط به بی‌مبالاتی وزیر و برخی معاونان او به آداب دینی می‌شد. اعلامیه‌ای به امضای «مهندسین، کارمندان و کارکنان» وزارت آب و برق درست است که از بی‌توجهی وزیر به ماه مبارک رمضان و روزه‌داری کارکنان شکایت شده است. آنها در این شکوائیه نوشته‌اند که طبق اعلام رسانه‌ها، ورود و خروج کارکنان در این ماه از ساعت ۸ صبح تا ۱۴ است، ولی روحانی این زمان را از ۸بامداد تا چهار بعد از ظهر اعلام کرده و غذاخوری وزارتخانه را هم آماده پذیرایی از ناهار خوران کرده است.

در اعلامیه آمده که «آقای روحانی بایستی بدانند که معتقدین به دین مبین اسلام با این شکنجه‌های روحی به مسلک دیگری متوسل نمی‌شوند.»

زد و بندها و سوء استفاده‌‌های روحانی در وزارت کشاورزی و منابع طبیعی هم ادامه یافت. از جمله خبرهایی که در این زمان درز کرد و پیگیری آن ناتمام ماند تبانی روحانی با هژبر‌یزدانی بود. گزارش چنین بود که «در اوایل وزارت روحانی (بر وزارتخانه کشاورزی) یک کشتی ذرت، از قرار کیلویی یک ریال ارزان‌تر و به طور اقساط به هژبر یزدانی فروخته شده و هژبر یزدانی ذرت‌ها را به قیمت گران‌تر و به طور نقدی فروخته است.» همچنین خبر رسید که روحانی یک مزرعه به قیمت گزاف در آمریکا خریداری کرده است. تحقیقات در این مورد نشان داد که خرید او یکصد هکتار زمین مزروعی در گرگان بوده است. اما خلاف این موضوع که روحانی در جریان عقد قراردادها با شرکت‌های خارجی در زمینه جنگل و مرتع زد و بندهایی صورت داده ثابت نگردید.

منصور روحانی مرغوب‌ترین اموال عمومی مردم ایران، یعنی جنگل‌ها را به درباریان یا برکشیدگان حکومت شاهنشاهی واگذار می‌کرد یا اجاره می‌داد. در اوایل سال ۱۳۵۴ ش او موافقت خود را برای واگذاری ۷۰ تا ۱۰۰ هکتار از اراضی جنگلی عباس‌آباد، به شکل اجاره درازمدت به شهناز پهلوی اعلام کرد. در همان سال ۳۰۰ هکتار از اراضی جنگلی گرگان واقع در منطقه «ولند» به شرکتی که پسرش، داریوش روحانی در آن سهیم بود به صورت اجاره ۳۰ساله واگذار شد. در تحقیقات روشن شد که این اراضی به نام جنگل مخروبه اجاره داده شده، در حالی که بیش از ۲۹۰ متر معکب در هکتار درخت داشت و طبق مقررات نمی‌باید واگذار می‌گردید. برای اینکه زمین واگذار شده صورت قانونی پیدا کند «در یک روز با ۷۰ دستگاه اره موتوری کلیه درختان عظیم را قطع و حتی محموله‌های چوب و هیزم و ذغال را کمتر از حجم واقعی هر کامیون گزارش داده‌اند تا مقدار موجودی معلوم نشود.» در این گزارش آمده است:

«در حدود ۳۷.۸۰۰.۰۰۰ریال از بهره مالکانه سوءاستفاده کرده‌اند و ۱۲میلیون ریال نیز چوب آن را فروخته‌اند. جالب اینکه پس از اینکه وزارت کشاورزی و منابع طبیعی از واگذاری (فروش) اراضی جنگلی به مردم خودداری و اعلام نموده که اجاره ۳۰ ساله خواهد داد و تقاضاهای زیادی همراه طرح‌های عمرانی از قبیل کشت صنوبر، ایجاد باغ مرکبات و غیره تسلیم سازمان جنگل‌ها و مراتع گردیده، اولین تقاضا و طرحی که سریعا با آن موافقت شده، طرح دکتر رکنی (مهندس تقی وکیل‌زاده، مهندس داریوش روحانی، دکتر رکنی) بوده است و سایر پیشنهادات و تقاضاهای مردم به بهانه‌های مختلف معوق مانده است.»

یک مورد دیگر از زد و بندهای روحانی، فروش غیرقانونی زمین‌های کشاورزی برای کاربری‌های تجاری بود. واگذاری ۴۰میلیون متر زمین واقع در حسین‌آباد در حوالی کهریزک تهران، یکی از آنها بود.

این زمین توسط سازمان جنگل‌ها و مراتع به دستور روحانی به کشت و صنعت بهاردشت واگذار شد، اما در فعل و انفعالات بعدی، این زمین‌ها در اداره ثبت شهرری به قطعات ۳۰ و ۴۰هزار متری تقسیم و به عنوان بارانداز فروخته شد. رقم فروش این زمین‌ها بالغ بر ۸۰۰میلیون تومان برآورد گردید.

خصلت زد و بند و سوءاستفاده و اختلاس، پنهانی بودن آن است. آشکار شدن برخی از آنها نمی‌تواند وسعت حقیقی آنها را نشان دهد. با وجود همین گزارش‌های محدود، یکی از مقامات سازمان اطلاعات و امنیت به این نتیجه رسید که «پایه‌گذار گرفتاری‌های مربوط به برق و وضع اسفناک کشاورزی روحانی بوده، ولی مانند بعضی از مقامات گذشته دارای مناصبی شده است.» یکی دیگر از منابع ساواک پس از دستگیری روحانی در سال ۱۳۵۷ ش چنین اظهارنظر کرد: «به علت اقدامات و اعمال خلافی که در وزارت نیرو، به ویژه در کشاورزی انجام داده است، کشاورزی ایران را ناتوان و در ایجاد نارضایتی و بدبینی فعلی سهم بسزایی داشته است.»

فعالیت‌های سیاسی و ارتباطات

منصور روحانی به گفته خودش از اوایل سال ۱۳۲۱ ش در دانشگاه تهران و در اوان دانشجویی فعالیت‌های سیاسی خود را با گروه‌های ملی‌گرا آغاز کرد و در شمار ۵۰ نفر از اعضای موسس حزب ایران بود. او می‌گوید که علت کنار کشیدنش از شرکت نفت ایران و انگلیس در سال ۱۳۲۵ ش کشانیدن فعالیت‌های سیاسی به آن شرکت بوده است که پس از تذکر مقامات شرکت، خود را مستعفی می‌کند. با این حال همان سال (۱۳۲۵ش) در برگ درخواست کار خود برای استخدام در شهرداری تهران، نوشت که علت کناره‌گیری‌اش از شرکت نفت، ارجاع ندادن کار شایسته به یک مهندس ایرانی بوده است.