حسن نزیه وارد شد

عکس :نزیه در کنار مهندس بازرگان

مهندس قباد فخیمی از سال ۱۳۳۰ در صنعت نفت ایران فعالیت کرده و تنها عضو عالیرتبه شرکت نفت است که قبل و بعد از ۱۳۵۷ در هیات مدیره شرکت نفت عضویت داشته است. او خاطرات طولانی خود از صنعت نفت و مسائل داخلی و بین‌المللی آن را در کتاب طولانی «سی سال نفت ایران» تدوین کرده است. آنچه از امروز در چند شماره می‌خوانید خاطرات فخیمی از رویدادها و تحولات مربوط به مدیریت ارشد در شرکت نفت در سال‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

مدیریت جدید انقلابی در شرکت ملی نفت

با پیشنهاد مهندس بازرگان در اوایل اسفند ۱۳۵۷ آقایان حسن نزیه، دکتر حسن مرشد و دکتر عابدی به ترتیب به سمت رییس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز و شرکت ملی صنایع پتروشیمی انتخاب شدند. برای روسای جدید سه شرکت اصلی صنایع نفت که سابقه و آشنایی با این صنایع نداشتند، انتخاب افراد مناسب برای تصدی پست‌های مدیریت این سه شرکت آسان نبود. آنها در حد آشنایی و با معرفی دوستان خود افرادی را به سمت مشاور انتخاب نمودند تا با کمک آنها اطلاعات بیشتری کسب نموده و بتوانند افراد مناسب را برای عضویت هیات مدیره شرکت‌ها که گردانندگان اصلی سازمان‌های اجرایی بودند، انتخاب نمایند. در شرکت ملی نفت، حسن نزیه، سه نفر از روسای ارشد شرکت ملی نفت آقایان دکتر محمد علی نابغ (مدیر اسبق اکتشاف و تولید)، دکتر محمد علی موحد (مدیر سابق امور حقوقی) و مهندس مجید طباطبایی دیبا (قائم‌مقام سابق امور اداری و بازرگانی) را که مانند خودش آذربایجانی تبار بودند به عنوان مشاور انتخاب نمود. انتخاب افراد مناسب برای پست‌های مدیریت شرکت ملی نفت کار آسانی نبود. در درجه اول لازم بود افرادی که انتخاب می‌شوند علاوه‌بر داشتن صلاحیت فنی و مدیریت اداره امور، افرادی خوشنام باشند که از نظر افکار عمومی کارکنان دارای وابستگی به رژیم شاه شناخته نشوند. در درجه دوم آمادگی آن را داشته باشند در آن شرایط بحرانی و خطرناک مسوولیت مدیریت سازمان‌های مختلف را که در دوران اعتصاب و بعد از آن از نظر دیسیپلین اداری و عملیاتی شدیدا لطمه خورده بودند، بر عهده بگیرند. امر جانشین نمودن مسوولین سابق در سازمان‌های مختلف حتی در ادارات دولتی با مشکلات بسیار برخورد کرده بود. در بسیاری از موارد انجمن‌های اسلامی راسا اقدام نموده و افراد کم‌تجربه‌ای را به سمت رییس اداره یا سازمان انتخاب نموده بودند. خوشبختانه در صنایع نفت با توجه به اهمیت این صنایع در بهره‌وری اقتصادی کشور، در ابتدا این قبیل اقدامات انجام نشد؛ ولی در مراحل بعد،‌ تغییرات بیشتر جنبه عقیدتی به خود گرفت.

به هر حال مدتی بعد از اعلام حسن نزیه در مورد مطالعات بررسی انتخاب مدیران جدید و تقاضای اظهارنظر از همه همکاران در این مورد، دکتر محمدعلی موحد از طرف نزیه با من تماس گرفت و پیشنهاد ایشان را که قبول مسوولیت مدیریت سازمان پخش و فروش داخلی بود، مطرح کرد. از قبل با این سازمان به‌خصوص با امور خطوط لوله و مخابرات که دوست ارجمندم مهندس محمد شهدادی قبلا سال‌ها ریاست آن را بر عهده داشت، آشنا بودم و می‌دانستم تجربه نشان داده بود که این سازمان به‌خصوص امور پخش و فروش داخلی سازمانی بسیار بسته می‌باشد و همکاری با روسای جدید که از سازمان‌های دیگر می‌آیند بسیار کم است. چند نفر از همکاران پالایشگاه آبادان که به آنجا منتقل شده بودند همه با گرفتاری آن سازمان را ترک کردند. علاوه‌بر آن، سازمان بسیار گسترده‌ای بود و در صنعت نفت همه می‌دانستند که این سازمان با تحولات و ترقی‌های چند سال گذشته پیش‌نرفته و در حالت دوران شرکت سابق نفت به سر می‌برد. قبلا معاون مدیر بین‌المللی و در آن موقع معاون مدیر پالایش بودم و ارشدترین کاندید در آن دو مدیریت به شمار می‌رفتم؛ ولی می‌دانستم که بعد از انقلاب کار امور بین‌المللی کلا بازاریابی و صادرات نفت بود که مهندس رضا عظیمی حسینی رییس آن امور بود و بنابراین بهترین فرد برای امور بین‌المللی به شمار می‌رفت. در مدیریت پالایش هر چند بهترین کاندید بودم ولی از همه روسای پالایشگاه‌ها جز مهندس خسرو وثوق‌زاده جوان‌تر بودم و نمی‌خواستم کاری را عهده‌دار شوم که از اول با دردسر شروع شود. در مدیریت اکتشاف و تولید بی‌تجربه و به مدیریت بازرگانی علاقه نداشتم، بنابراین با رد کردن پست مدیریت سازمان پخش و فروش داخلی داشتم خودم را آماده می‌کردم تا از خدمت شرکت خارج شوم؛ ولی چند روز بعد دکتر محمدعلی نابغ تلفن کرد و از من خواست دیداری با او بکنم. بعد از بازنشسته شدن دکتر نابغ و مراجعت او به شرکت ملی نفت او را ندیده بودم، بنابراین دعوت را با خوشحالی پذیرفتم و به ملاقاتش رفتم. در همان دفتر سابق قبل از بازنشستگی مشغول به کار بود. مدتی از سوابق گذشته و وضعی که پیش آمده است، صحبت کردیم. گفت می‌دانم پست مدیریت پخش و فروش داخلی را قبول نکرده‌ای؛ ولی هیچ‌کس حاضر نیست مسوولیت این سازمان را عهده‌دار شود. شما تقریبا از همه ارشدتر هستی. الان وقت آن است با خدمت به صنعت نفت به کشور کمک کنی. مردم انقلاب کرده‌اند، مردم خون داده‌اند، ما که خون نداده‌ایم وظیفه داریم حالا با خدمت خود به آنها که جانفشانی کرده‌اند خدمت کنیم و نگذاریم خونشان پایمال شود. سکوت کردم، جوابی نداشتم که بدهم.