مستوفی‌الممالک و درخواست وام از آمریکا-1

در اواخر دهه ۱۹۱۰ و به ویژه در نیمه دوم این دهه، دولت ایران برای اداره کشور نیازمند استفاده از منابع مالی خارجی بود. در این سال‌ها انگلستان به دلایل گوناگون نمی‌خواست کمک مالی بیشتری به ایران کند و در سال‌های ۱۹۱۷ به بعد، روسیه نیز به دلیل تغییر رژیم فرصت نمی‌کرد که با ایران دادوستد کند و بیش از هر چیز به مسائل داخلی علاقه نشان می‌داد. محمدقلی‌مجد، نویسنده کتاب «قحطی بزرگ» که رویدادهای ایران را در سال‌های ۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ (۱۲۹۸-۱۲۹۶) بررسی کرده است، همانند سایر پژوهشگران معتقد است که ایران در این سال‌ها به سمت آمریکا گرایش پیدا کرده و می‌خواست که از کمک‌های مالی این کشور استفاده کند. آنچه در ادامه می‌آید، گزیده نوشته‌های مجد در این باره است:

وام آمریکایی

دولت ایران در سال‌های ۱۹۱۷ به بعد به شدت مقروض بود و نمی‌توانست از انگلیس و آمریکا وام دریافت کند و به همین دلیل حتی به این فکر افتاد که جواهرات سلطنتی را بفروشد. یک مقام خارجی در ایران می‌نویسد: «دولت ایران دارای مجموعه بزرگی از سنگ‌های با ارزش، بیش از همه مروارید و البته الماس، یاقوت، یاقوت کبود و زمرد است که ارزش آنها بالغ بر ۳۰میلیون دلار تخمین زده می‌شود.

ایرانی‌ها امیدوارند که این جواهرات را در ایالات متحده آمریکا به فروش رسانند. سخن از مالیات بر درآمد و نیز مالیات جنگی بر بسیاری از کالاها نیز هست.

قرار شد قضیه جواهرات یک سال بعد پیگیری شود. دولت ایران برای گریز از وضعیت وخیم مالی و کنترل روس و انگلیس تلاش کرد در ازای وثیقه جواهرات، وام بگیرد. در ۱۰ سپتامبر ۱۹۱۵ چنین تلگراف کرده بود: «... دولت ایران امید دارد یک وام ۱۰ تا ۲۰میلیون دلاری به دست آورد. گفته می‌شود: شماری از قدرت‌های اروپایی درگیر در جنگ تمایل خود را برای دادن وام اعلام کرده‌اند. دولت ایران ترجیح می‌دهد این پول را از ایالات متحده آمریکا تهیه کند. دولت ایران جواهراتی دارد که می‌خواهد آنها را وثیقه بگذارد...» دولت ایران طی تلگرافی نظر وزارت امور خارجه آمریکا را درباره چشم‌انداز یک وام دولتی یا خصوصی جویا شده است. در ۱۴ سپتامبر، موضوع مورد توجه وزارت بازرگانی و خزانه‌داری قرار گرفت و در اول اکتبر، اف، کیو براون از موسسه بانکی دموند و کمپانی نیویورک علاقه‌مندی خود را نشان دادند. در گزارشی از سوی کالدول آمده است: «در ۹ سپتامبر ۱۹۱۵ جلسه‌ای با حضور شاه، ارباب کیخسرو کارپرداز و مستوفی‌الممالک نخست‌وزیر تشکیل شد و بحث درباره افزایش وجوه برای تامین هزینه‌های جاری دولت ایران صورت گرفت. این ۳ نفر توافق کردند پیش از پذیرش وام و مساعدت‌های پیشنهاد شده از سوی هر یک از طرف‌های درگیر جنگ در اروپا، مساله استقراض را باید بی‌سروصدا از طریق این گروه با دولت آمریکا و تامین‌کنندگان مالی آمریکایی تمام کرد. پس از این نشست، مرا فراخواندند و نخست‌وزیر از من خواست موضوع را به وزارت خارجه به دولت خود تلگراف کنم.»

کالدول می‌افزاید: « با توجه به اوضاع و روابط با بعضی قدرت‌های خاص اروپایی که وزارت بی‌تردید از آنها مطلع است، آنها به شدت مایلند که بی‌سروصدا این وام را از آمریکا تامین کنند... جواهراتی که از آنها سخن رفت شامل انواع سنگ‌های گوناگون قیمتی است که متعلق به یکی از شاهان بوده است. یک کارشناس فرانسوی قیمت آنها را ۳۵ میلیون دلار گزارش کرده است. به نظر می‌رسد که قیمت این سنگ‌ها، بیشتر از این رقم باشد... اگر وثیقه، مورد نظر باشد، پذیرفتنی است که این جواهرات را به عنوان وثیقه پذیرفت یا آنها را به قیمتی نزدیک به قیمت واقعی فروخت. چنانچه جواهرات را بفروشیم، فرصت سرمایه‌گذاری پرسودی در انتظار است. از من خواسته شد موضوع را علنی نکنیم... در ۱۱ اکتبر وزارت خارجه آمریکا به کالدول پاسخ داد و نوشت: «پیرو تلگراف‌ ۱۰سپتامبر شما، اف. کیو براون و یکی از مدیران موسسه بانکی نیویورک خواستار اطلاعات درباره وام ایران شده‌اند. معین کنید الان وثیقه کجاست. در صورت موافقت با وام کجا قرار می‌گیرد تا کارشناس بتواند ارزیابی کند. کالدول در ۲۳ اکتبر ۱۹۱۵ جواب داد: «... جواهرات بیشتر مروارید است، تعدادی الماس و مواد دیگر نیز وجود دارد که در خزانه دولتی در تهران نگهداری می‌شود. نخست‌وزیر پیشنهاد می‌کند ارزیابی پس از حصول توافق درباره تمام جزئیات توسط کارشناسان طرفین در ایران صورت پذیرد. مبلغ وام ۱۰میلیون دلار، ۳۰ ساله با سود سالانه و اصل پول در ۳۰قسط مستهلک می‌شود. وثیقه می‌تواند در هر مکان یا کشور قابل اعتماد قرار گیرد. وام‌دهنده می‌تواند جواهرات را انتخاب کند. ۵هفته بعد کالدول نوشت: «مقام‌های دولت ایران بی‌صبرانه در انتظار پاسخ روشنی از آمریکا هستند. به نظر می‌رسد این وام امکان‌پذیر است. وثیقه بی‌تردید به طور کامل تامین است... من اخیرا از نخست‌وزیر شنیدم که او ارزش جواهرات را ۵۰ تا ۶۰میلیون دلار می‌داند. بیشتر این جواهرات مروارید هستند... پیشنهاد من این است که ارزش جواهرات توسط دو کارشناس ارزیابی شود؛ یکی به هزینه وام‌دهنده و دیگری به انتخاب و هزینه دولت. اگر معلوم شود ارزش وثیقه با ارزش وام برابری نمی‌کند، دولت ایران تمام هزینه ارزیابی را پرداخت کند... دولت ایران نمی‌خواهد همه جواهرات خود را به عنوان وثیقه برای تامین وام ۱۰میلیون دلاری بگذراند، بلکه تنها بخشی از آنها را می‌خواهند وثیقه دهند. آنها پیشنهاد می‌کنند به ازای یک دلار ارزش جواهرات ۷۵ سنت حاصل شود. من شخصا تردید دارم که این وام بر مبنای چنین تفاوت اندک تامین شود. به نخست‌وزیر نیز این را اعلام داشته‌ام. با این حال، من عقیده دارم که وثیقه کافی در ازای مقدار جواهرات گرو گرفته شده داده می‌شود... همچنین از طریق همین مقام‌های ایرانی آگاه شدم که دست کم سه قدرت اروپایی نیز برای پرداخت وام به ایران پیشنهاد داده‌اند. لکن وزارتخانه بی‌تردید می‌تواند ضرورت و خردورزی ایران در رد کمک پیشنهادی آنها را در این زمان دریابد. بهتر است این موضوع از چشم روزنامه‌ها پنهان مانده و بی‌‌سروصدا انجام شود... این کار نیز قابل توافق است که جواهرات مورد وثیقه توسط یک شرکت مسوول در نیویورک یا جای دیگر در مکانی امن نگهداری شوند. تقاضا دارم چنانچه تمایل برای بحث درباره وام وجود دارد این موضوع مورد توجه جدی و فوری قرار گیرد.