صادرات انگلستان که اکنون از راه طرابوزان صورت می‌پذیرفت کلا در دست پنج بازرگان یونانی متمرکز گردیده بود که در تبریز از پشتیبانی روسیه و نیز عثمانی برخوردار بودند. در این زمان یک تجارتخانه مقیم لندن به نام بازرگانی میلز و شرکا که در گذشته، در سال ۱۹۴۸، طرف قرارداد بزرگی برای تحویل یکصدهزار قبضه تفنگ با دولت ایران بود در این زمان در صدد برآمد تا شعبات موسسه خود را در شیراز و اصفهان تاسیس نماید تا به پخش کالاهای انگلیسی در ایران که در آن زمان نواحی شمالی آن در انحصار صادرات روسیه بود بپردازد، اما به سبب عدم برخورداری از حمایت کنسولی در هیچ یک از این دو شهر، موسسه بازرگانی مزبور را از پرداختن به این عمل منع نمودند. آقای الکساندر هکتور یک بازرگان انگلیسی مقیم لندن که چندین بار از تبریز دیدن کرده بود این بار مصمم شد تا مقداری تفنگ را به فروش برساند که بنا به اظهار شیل میزان آن زیاد نبود، اما این مسافر تاجر که خود او ظاهرا مزاحمت‌هایی پدید می‌آورده است گله می‌کند که چرا سفارت او را از پرداختن به تجارت اسلحه منع کرده و در برابر فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش مزاحمت‌‌هایی ایجاد می‌‌نماید. در آن زمان که بازرگانان انگلیسی از استخدام کارکنان ایرانی طفره می‌رفتند. او دارای کارکنان و حتی شرکای ارمنی بود. میلز هم قبلا از یاری کارگزاران ارمنی و مشارکت با آنها سود برده بود.

موسسه بازرگانی رالی و انگلستو در این ایام عمده‌ترین تجارتخانه مقیم تبریز بود که با سایر موسسات رالی در خارج در ارتباط بود. موسسه بازرگانی رالی را پنج برادر جسور انگلیسی بنیان نهادند که دو تن از آنها در سال ۱۸۱۸ با پذیرش تابعیت انگلستان در این کشور اقامت گزیده بودند. یک موسسه بازرگانی موسوم به زیگلرو شریک هم فعالیت خود را در تبریز آغاز کرده بود. این دو تجارتخانه به سبب آنکه دسترسی به هیچ نوع حمایت و پشتیبانی کنسولی در مواقع ضروری نداشتند به ناچار هر دو تن به حمایت انگلستان داده بودند. در آینده یک موسسه بازرگانی هلندی موسوم به «هوتزوپسر» نیز که در بوشهر کار خود را آغاز کرده بود خواستار حمایت کنسولی انگلستان گردید. (۴) به رغم آنکه این هر سه موسسه بازرگانی اکثرا فاقد کارمند انگلیسی تبار بودند، اما به عنوان تجارتخانه‌های انگلیسی شناخته می‌شدند و به همین سبب از امنیت و فواید ناشی از این شهرت برخوردار می‌گردیدند. در مملکت هیچ گونه قوانین حامی تجارت جهت تامین بدهکاری‌ها و سایر خسارت‌ها نظیر چپاول کاروان‌های حامل کالاهای تجاری در راه‌ها وجود نداشت، فقط یک راه باقی می‌ماند و آن مراجعه مستقیم به حکمرانان ایرانی و توقیف بعضی از دارایی‌های قابل توقیف بدهکار بود. آگاهی از این نکته که پشت سر یک دعوا وزیر مختار انگلیس یا کنسول این کشور قرار دارد بزرگ‌ترین کمک به پایان دادن مناقشه‌ای می‌کرد که می‌توانست سا‌ل‌ها به طول بینجامد.

رالی و آنگلستو کمپانی مرکزی پررونقی در رشت مرکز استان گیلان به راه انداخته و ضمن واردات قماش از منچستر به ایران، ابریشم مناطق شمال ایران و کرانه‌های دریای خزر را متقابلا از ایران به خارج می‌بردند.

به رغم این تجارت پررونق، موفقیت آنها دیری نپایید و در زمینه تجارت ابریشم آنها به زودی مواجه با شکست‌‌های متوالی گردیده و ماموران بی‌کفایت آنها نیز به این شکست‌ها کمک کافی نمودند به طوری که کار آنها در سال ۱۸۷۱ با شکست مواجه گردید. کمپانی زیگلرز نیز در ابتدا به توصیه دفتر مرکزی خود فعالیت‌هایش را منحصر به صدور ابریشم گیلان و واردات منسوجات نخی از منچستر نمود اما مشکلات ناشی از برگشت ارز سبب شد تا شرکت فعالیت‌های خود را متوجه خرید فرش ایرانی جهت صادرات نماید. این کار به زودی با چنان اقبالی مواجه گردید که کمپانی زیگلرز علاوه بر تجارت اصلی‌اش به صادرات فرش بهای اصلی را داده و همین امر در سال ۱۸۰۸ سبب شکوفایی صنعت کهن قالیبافی در ایران گردید. کمپانی مزبور مقری در سلطان‌آباد (۵) که مرکز پررونق قالیبافی در آن روزگار بود برپا نمود که قالیبافان در آن به سفارش کمپانی به بافت قالی و قالیچه می‌پرداختند. کمپانی مزبور مواد اولیه نظیر پشم رنگ شده و نقشه‌های باب طبع اروپاییان را در اختیار بافندگان قرار داده و از آنها می‌خواست تا قالی و قالیچه را در اندازه‌های مطلوب بازار اروپا ببافند. در اوایل سال‌های دهه ۱۹۰۰کمپانی زیگلرز در ناحیه سلطان‌آباد نزدیک به دوهزار و پانصد دار قالی برپا کرده بود که کارگاه قالیبافی با محوطه‌ای بزرگ، منازل کارگران، قسمت رنگ‌آمیزی پشم و انبارهای فرش، منطقه‌ای وسیع را به خود اختصاص می‌داد که می‌توان گفت از لحاظ وسعت و تجهیزات به سبک معمول اروپا در سراسر ایران صرف نظر از محوطه سفارت انگلستان در تهران رقیبی نداشت. کمپانی بافت قالی ایران که شعبه‌ای از کمپانی‌ هوتز و پسر بود چندی بعد به تقلید از کمپانی زیگلرز (***) در سلطان‌آباد آغاز به کار کرد. قبل از آن کمپانی قالیبافی باختر ($) نیز به تقلید از هوتزوپسرکار خود را در سلطان‌آباد شروع کرده بود.

این شرکت‌ها اداره تجارت قالی را در دست گرفته و در همه نقاط پررونق قالیبافی شعباتی مفتوح گردانیده بودند. بعضی اشخاص نظیر کروزن از تلاش‌های این کمپانی‌ها جهت استاندارد کردن و تجاری کردن صنعت قالیبافی ایران به سبب آنکه اصالت و زیبایی سنتی آن را از میان برده است اظهار تاسف نموده‌اند. اما به نظر می‌رسد که قالی و قالیچه‌ ایرانی بدون دستیابی به نوعی استاندارد قادر نبود تا بدین اندازه در بازارهای اروپا و آمریکا موفق شود. در شکوفایی و گسترش تجارت قالی که زمانی قبل از نفت عمده‌ترین عنصر تجارت خارجی ایران با اروپا محسوب می‌گردید کمپانی زیگلرز سهم اصلی را به عهده داشت. قالی و قالیچه درست تا قبل از انقراض دودمان قاجاریه به عنوان مهم‌ترین رقم صادراتی ایران درآمده بود.

یکی از معدود انگلیسی‌هایی که در کمپانی زیگلرز خدمت می‌کرد هیلدبراند استیونس Hilde Brand Stevens پسر فرانسیس استیونس بود. هیلد براند در حدود سال ۱۸۷۵ از عثمانی به ایران آمد. او مدت کمی در خدمت کمپانی زیگلرز بود و به زودی کار خود را در این کمپانی ترک گفته و راسا تجارتخانه‌ای را در تبریز مفتوح نموده و به کار واردات و صادرات پرداخت.